در خبرنامه‌ی بی‌پلاس حرف‌هایی رو که در خود پادکست زدیم ادامه می‌دیم. گاهی از نویسنده‌هایی می‌گیم که کتاب‌هاشون رو در پادکست معرفی کردیم، گاهی کتاب‌هایی رو معرفی می‌کنیم که شبیه یا در راستای کتاب‌های معرفی شده هستند و گاهی هم حرف‌های دیگری می‌زنیم درباره‌ی موضوعات پادکست.

یک سؤال تکراری، راست بگین، تا به حال دروغ گفتین؟
جواب من به این سؤال مثبته، جواب شما هم فکر می‌کنم مثبت باشه. صادقانه بگم، به نظر می‌رسه بی‌صداقتی بخشی از دنیای "پسا حقیقته" که ما توش زندگی می‌کنیم. از دروغ‌های سیاسی و اخبار دروغین گرفته تا کلاهبرداری‌های مالی، سرقت ادبی، خیانت و …. همه نمونه‌هایی هستن از نبودن صداقت.
 
جعل و تقلب فقط در مقیاسی که خبری بشه اتفاق نمی‌افته، تقلب و فریب‌کاری همه جا هست. تا جایی که بعضی از محقق‌ها می‌گن دروغ گفتن فطریه برای ما آدم‌ها و همه‌مون دروغ می‌گیم! اما حواسمون نیست انگار که همین دروغ‌های کوچولو‌ی ساده می‌تونه مثل گلوله برفی از سراشیبی زمان ‌بغلته و بیاد پایین تبدیل به بهمنی از مشکلات بزرگ بشه، با پیامدهای ناگوار برای جامعه. ما واقعاً دلیل و پیچیدگی‌های مفهوم "بی‌صداقتی" رو درک نمی‌کنیم. یعنی نمی‌دونیم ریشه‌ی صادق نبودن کجاست، اما تحقیق‌های علمی نشون دادن که چی کمک می‌کنه کمتر دروغ بگیم. یادآوری "اخلاق". این یادآوری به خودمون و مردم باعث می‌شه رفتارمون بهتر بشه.
جاهای دیگه‌ی دنیا اوضاع صداقت چطوره؟
مؤسسه‌ی ادلمن (Edelman) نظرسنجی سالانه‌ای انجام می‌ده و میزان اعتماد مردم رو در ۲۶ کشور دنیا می‌سنجه. این سنجش اعتماد توی چهار زمینه‌ی دولت‌ها، کسب و کارها، رسانه‌ها و سازمان‌های مردم نهاد انجام می‌شه. نتایج سال ۲۰۱۹ نشون می‌ده فقط توی ۶ کشور، سطح اعتماد در شرایط مطلوبه (یعنی امتیاز ۶۰ و بالاتر از اون). چین، اندونزی، مالزی، هند، امارات و سنگاپور. مابقی کشورها امتیاز کمتری به دست آوردن. با انتشار گزارش هر رسوایی یا بحران فساد در شرکت‌ها، مقدار کاهش اعتماد بیشتر می‌شه. مثلا سال 2018 ایالات متحده آمریکا  شاهد افت 37 درصدی اعتماد بین همه نهادها بوده. این بالاترین مقدار افت ثبت شده بر اساس بررسی‌هاییه که تا حالا در مورد اعتماد انجام شده.
چرا اوضاع رفتار ما از نظر صداقت این‌طوره؟
عوامل زیادی به رفتار و انتخاب رفتار فریب‌کارانه منجر می‌شن. اما بین این عوامل محیط و فشارهای محیطی نقش مهم‌تری دارن. فشارهای محیطی به ما کمک می‌کنن تا رفتارمون رو توجیه کنیم یا حتی رفتارهای غیر‌صادقانه خودمون و همکاران‌مون رو نادیده بگیریم. این احساس که "همه دارند فریب کاری می‌کنن"، کنار خود فریبی و تضاد منافع به ما اجازه می‌دن تا تصمیم اشتباهی بگیریم، فریب‌کاری کنیم و هنوز هم از خودمون راضی باشیم!

