هانا آرنت و توتالیتاریسم

وقتی ایدئولوژی جواب وجدان را می‌دهد

هانا آرنت و توتالیتاریسم

 نزدیک به هفتاد سال از انتشار کتاب «ریشه‌های توتالیتاریسم» می‌گذرد. آرنت در این کتاب یک نوع و گونه‌ی جدیدی از حکومت و نظام سیاسی را تعریف کرد و با این کار درک ما را از تحولات قرن بیستم برای همیشه عوض کرد.

نویسنده: عباس سیدین

 

هانا آرنت و ریشه‌های توتالیتاریسم

امروز هانا آرنت را به عنوان یکی از برجسته‌ترین متفکران و فیلسوفان سیاسی قرن بیستم می‌شناسیم که کتاب بزرگ و مهم «ریشه‌های توتالیتاریسم» را نوشته. اما یادمان می‌رود که این کتاب برجسته و مهم تقریباً اولین اثر آرنت بوده. 

قبل از آن رساله‌ی دکترای فلسفه‌اش با عنوان «عشق و آگوستین قدیس» به آلمانی چاپ شده بود که تا سال ۱۹۹۶ به انگلیسی ترجمه نشد. کتاب بعدی آرنت یعنی «ریشه‌های توتالیتاریسم» در سال ۱۹۵۱ چاپ شد زمانی که ماجرای نازی‌ها هنوز در اوج بود. این کتاب هنوز هم به عنوان اثر عمده و کار اساسی او شناخته می‌شود که درک ما را از تحولات قرن بیستم تحت تاثیر قرار داده.

 

گونه‌ی جدیدی از نظام سیاسی

کاری که هانا آرنت در کتاب مهمش، ریشه‌های توتالیتاریسم، کرد از یک جهت شبیه کشف بزرگی است که یک زیست‌شناس با پیدا کردن یک گونه‌ی جانوری یا گیاهی دیگر می‌کند. او نشان داد که تعریف‌هایی که تا آن موقع از انواع حکومت و نظام‌های سیاسی در دانش علوم و فلسفه‌ی سیاسی بود کافی نیست و باید گونه‌ جدیدی از حکومت و نظام سیاسی را تعریف کنیم.

آرنت با بررسی دو نمونه از نظام‌های سیاسی معاصر خودش یعنی حکومت نازی‌ها در آلمان و بولشویک‌های کمونیست در شوروی نشان داد که این نظام‌ها با چیزی که ما از قدیم به عنوان نظام‌های ظالمانه یا مبتنی بر زور می‌شناختیم فرق دارند.

آرنت می‌گوید این نوع نظام سیاسی جدید دو تا فرق اساسی با نظام‌های سابق دارد. دو عنصر کلیدی در آنها هست که در نظام‌های قبلی -دست کم به این صورت- نمی‌بینیم: ایدئولوژی، و بوروکراتیک و اداری کردن جنایت.

 

شرور مسلح به ایدئولوژی

کاری که ایدئولوژی در یک نظام سیاسی توتالیتر یا تمامیت‌خواه می‌کند مثل این است که یک روایت کلی و یک چارچوب فکری گسترده درست می‌کند که تمام اعمال و تصمیم‌های درون آن نظام را شکل می‌دهد و توجیه می‌کند. در چنین نظامی اولین و آخرین اولویت، هدف‌هایی است که ایدئولوژی تعیین کرده. وقتی قرار باشد با دنبال کردن یک نسخه و یک راه حل به سعادت ابدی برسیم (چیزی که مثلاً کمونیسم بولشویک‌ها هم وعده می‌داد) آن وقت فدا کردن و قربانی کردن خیلی چیزها و خیلی آدم‌ها موجه می‌شود. 

در طول تاریخ جنایت و قتل و کشتار کم نداریم. اما ظلم خشک‌وخالی با وقتی که جنایت‌ها با یک ایدئولوژی گسترده و فراگیر توجیه می‌شوند فرق دارد. در کتاب «مجمع‌الجزایر گولاگ» هم از الکساندر سولژنتسین شنیدیم که می‌گفت شرورهای زمان ما با شرورهایی که مثلاً شکسپیر توصیف می‌کند فرق دارند. آن شرورهای سابق با کشتن چند یا چند ده نفر باید با وجدان خودشان مواجه می‌شدند. اما شرورهای زمان ما خیالشان از بابت وجدان راحت است؛ ایدئولوژی جواب وجدانشان را می‌دهد. خلاصه کتاب مجمع‌الجزایر گولاگ را در اپیزود ۱۸ پادکست فارسی بی‌پلاس از دست ندهید.

