چطور نسل آینده تاب‌آورتر می‌شوند؟

ما با بیش تیمارداری کودکان‌مون به ناخوشی‌های روانی در نوجوانان دامن می‌زنیم

چطور نسل آینده تاب‌آورتر بشن

علی‌رغم همه تلاش‌های بی‌وقفه برای این‌که چگونه نسل آینده رو «تاب آورتر» کنیم، به نظر می‌رسه هر کاری که انجام دادیم خیلی کارساز نبوده. نرخ اختلالات اضطرابی و افسردگی در بین نوجوون‌ها به سرعت در حال افزایشه و به عنوان یه نمونه تو دانشگاه‌های ایالات متحده نمی‌تونند با سرعت کافی درمانگرهایی رو استخدام کنند که به تقاضای رو به رشد دانشجوها پاسخ بده! اوضاع در بریتانیا هم نگران کننده است. آمار سلامت روان بریتانیا داستان مشابهی رو بیان می‌کنه: بچه هایی که بعد از سال 1994 به دنیا اومدن نسبت به نسل قبلی – متولدین 1982 تا 1994- از میزان بسیار بالاتری از اختلالات اضطرابی و افسردگی رنج می‌برند. حتی غم انگیزتر، ما همچنین شاهد افزایش روند در میزان خودکشی نوجوانان هستیم. به عنوان مثال این روند برای هر دو جنس در ایالات متحده و بریتانیا در حال افزایش بوده. نرخ خودکشی برای پسران نوجوان در ایالات متحده 34 درصد افزایش و برای دختران، 82 درصد افزایش داشته (در سال 2016، در مقایسه با میانگین نرخ 2006-2010). ما چه کاری رو داریم اشتباهی انجام می‌دهیم؟ کجای کارمون غلطه؟ نه فقط اوضاع سلامت روان نسل آینده جالب نیست، بلکه انگار خرابی اوضاع جنسیتی هم هست!

نویسنده: آمنه محمدی

پاسخ به این پرسش رو از نظر جناب جاناتان هایت بشنویم. یادمون هست که از جناب جاناتان در پادکست بی پلاس کتاب‌های فرضیه خوشبختی و ذهن درستکار رو در اپیزودهای پنچاه و یک و سی و پنج مرور کردیم. ایشون متولد ۱۹۶۳ میلادی و یکی از روانشناسان اجتماعی شناخته‌ شده‌ی معاصرهستند. آقای هایت در حال حاضر در دانشگاه نیویورک تدریس می‌کنند. جاناتان هایت در سال 1999، در زمینه جدید روانشناسی مثبت گرا فعال شد و شروع به مطالعه احساسات اخلاقی مثبت کرد. این فعالیت‌های ایشون منجر به انتشار مجموعه مقالاتی با عنوان “شکوفایی” Flourishing در سال 2003 شد.

از نظر جاناتان هایت البته هیچ کس به طور قطع نمی‌دونه که چرا در سال‌های اخیر تغییرات نامطلوبی در وضعیت سلامت روان نوجوون‌ها گزارش شده و ناخوشی روان بسیار بیشتر برای دختران نسبت به پسران دیده شده، اما یه توضیح می‌تونه ورود تلفن‌های هوشمند و رسانه‌های اجتماعی باشه. از نظر هم‌زمانی، تغییر در روند اختلالات سلامت روان رو میشه با روند گسترش استفاده تلفن‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی مقایسه کرد. از طرف دیگه دخترها بیشتر از پسرها از رسانه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند و به نظر می‌رسه بیشتر هم تحت تأثیر مقایسه مزمن اجتماعی، تمرکز بر ظاهر فیزیکی، کنار گذاشته شدن یا طرد اجتماعی، و پرخاشگری اجتماعی قرار می‌گیرند. البته جاناتان هایت میگه مقصر این وضعیت فقط بچه‌ها نیستن و تقصیر بچه‌ها نیست.

کودک رو برای جاده آماده کنید

در بریتانیا، مثل ایالات متحده، والدین در دهه‌های 1980 و 1990 بسیار ترسیدند، چون تلویزیون کابلی و بعداً اینترنت، همه رو بیش از پیش در معرض آگاهی از اتفاقات نادر و جنایات وحشیانه و تصادفات عجیب قرار داد. به دنبال این افزایش ترس از اتفاقات خطرناک و البته نادر، بازی در فضای باز و تحرک مستقل بچه‌ها و نوجوون‌ها کم شد و و فعالیت‌های تحت نظارت بزرگسالان بیشتر شد. با این حال، بازی آزاد که در اون بچه‌ها قوانین رو خودشون تعیین می‌کنند، ریسک‌های کوچیک رو می‌پذیرند و یاد می‌گیرند که بر خطرات کوچیک (مثل مبارزه با گلوله برفی) غلبه کنند، برای رشد شایستگی اجتماعی و حتی فیزیکی بزرگسالان خیلی مهمه. محروم کردن بچه‌ها از بازی آزادانه رشد عاطفی-اجتماعی اونا رو متوقف می‌کنه.

