سیاست فقط این نیست که نظر کسانی رو که با شما مخالف هستند تغییر بدید، یادگیری از مخالفان هم باید جزئی از سیاست باشه. جاناتان هایت به این تعریف از سیاست اعتقاد داره.
هایت متولد سال ۱۹۶۳ میلادی، روانشناس اجتماعی و یکی از روانشناسان شناخته شدهی معاصره. آقای هایت در حال حاضر در دانشگاه نیویورک تدریس میکنه و از روانشناسی اخلاقی برای کمک به درک متقابل و احترام انسانها به یکدیگر استفاده کرده؛ مثلا ایشون سعی کرده بین احزاب سیاسی مختلف و صاحبان دیدگاههای مذهبی یه جور تفاهم ایجاد کنه. خلاصه تلاشهای ایشون معطوف به کاهش دشمنیها بین صاحبان آرای متفاوت و تشویق به کنجکاوی برای آشنایی با دیدگاههای متنوع بدون قضاوت و سوگیری بوده. جالبتر اینکه ایشون تا سال ۲۰۰۹ خودش رو یک لیبرال پروپا قرص و متعصب معرفی میکرده. جاناتان هایت شبیه برخی روانشناسان دیگه که وارد عرصه سیاست شدند از جمله جورج لاکوف و درو وستن، اعتقاد داره که مردم در تصمیمگیریهاشون بیشتر شهودی عمل میکنن تا منطقی. برای همین هم پیشنهاد میکنه اگه ما به دنبال جلب نظر یا تغییر عقیده دیگران هستیم، باید احساسات اونها رو جلب کنیم. جناب جاناتان اعتقاد دارند سیاست فقط این نیست که نظر کسانی رو که با شما مخالف هستند تغییر بدید، یادگیری از مخالفان هم باید جزئی از سیاست باشه.
یکی از سوالهای تکاملی بزرگ این است که چرا یک نفر یا یک موجود باید وقت و انرژی و منابعش را صرف کمک به دیگری کند؟ پس تکثیر ژنها چه میشود؟ نویسنده: عباس سیدین زیستشناسی اخلاق مدتهای طولانی تصور رایج این بود که اگر هر کار خیری را موشکافانه و دقیق بررسی کنیم میبینیم که […]
علیرغم همه تلاشهای بیوقفه برای اینکه چگونه نسل آینده رو «تاب آورتر» کنیم، به نظر میرسه هر کاری که انجام دادیم خیلی کارساز نبوده. نرخ اختلالات اضطرابی و افسردگی در بین نوجوونها به سرعت در حال افزایشه و به عنوان یه نمونه تو دانشگاههای ایالات متحده نمیتونند با سرعت کافی درمانگرهایی رو استخدام کنند که […]
جاناتان هایت به بخش خودآگاه و استدلالگر ذهن ما میگه فیلسوار و به تمام احساسها و هیجانات ما هم میگه فیل. حرف اصلیش هم در این تشبیه اینه که رفتارهای ما و انتخابهامون بیش از اینکه به خواست و ارادهی فیلسوار باشه تحت تاثیر فیله. با این نگاه جاناتان هایت هم توی کتاب فرضیه خوشبختی […]
یک واقعیتی که در کتاب فرضیه خوشبختی نویسنده بهش اشاره کرده، در اپیزود خلاصه کتاب در بیپلاس هم شنیدیم، در مصاحبهها و جاهای دیگر هم از جاناتان هایت میبینیم اینه که کتاب فرضیه خوشبختی در مورد خوشبختزیستن هست اما یک کتاب خودیاری و از این مجموعه اندرزهای حال خوب و خوشی رو قورت بده نیست. […]
وقتی میخواهیم فکرها و تصمیمها و احساسهایمان را بفهمیم به خودمان فکر میکنیم. به «من»، به یک چیز مشخص. «من» این را احساس میکنم. «من» به این باور دارم. پیشفرض همهی اینها هم این است که من یک چیز هستم؛ من مثل یک شیئ، مثل یک لیوان، مرزهای مشخصی دارم. معلوم است که لیوان کجا […]
اینروزها مدام بهمون میگن شادی از درون میاد و برای اینکه شادی رو درونی کنیم باید مدیتیشن انجام بدیم و قدردان چیزهایی باشیم که داریم و جملههای انگیزشی به خودمون بگیم و مثبتگرا باشیم، اما اینها چقدر به شاد شدنمون کمک میکنه؟ اینکه شادی باید از درون بجوشه و محتاج عوامل بیرونی نباشه تا پایدار […]
یکی از چیزهایی که کتاب بدون فیلتر؛ داستان اینستاگرام رو جالب میکنه مواجه شدن با پشت ایدهها و تصمیمهاییه که این اپلیکیشن رو ساخته. درسته که کتاب خیلی مفصل در مورد موفقیت ساخت این اپلیکیشن و تبدیل شدنش به یک کسب و کار چند صد میلیون دلاری حرف میزنه و ممکنه در نگاه اول این […]
شادی بادوام چیزیه که آدمهای زیادی دنبالش هستند. رویایی در سر دارند که فکر میکنند اگه بهش برسند شادی بادوام پیدا خواهند کرد و تو پدیدههای بیرونی هم جستوجوش میکنن. تو کتاب فرضیه خوشبختی که خلاصهش رو در اپیزود ۵۱ بیپلاس تعریف کردیم، جاناتان هایت دربارهی اینکه آیا خوشبختی واقعیه یا اینکه سرابی بیش نیست […]
برای خیلیها بخش مهمی از خوشبختی داشتن یک رابطهی عاشقانهی خوب است. علم اما دربارهی روند واقعی عشق چه حرفی دارد؟ آیا عاشقی در بلندمدت ممکن است؟ نویسنده: عباس سیدین هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد… عشق رمانتیک منبع خلق برخی از بهترین/بدترین شعرها و داستانها و موسیقیها بوده و در زندگی […]
جاناتان هایت مفهوم غرقگی را عاملی میداند که با آن به احساس رضایت میرسیم. اما این رضایتی که به دست میآوریم چه فرقی با لذت دارد؟ نویسنده: عباس سیدین با دیدن عکسهای رنگوارنگ اینستاگرام از غذاها و تفریحات مختلف حس میکنیم که با خوردن آن غذاها یا تجربهی آن تفریحها لذت میبریم و مهمتر اینکه […]
الهی خوشبخت بشی این دعا و آرزویی است که از زبان پدر و مادرهایمان شنیدهایم. اما چطور میتوان خوشبخت شد؟ جاناتان هایت هم در کتاب «فرضیه خوشبختی» به دنبال پاسخی برای همین سوال است. نویسنده: عباس سیدین فرض کنید از قبل دارید زندگی آیندهتان را میبینید و میتوانید چیزهایی را از آن حذف کنید یا […]
خلاصه کتاب فرضیه خوشبختی (The Happiness Hypothesis) جاناتان هایت در کتاب فرضیه خوشبختی به ما نشان میدهد که چرا بعضیها معنای خوشبختی را پیدا میکنند و بعضیها نه. کتاب فرضیه خوشبختی دید ما را نسبت به خوشبختی وسیعتر و عمیقتر میکند. چیزی که این کتاب را از کتابهای روانشناسی عامهپسند با موضوع خوشبختی متمایز میکند، […]
در داستانها و فیلمها هم، آدمهای جذاب ماجرا، آدمهایی که کنجکاوی ما را برمیانگیزند «آدم بدها» هستند. به فیلمهای معروف و محبوب نگاه کنید؛ مخصوصاً فیلمهای پر مخاطب. آن کسی که داستان را پیش میبرد و اتفاقها را رقم میزند «آدم بده» است. انگار به چشم ما «آدم خوب» رنگ و لعاب ندارد. آن کسی […]
در اپیزود ذهن درستکار، درباره کتاب فوقالعاده جاناتانهایت صحبت کردیم و تلاش کردیم بیان کنیم که به عقیده این روانشناس، چه چیزی اخلاقی است و چه چیزی اخلاقی نیست؟ چه عواملی روی تعریف ما از اخلاق و تصمیمگیریهای اخلاقی یا غیراخلاقی ما تاثیرگذارند؟ بحث درباره اخلاقی بودن یا نبودن کارهای مختلف را احتمالاً میتوانیم تا […]
جاناتان هایت یکی از بهترین معلمها و راهنماهایی بود که در این چند سال اخیر پیدا کردهام. سؤالهای محوریای که هایت دنبال جوابشان میگردد برایم جذاب هستند و از شکل نگاهش به مسائل و صورتبندی پرسشها و دامنهی وسیع منابعی که برای پیدا کردن جواب بهشان سر میزند هم چیزهای زیادی یاد گرفتهام. اما آشنایی […]
جاناتان هایت در کتاب ذهن درستکار و همینطور در کتاب دیگرش «فرضیه خوشبختی» از استعارهی فیل و فیلسوار برای توضیح رابطهی عقل و احساس استفاده میکند. این استعاره و حرفی که آقای هایت میزند من را یاد کتاب دیگری انداخت که در همین بیپلاس معرفی کرده بودیم: نابخردیهای پیشبینیپذیر از دن آریلی. به نظرم بین […]
آخرین بار که دربارهی شخصی گفتید «هیچ چیز حالیاش نیست»، یا «اصلا معلوم نیست این طرف چی میگه»، یا «چطور ممکنه کسی اینطوری فکر کنه» یا «خیلی بی منطقه» چه زمانی بود؟ یک ساعت پیش، دیروز، هفتهی گذشته یا ماه پیش؟ آخرین باری که شنیدید کسی دربارهی شما این جملهها را بگوید چطور؟ آقای جاناتان […]
خلاصه کتاب ذهن درستکار (The Righteous mind) ما نیاز داریم که بتوانیم با آدمها ارتباط برقرار کنیم حتی وقتی نظر و عقیدهشان مخالف نظر ماست. این نیاز همیشه بوده اما هرقدر تنوع و تکثر عقاید بیشتر میشه، نیاز به گفت و گو هم جدیتر احساس میشه. بهخصوص در زمینهی مذهب و سیاست. دلیل اصلی احساس […]