شرور کارمند

ویژگی دوم این گونه‌ی جدید از نظام‌های سیاسی بوروکراتیک کردن و کارمندی کردن اعمال و جنایت‌هایش است. کارمندی کردن کارها دو تا نتیجه‌ی مهم دارد. اول اینکه باعث می‌شود تصمیم‌ها و اعمال شرارت‌بار نظام تمامیت‌خواه با راندمان و سرعت شگفت‌انگیزی اجرا شود. دوم اینکه وقتی به کارها و تصمیم‌های نظام تمامیت‌خواه و جنایت‌هایش نگاه می‌کنیم انگار هیچ کس هیچ مسئولیتی ندارد. انگار هیچ‌کس کاره‌ای نیست و نظام تمامیت‌خواه دارد خودکار عمل می‌کند.

هانا آرنت این موضوع را بعداً در جلسات دادگاه آدولف آیشمن هم مشاهده کرد و در کتاب «آیشمن در اورشلیم» درباره‌اش نوشت. اصلاً بخشی از معنای عبارت «ابتذال شر» از همینجا می‌آید. 

اگر می‌خواهید درباره‌ی مفهوم ابتذال شر بیشتر بدانید به یادداشت حافظه‌ای که به ابتذال شر دامن می‌زند نگاه کنید.

میراث هانا آرنت

کتاب «ریشه‌های توتالیتاریسم» هم مثل کتاب‌های دیگر آرنت و مخصوصاً «آیشمن در اورشلیم» مفسرها و منتقدهای زیادی دارد. اما امروز پس از حدود ۷۰ سال از انتشار این کتاب یک چیز مشخص است. این کتاب و ایده‌هایی که آرنت در آن مطرح کرده با ما خواهد بود و خواهد ماند. می‌توانیم مثل هر اثر مهم و برجسته‌ی فکری دیگر درباره‌ی آن بحث کنیم و نقد کنیم و ایده‌هایش را مدام زیر ذره‌بین بگذاریم اما امکان ندارد بتوانیم هانا آرنت را فراموش کنیم.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

  • آرنت سه سال قبل از تصویر اصلی یادداشت توانسته بود از آلمان نازی فرار کند.
  • منبع تصویر: theguardian.com از Alamy 

سولژنیتسین معتقد بود یک کار هست که مردم در نظام‌های توتالیتر می‌توانستند و البته باید انجام می‌دادند. اینکه با دروغ زندگی نکنند.

بیشتر کنجکاوی کنیم
آیشمن آدم معمولی در اورشلیم
آدم معمولی در اورشلیم

من فقط یک کارمند ساده‌ام، نه جانی و قاتل. این خلاصه‌ی بخشی از حرف‌های آدولف آیشمن است. حرفی که فرماندهان بیشتر بخوانید

چطور همرنگ جماعت می‌شویم
همرنگی با جماعت

در اپیزود «آدم‌های معمولی» پادکست خلاصه کتاب بی‌پلاس از گردان پلیس ۱۰۱ آلمان شنیدیم و از آدم‌های معمولی که جنایت‌های بیشتر بخوانید

واتسلاف هاول نویسنده قدرت بی قدرتان
قدرت بی قدرتان در چیست؟

واسلاو هاول در مقاله‌ی بلند «قدرت بی‌قدرتان» سعی می‌کند نشان دهد که یک نظام ایدئولوژیک چطور کار می‌کند و چطور بیشتر بخوانید

یک نظر برای “هانا آرنت و توتالیتاریسم

  1. نامرتبط با بخش
    راه ارتباطی رو پیدا نکردم پس اینجا بیان می‌کنم پیشنهادم رو
    اگر امکانش هست قسمت از کجا بخریم رو به زبان اصلی هم پشتیبانی کنید ، به شخصه دنبال کتاب های‌ زبان اصلی نسیم طالب بودم .
    ممنون می‌شم پیگیری کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *