دانشی که ما از رویدادهای تاریخی داریم کامل نیست چون شواهد و مستنداتی هم که وجود دارن نمیتونن به صورت کامل تصویر یکپارچهای از رویدادهای تاریخی بدن، هیچ مورخی هم نمیتونه به تمام شواهد مرتبط با یک واقعهی تاریخی دسترسی داشته باشه. شاید بهترین کاری که مورخ بتونه انجام بده این باشه که سعی کنه شواهد جدیدی کشف کنه و حتی شواهد قدیمی رو بازنگری کنه و تفسیر جدیدی ازشون ارائه بده اینجاست که پای تجدیدنظرطلبی تاریخی به میون میاد.
نویسنده: آمنه محمدی
تجدید نظرطلبی تاریخی به چه معنیه؟
تجدیدنظرطلبی تاریخی Historical revisionism تفسیر مجدد یک روایت تاریخیه که معمولاً باعث میشه یه بخشی از دیدگاههای ارتدوکس (تثبیتشده، پذیرفتهشده یا سنتی) دربارهی یک اتفاق زیر سوال بره یا به چالش کشیده بشه. این تجدیدنظر رو محققان حرفهای درباره یک رویداد تاریخی یا بازه زمانی یا پدیده انجام میدن. کسایی که دانش و تخصصی داشته باشن توی اون موضوع. روششون هم اینجوریه که میرن سراغ شواهدی خلاف شواهدی که تا حالا ازش حرف زده شده، یا تفسیر مجدد انگیزهها و تصمیمهای افراد درگیر ماجرا و اینجوری مجدد برمیگردن سراغ اون واقعه و بازنگریش میکنن. بازنگری سوابق تاریخی میتونه منعکس کننده اکتشافات جدید از حقایق، شواهد و تفسیر جدید باشه که نتیجه میشه تجدید نظر در تاریخ. در موارد دراماتیک، توی پروسهی تجدیدنظر طلبی لازمه که قضاوتهای اخلاقی قدیمیتر وارونه بشن.
میشه گفت تجدیدنظرطلبی تاریخی مشروع، یک فرآیند علمی برای توسعه و اصلاح نگارش تاریخه. بحثبرانگیزترین قسمتش هم همین وارونه کردن یافتههای اخلاقیه، وقتی یافتهها وارونه بررسی میشن چیزی که مورخان جریان اصلی تا حالا روایت میکردن از یک اتفاق، بازنگری میشه و در نتیجه مثلاً نیروهای مثبت بهعنوان منفی تصویر میشن. البته شکل نامشروع هم میتونه داشته باشه. به این معنا که در بازنگری تاریخ از روشهای نامناسبی مثل استفاده از اسناد جعلی یا ترویج بیاعتمادی غیرقابل قبول نسبت به اسناد واقعی، نسبت دادن نتایج نادرست به کتابها و منابع، دستکاری دادههای آماری و ترجمه اشتباه عمدی متون استفاده بشه.
ماجرای درخت گیلاس آقای واشنگتن
یه مثال ساده از تجدیدنظرطلبی تاریخی که به شیوه مشروع هم انجام شده اینه که تا همین چند وقت پیش، دانشآموزان آمریکایی در کلاس تاریخ، داستانی عجیب درباره اولین رئیسجمهور این کشور میخوندن. داستان مربوط به این بود که جورج واشنگتن با هوش یه درخت گیلاس رو برخلاف میل والدینش قطع کرده. وقتی هم که واشنگتن با خشم پدرشدر نتیجه این قطع درخت مواجه شده، باید تصمیم میگرفته که دروغ بگه و از تنبیه اجتناب کنه یا در برابر این جرم قبول مسئولیت کنه و خلاصه گردن بگیره. طبق داستان، واشنگتن جوان دیده که نمیتونه دروغ بگه و اعتراف کرده که درخت رو آتیش زده. امروز اما روشن شده که واشنگتن چنین کاری نکرده! زمانی که باستان شناسان محل خانه کودکی واشنگتن رو در سال 2008 کشف کردند، هیچ درخت گیلاسی در این منطقه پیدا نکردند. این داستان توسط زندگی نامه نویس اولیه واشنگتن میسون لاک ویمز ساخته شد تا وجهه قهرمانانه اولین رئیس جمهور آمریکا رو تقویت کنه. ظاهرا حذف داستان جعلی درخت گیلاس از برنامه درسی تأثیر قابل توجهی بر حافظه جمعی مردم آمریکا از جورج واشنگتن نداشته و اهمیت جناب جورج رو در شکل دادن به تاریخ اولیه ایالات متحده کمتر نکرد.
خب این یه مثال ساده بود که فهمش خیلی هم تبعات نداشته ظاهرا. اما داستان همیشه به این سادگی نیست. مثلا بیاید میراث توماس جفرسون رو بررسی کنیم. مردم قبول دارند که توماس جفرسون اعلامیه استقلال رو نوشته و به عنوان سومین رئیس جمهور ایالات متحده خدمت کرده. اما واقعیت دیگهای هم در بیوگرافی ایشون هست که با مذاق خیلیها خوش نمیاد. اینکه جفرسون با بردهاش رابطهای داشت. البته از رابطه که بیشتر این خانم سالی همینگز معشوقهی جفرسون بوده و از جفرسون صاحب فرزندانی هم شده. علیرغم دلخوری و ناخوشنودی مردم از این تکه اخیر اطلاعات، شواهد DNA در اواخر دهه 1990 صحتش رو تایید کرد. اما این کشف برای مورخان تجدیدنظر طلب چه معنایی داشت؟ تا زمانی که شواهد DNA رابطه جفرسون-همینگز رو ثابت کرد، شکاکانی که دیدگاه منفی داشتند معتقد بودند که این ادعا، تاریخ نادرست و رویزیونیستیه و میخواد میراث پدر بنیانگذار رو خدشهدار کنه.
تجدیدنظرطلبی تاریخی چی نیست؟
در فرهنگ عامه، البته تاریخ تجدیدنظرطلب مترادف با دروغ گفتن یا جعل حقیقت هم فرض میشه. چیزی که بهتره بهش تجدیدنظرطلبی نامشروع بگیم. مثلا سال 2003، بوش رئیس جمهور وقت آمریکا از اصطلاح «مورخین تجدیدنظرطلب» برای اشاره به رسانههایی استفاده کرد که جنگ در عراق رو پوشش میدادند. بوش مدعی شد که بعضی از خبرنگاران به اشتباه دلایل حمله به این کشور در خاورمیانه رو زیر سوال بردند! و جهتگیری افکار عمومی رو در مورد درگیری مخدوش کردند. برخی از مورخان حرفهای هم این اظهار نظر بوش رو نپذیرفتند. بعدا هم معلوم شد که حق با همون به اصطلاح تجدیدنظر طلبان بوده! همینطور مثالهای دیگهای از مواردی هست که بسیار مناقشه برانگیزه از جمله انکار هولوکاست، یا مورد دیگهای که اخیراً در ژاپن پیش اومد و اتفاقا اون هم مربوط به جنگ جهانی دوم بود. ژنرال نیروی هوایی ژاپن مقاله ای نوشت و ادعا کرد ژاپن در حمله به بندر پرل هاربر ایالات متحده در جنگ جهانی دوم در واقع داشته به قلدری آمریکا جواب میداده و این یه اقدام دفاعی بوده.
ملکوم گلدول در قامت تجدیدنظر طلب
حالا اگر به اندازه کافی درباره موضوع تجدیدنظرطلبی در تاریخ نگاری کنجکاو شدین جالبه بدونین که جناب ملکوم گلدول با همکاری جیکوب وایزبرگ پادکستی داره به اسم Revisionist History. اپیزودهای این پادکست درباره وقایع تاریخی نادیده گرفته شده و سوء تفاهمهای تاریخیه. ایشون در هر قسمت پادکست موضوعی از گذشته رو دوباره بررسی میکنه -یک رویداد، یک شخص، یک ایده، حتی یک آهنگ – و میپرسه که آیا بار اول اون رو درست متوجه شدیم یا خیر. چون معتقده گاهی گذشته سزاوار یک فرصت دوباره است و میخواد توی پادکستش این فرصت دوباره رو به دست کم بعضی رویدادهای تاریخی بده. پادکست از سال 2016 شروع شده و تا الان ( آگوست 2022) هفت تا فصل منتشر کرده. موضوعاتی هم که تو این پادکست با نگاه تجدیدنظر خواهی بررسی میکنه خیلی متنوعه از گلف و چوبهای گلف تا مطالعات آزمایش عروق کرونر مینه سوتا و ماجرای بمباران هیروشیما. فقط کافیه به اندازه کافی کنجکاو باشید تا از شنیدن مطالب پادکست ایشون لذت ببرید و البته حواستون هم باشه که این ممکنه همه حقیقت نباشه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در ضمن مطالب این نوشتار رو اینجاها خوندم:
- https://history.howstuffworks.com/history-vs-myth/revisionist-history.htm
- https://www.pushkin.fm/podcasts/revisionist-history
- https://www.gladwellbooks.com/landing-page/malcolm-gladwell-podcasts/
- https://en.wikipedia.org/wiki/Revisionist_History_(podcast)