 
مطالعات علمی چی بهمون می‌گن؟
با موضوع انگیزه‌ها و شیوه‌ی رفتار مردم در اپیزود بیست و نهم بی‌پلاس و با معرفی کتاب "نابخردی‌های پیش‌بینی‌پذیر" آشنا شدیم. کتابی که نویسنده‌اش دن آریلی، متخصص اقتصاد رفتاری در انستیتو تکنولوژی ماساچوسته. دن با آزمایش‌هایی رد می‌کنه تمام فرضیات عامی رو که در مورد بنیاد عقلانی تصمیم‌گیری‌هامون بهش باور داریم. دن تجربه‌های روزمره‌ی ما انسان‌ها رو بررسی می‌کنه. نشون می‌ده که چطوری انتظارات، احساسات، هنجارهای اجتماعی و یه سری نیروهای نامرئی و ظاهرا غیر‌منطقی، توانایی استدلال عقلانی ما رو از مسیر خودش منحرف می‌کنه.
اپیزود نابخردی‌های پیش‌بینی‌ پذیر را بشنوید
در دو فصل پایانی کتاب، دن در مورد صداقت صحبت می‌کنه و براساس آزمایش‌های مختلف به ما نشون می‌ده که معمولا چقدر و در چه شرایطی صداقت داریم. نتایجی که دن از این آزمایش‌ها در مورد صداقت بدست می‌آره اینه که اگر فرصت باشه، خیلی از آدم‌ها دست به تقلب می‌زنن و بی‌صداقتی از خودشون نشون می‌دن.
دومین نتیجه‌گیری این بود که وقتی وسوسه تقلب ایجاد شد، شرکت کننده‌ها، کمتر تحت تاثیر ریسک رو شدنِ دستشون قرار گرفتن. یعنی چی؟ یعنی حتی وقتی افراد مطمئن شدند که احتمال رو شدن دستشون وجود نداره، باز هم دست به تقلب سنگین نزدند! پس به نظر می‌رسه خرده تقلب و دله دزدی برای آدم‌ها (حداقل اونایی که دن مطالعه کرده) راحت‌تره تا فریبکاری‌های بزرگ.
 اما شاید از همه جالب‌تر نتایجی بود که در مورد "اثرِ ابزار یادآورِ اخلاق" بدست آورد. دن نشون داد کسانی که قبل از امتحان "بیانیه شرافت" امضا کردند و یا در مورد "ده فرمان مقدس" نوشته بودند به صورت معنا داری کمتر از بقیه تقلب کردند!
دن به این نتیجه جالب رسید که آدم‌ها وقتی فکرشون به صداقت معطوف بشه (چه با یادآوری ده فرمان و چه با امضا کردن یک مرامنامه شرافت) به طور کامل دست از تقلب برمی‌دارن! به عبارت دیگه مادامی که در زمان وسوسه، اخلاقیات به ما یادآوری بشه، احتمال بیشتری وجود داره که صادقانه عمل کنیم. البته باید توجه کنیم که یادآوری مقطعی و گسسته کافی نیست و دقیقا در زمان وقوع وسوسه (یا زمان بسیار کمی قبل از آن) باید قوانین و عهدها یادآوری بشن تا اثرگذار باشن. دن اینجا به قانون مهمی هم اشاره می‌کنه و نشون می‌ده زمانی که اخلاقیات حرفه‌ای رو به نزول برن، بازگرداندن آنها به هیچ وجه کار آسانی نخواهد بود!

چرا فکر می‌کنیم لازمه این چیزها رو بدونیم؟
شاید به نظر برسه ما سربازهای پیاده‌ای هستیم در یک بازی. بازی‌ای که هیچ کدوم از نیروهای اداره کننده‌اش رو درست نمی‌شناسیم. و اون‌ها ما رو جابه‌جا می‌کنن. اما این لزوما به این معنا نیست که ما بی‌چاره و بی‌کنترل هستیم. به محض اینکه متوجه بشیم کجا و چه زمانی ممکنه تصمیمات فریب‌کارانه بگیریم می‌تونیم خودمون رو مجبور به متفاوت فکر کردن کنیم، یا از اطلاعاتی که دن با مطالعاتش در اختیار‌مون گذاشته برای اصلاح انتخاب‌هامون استفاده کنیم. 
اینجا جاییه که مدیران، معلمان و سیاست گذاران جامعه یا هر کدوم از ما به عنوان یک شهروند باور‌مند به اخلاق، می‌تونیم در نحوه طراحی سیاست‌ها و رفتارمون بازنگری کنیم تا برای خودمون و جامعه ارزش آفرین باشیم.

این جناب دن آریلی یک کتاب جالب دیگه‌ای داره به نام
 The Honest Truth About Dishonesty: How We Lie to Everyone--Especially Ourselves. این کتاب هم به فارسی ترجمه شده با عنوان "حقایق بی‌صداقتی: چگونه به همه دورغ می‌گوییم به ویژه به خودمان". اگر علاقمند به دونستن بیشتر در مورد رفتار صادقانه و فریبکارانه هستید می‌تونید بهش مراجعه کنید.
حقایق بی‌صداقتی: چگونه به همه دروغ می‌گوییم به ویژه به خودمان
نویسنده: آمنه محمدی
بیشتر بخوانید: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵
اگر این خبرنامه برای شما فوروارد شده اینجا می‌تونین عضو بشین.
Instagram
Email
Website
شما این ایمیل رو دریافت می‌کنید چون در خبرنامه‌ی بی‌پلاس عضو شدید. اگر تمایل به دریافت این ایمیل‌ها ندارید می‌تونید عضویتتون رو از اینجا لغو کنید.

Copyright © 2018 Bplus podcast, All rights reserved.
 
Our maili 1050 Hoff
Oslo, Norway 0218
Norway






This email was sent to *|EMAIL|*
why did I get this?    unsubscribe from this list    update subscription preferences
*|LIST:ADDRESSLINE|*