برای معکوس کردن این روندها چه کنیم؟ چطور می‌تونیم بچه‌ها رو آن‌قدر قوی تربیت کنیم که از پس چالش‌های معمولی و خارق‌العاده زندگی بربیان؟ از نظر جناب جاناتان یه قطعه قدرتمند از حکمت عامیانه وجود داره: کودک رو برای جاده آماده کنید، نه جاده رو برای کودک. به محض درک مفهوم پاد شکنندگی، متوجه می‌شید که چرا این گفته عامیانه درسته. یادآوری کنم که مفهوم پاد شکننده رو هم در کتابی با همین عنوان از جناب نیکلاس طالب در اپیزود هفتاد و چهار بی پلاس مرور کردیم.

البته، ما باید با حذف خطرات فیزیکی از محیط، مثل رانندگان مست و آزارگران جنسی، زندگی رو برای بچه‌هامون ایمن‌تر کنیم. و البته باید به کودکان یاد بدیم که با مهربانی و احترام با هم رفتار کنند، در مقابل خشونت رفتاری و قلدری بایستند چه در ارتباطات مجازی چه غیر مجازی. اما همچنین باید اجازه بدیم بچه‌هامون بدون حضور ما تو کوچه‌ها پرسه بزنند. این کاریه که اکثر ما بالای 40 ساله‌ها تو بچگی انجام دادیم (حتی در دهه‌های بسیار مستعد جرم و جنایت) و این همون کاریه که اکثر بچه‌ها دلشون می‌خواد انجام بدن. در ابتدا، رها کردن بچه‌ها برای والدین ترسناکه. اما وقتی می‌بینیم یک بچه هفت ساله بعد از انجام یک کار به تنهایی با هیجان و غرور بالا و پایین می‌پره، راحت‌تر میشه اون رو رها کرد که تو پارکی نزدیک با دوستانش بازی کنه. جایی که همه اونا یاد می‌گیرند که مراقب خودشون و همدیگه باشند و اختلافات خودشون رو حل و فصل کنند. البته نمیشه تضمین کرد که دادن استقلال بیشتر به کودکان دبستانی امروز باعث کاهش میزان خودکشی نوجوانان فردا می‌شه. اما با مشاهده ارتباط بین محافظت بیش از حد در دوران کودکی و بیماری روانی در نوجوانانی این یه پیشنهاده و البته قطعی نیست، و رشته‌های علت و معلولی دیگه‌ای هم وجود داره. با این حال، دلایل خوبی هست که گمان کنیم با محروم کردن بچه‌ها از طیف وسیعی از تجربیاتی که برای قوی شدن نیاز دارند، به طور نظام‌مند رشد اونا رو متوقف می‌کنیم. ما باید رها کنیم و اجازه بدیم بچه‌ها رشد کنند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع:

https://www.theguardian.com/commentisfree/2019/jan/10/by-mollycoddling-our-children-were-fuelling-mental-illness-in-teenagers

بیشتر کنجکاوی کنیم
من کافی هستم اما جمله انگیزشی برای شادی کافی نیست
شادی آنقدرها هم از درون نمی‌آید

این‌روزها مدام بهمون می‌گن شادی از درون میاد و برای اینکه شادی رو درونی کنیم باید مدیتیشن انجام بدیم و بیشتر بخوانید

فرمول خوشبختی بدون پیچیدگی
فرمول خوشبختی بدون پیچیدگی

 یک واقعیتی که در کتاب فرضیه خوشبختی نویسنده بهش اشاره کرده، در اپیزود خلاصه کتاب در بی‌پلاس هم شنیدیم، در بیشتر بخوانید

چطور می توان شادی را به عادت تبدیل کرد
چطور می‌توان شادی را تبدیل به عادت کرد؟

شادی بادوام چیزیه که آدم‌های زیادی دنبالش هستند. رویایی در سر دارند که فکر می‌کنند اگه بهش برسند شادی بادوام بیشتر بخوانید

3 نظر برای “چطور نسل آینده تاب‌آورتر می‌شوند؟

  1. واقعا مقاله مفیدی بود. ممنون از بی پلاس. فقط تاریخ تولد آقای هایت ۱۹۶۳ نه ۱۹۳۶. لطفا اصلاح کنید.

  2. چرا شدیم نمونه آزمایشگاهی؟
    اتفاقاً رشد و پیشرفت واقعی توی همین آزمون و خطاها هست که رقم میخوره.
    امتحان کردن یک روش(ِ به فرض اشتباه) خیلی بهتر از اینه که هیچ فرضیه‌ای رو امتحان نکنیم و ندونیم و نتونیم متوجه بشیم که از کجا داریم ضربه می‌خوریم.
    این صحبت آقای جاناتان هایت هم که در این زمینه متخصص هستند و هزاران نمونه دیده و درمان کرده‌اند، حتی با فرضِ اشتباه و به درد نخور بودنش، قطعاً ارزشِ امتحان و اعتماد کردن برای پدر و مادرها و بچه‌های ما رو داره.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *