به نظرم سال گذشته یعنی سال 2021 احتمالا برای آدام گرنت نویسنده و استاد دانشگاه سال جذابی بود. هم کتاب دوباره فکر کن رو منتشر کرد که در مدت خیلی کوتاهی راحت بگم ترکوند. هم خیلی تمیز به رهنمودهای کتابش عمل کرد و گزارشش رو هم داد.
در این یادداشت هم حرفهای کتاب رو یه مرور کوچک میکنم هم یه سرک میکشم به گزارش “دوباره فکر کردنهای” خود نویسنده.
نویسنده: گیتی عاصمی
ایدهی مرکزی کتاب دوباره فکر کن خیلی خلاصه اینه که چطوری با زیرسوالبردن باورها و فرضیههای قبلیمون مسیر یادگیری رو روشن کنیم و از اساس چرا باید مهارت تجدیدنظر در مورد فکرهای قدیمی رو یاد بگیریم.
آدام گرنت اولین روز سال 2022 یه مجموعه توییت نوشته که با تصویر کردن یه هرم داره نشون میده سلسله مراتب فکر کردن چه جوریه و میگه که یکی از واضحترین نشانههای یادگیری بازنگری در نظرها و فرضیههای گذشته است.
خلاصهی کتاب دوباره فکر کن رو میتونید در اپیزود 77 پادکست بیپلاس بشنوید. اولین اپیزود فصل پنجم بیپلاس.
کف هرم دست رهبران فرقه است. این اصطلاح آدام گرنته برای آدمهایی که خیلی سفت و سخت طرفدار یه مکتب فکرین و با نظراتشون شبیه به کتاب آسمانی برخورد میکنن و اعتقاد دارن: حق همیشه با ماست.
یک طبقه بالاتر سیاستمداران. اینها معتقدن ما درست میگیم، بقیه اشتباه میکنن. ما وظیفهمون اینه علمدار ایدههای خودمون باشیم و باقی هر چی غیر از اینهاست غلطه.
طبقهی بعدی همیشه مخالفهان. اعتقاد دارن همه تباهیم. خیلی راحت عیبهای نظرات دیگران رو تشخیص میدن اما در مقابل نظرات خودشون آگاه نیستن حتی اگر پر از غلط باشه.
رسیدیم به طبقهی متفکران انتقادی. در مورد حقیقتهای موجود شک میکنن و با منابع اطلاعاتی مختلفی اعتبارشون رو اندازه میگیرن. اعتقاد دارن هر چیزی ممکنه اشتباه باشه.
و طبقهی آخر اون یادگیرندههان. همیشه معتقدن که “من ممکنه اشتباه کنم” و اجازه میدن دیگران ایدهها و نظرهاشون رو در مواجه با منطق یا حتی شواهد و مدارک قدرتمندتر به چالش بکشن.
این طبقهی آخر جاییه که آدام گرنت میگه فرآیند یادگیری اتفاق میافته توش. میگه همیشه باید بگیم شاید دارم اشتباه میکنم و اجازه بدم جریان فکرهام هی رفت و برگشت کنه و چیزهای جدید یاد بگیرم و اشتباهات احتمالیش رو اصلاح کنم.
۲۱ موضوعی که آدام گرنت دربارهشان دوباره فکر کرد
در ادامهی همین تصویر هم میگه: من در سال 2021 به بیست و یک موضوع مشخص دوباره فکر کردم و نظرات و ایدههام رو تغییر دادم. این هم بیست و یکیش و واقعا 21 توییت از سال گذشته رو قطار میکنه که در مورد هر موضوعی چه جوری باورهای قبلیش رو زیر سوال برده.
خیلی جالبه به نظرم. یعنی حتی اگر فقط برای تبلیغ کتابش هم باشه باز آموزنده است. یک سال ایدهی مرکزی کتابش رو مثل شابلون گذاشته روی همه چیز و دوباره طراحیش کرده.
- سلامت روان
نداشتن بیماری روانی همیشه به معنی سلامت روان نیست. احساس خلا، پوچی، رکود میتونه آدم رو به سمت بیحالی روانی ببره. Languishing تقریبا به معنی بیحالی و بیتفاوتی اسمیه که آدام گرنت در همین رابطه در آورده و توی یک مقاله در نیویورک تایمز هم مفصل توضیحش میده و میگه وقتی اسم داشته باشه خوبیش اینه متوجهش میشی و حواست بهش هست.
- سندروم ایمپاستر یا خودویرانگری
سندروم ایمپاستر یعنی شما هیچ باوری به مهارتها و تواناییهای خودت نداری. مدیرت میاد میگه به به چه کار خفنی انجام دادی، شما فکر میکنی وای چه قدر اشتباه فکر میکنه نکنه دارم فریبش میدم.
آدام گرنت میگه ایمپاستر وقتیه که بقیه تو رو باور دارن اما خودت نه، همهش به خودت شک داری. اگر انقدر به خودت شک داری بهتر نیست در مورد همین قضاوتت هم مشکوک باشی؟
- مخالفت
گرنت معتقده واضحترین نشانهی شیمی فکر کردن این نیست که با کسی موافق باشی، اتفاقا اختلاف نظرهاست که ارتباط رو زیبا میکنه. نتهای یکسان در موسیقی چیزی نمیسازه اما یه چیدمانی از نتها، سازها و صداهای مختلفه که یه هارمونی دلپذیر خلق میکنه.
- ترول یا همون اوباش اینترنتی
اینترنت آدمها رو تبدیل به ترول نمیکنه بلکه فقط ترول بودنشون رو نشون میده. آدام گرنت میگه هشت تا مطالعه روی هشت هزار نفر نشون داده اگر شما یه احمق آنلاین هستید حتما در عالم واقعی هم احمقید. اوباش اینترنتی برای جلب توجه زیاد سروصدا و پرخاش میکنند، بهتره نادیده گرفته بشن تا این که بهشون خوراک بیشتر بدیم.
- شخصیت
شخصیت ظاهری شما یا personality اون کارهاییه که در همهی روزهای معمولی انجام میدید اما هویت واقعی یا character اون وقتیه که چه طوری در بدترین روزها ظاهر میشید. سخاوت و انصاف و صداقت داشتن در شرایط عادی کار سختی نیست اما وقتی اوضاع خیط بشه هم باز همین قدر پای این ارزشهات هستی؟
- بازی
همون طور که گرانت در این تد تاکش هم از این موضوع حرف میزنه، معتاد به کار بودن، نه تنها بهرهوری رو بالا نمیبره تازه مسیر اون بیحالی روانی یا languishing رو هم که در مورد اول گفتیم هموار میکنه.
میگه بازی و تفریح رو نباید مثل جایزه ببینی برای وقتی که لیست کارهاتو تموم کردی بلکه باید توی لیست کارهات باشه. خوشگذرونی دشمن کارآمدی نیست، مثل سوخته برای اینکه جریان غرقگی رو پیدا کنی.
(سلام بر سلطان غرقگی جناب جاناتان هایت)
- دوربین روشن در جلسات آنلاین
با بازار داغ دورکاری و جلسات آنلاین بعد از کرونا، خیلی از رییسها و استادها آدمها رو مجبور میکردن به روشن بودن دوربینشون در جلسه. رو چه حساب؟ که دقت و توجه شرکتکننده توی جلسه یا کلاس بیشتر باشه. آدام گرنت به نتایج یه مطالعهای اشاره میکنه که نشون میده دوربین خاموش به خصوص برای زنان و جوونترهای تازهکار اتفاقا به معنی قطع شدن از جلسه نیست؛ بلکه باعث خستگی کمترشون میشه و در نتیجه حواسشون جمعتره.
- رک بودن
ما هم اینو در فارسی زیاد میشنویم که طرف با تانک فیدبکش رو وارد میکنه بعد میگه ببخشید من فقط خیلی رک و صادقم. گرنت میگه اون “چیزی” که میگی صراحت و صداقت تو رو نشون میده اما این که “چه جوری” میگیش دیگه مربوط به ادب و احترامه. میگه برای بیان بازخوردتون به بهترین راه ارائهش فکر کنید نه سریعترین و سادهترین.
- رهبری
قانون اول: ماموریتتون رو بالا و برتر از نفس خودتون قرار بدید.
قانون دوم: اگر به فکر تیمتون نباشید اونها هم به فکر ماموریت شما نخواهند بود.
قانون سوم: اگر این دو تا قانون قبلی رو نمیدونستید و باید بهتون گفت یعنی خیلی ببخشید هنوز برای رهبری آماده نیستید.
- متخصصهای زودهنگام
والدین نباید بچه رو از سن خیلی کم به سمت یک ورزش تخصصی هل بدن. نتایج یک تحقیق جدید نشون داده که بچههایی که خیلی زود در یک رشتهی تخصصی پیشرفت میکنن شاید سرعت موفقیتشون در سالهای اولیه زیاد باشه اما به اوج و دستاوردهای بزرگی نمیرسن.
- اندوه
خیلی از ما غم و اندوه فقدان رو فقط درد میدونیم. ازش دوری میکنیم، سرکوبش میکنیم یا سعی میکنیم کلا از زندگیمون بذاریمش بیرون. آدام گرنت میگه اندوه مثل یه عشق بیاننشده است و برای این نگهش میداریم چون میخوایم با آدمی که از دست دادیم احساس نزدیکی بیشتری داشته باشیم.
- تغییر شغل
اگر بهش فکر میکنید اما میترسید پیشرفتی نداشته باشه و به عقب برگردید، اینو یادتون باشه: بهتره دو سال پیشرفت رو از دست بدید تا اینکه بیست سال آیندهتون هدر بشه.
- کلیشههای جنسیتی
نتایج 63 مطالعه: زنانی که نظرات و ایدههای خودشون رو مطرح میکنن، درخواستهاشون مستقیمه و از خودشون دفاع میکنن کمتر دوستداشتنی هستند و کمتر هم استخدام میشن.
یعنی سال 2021 (نویسنده این رو یک سال پیش نوشته) کی ما سرکوب زنان رو به خاطر چسبیدن به کلیشههای جنسیتی رها میکنیم؟
- فرهنگ سازمانی
برای شناخت ارزشهای یک فرهنگ ما بیشتر به این دقت میکنیم که چه رفتارهایی در این فرهنگ تنبیه میشن. در حالی که باید حواسمون هم باشه چه رفتارهایی “تحمل میشن” و بدون تنبیه آدمها باهاشون کنار میان.
آدام گرنت از قول جان امیچی بازیکن بسکتبال آمریکایی این جمله رو نقل میکنه: فرهنگ رو با بدترین رفتاری که تحمل میشه میتونیم تعریف کنیم.
- فرسودگی شغلی
تعطیلات برای شارژ دوباره گرفتن نیست، فقط برای جشن و خوشگذرونیه. اگر کار اون قدری خستهتون میکنه که از تعطیلات برای شارژ شدن دوباره استفاده میکنید سازمان شما فرهنگ فرسودگی شغلی داره. سازمان خوب و سالم شارژ آدمهاش رو خالی نمیکنه.
- تجربهی کاری
وقتش رسیده موقع استخدام به “سالها تجربه” کاری نداشته باشیم. تحقیقات میگه تجربههای گذشته به ندرت عملکرد آینده رو تضمین میکنه. چیزی که اهمیت داره عملکرد آدمها در گذشته و توانایی و انگیزهی فعلیشونه. مهم اینه که چه قدر خوب میتونیم انجام یک کار رو یاد بگیریم نه مدت زمانی که قبلا صرفش کردیم.
- استراحت
در فرهنگهای ناسالم آدمها استراحت رو مثل برداشتن پاشون از روی پدال گاز میدونن. یعنی تا وقتی که دیگه نیرویی نداشته باشن متوقف نمیشن. اما فرهنگ سالم استراحت رو منبع تامین انرژی برای ادامهدادن میدونه. آدام گرنت میگه برای حفظ انرژی و جلوگیری از فرسودگی باید مرتب استراحت کنیم.
- انعطافپذیری
استعفای بزرگ دیوانگی نیست. بلکه نقطهی اوج یک پیادهروی طولانی به سمت آزادی است. انعطافپذیری بیشتر از انتخاب جاییه که کار میکنیم؛ گرنت میگه انعطافپذیری یعنی داشتن آزادی در تصمیمگیری برای هدف، آدمها و اولویتهامون.
- هدف از نوشتن
نوشتن برای آدام گرنت بیشتر از اینکه به معنی حرف زدن در مورد ایدهها و نظراتش باشه شبیه به ابزاریه که اصلا باعث میشه ایدههاش رو بسازه. نوشتن شکافهای فکر و دانستههاش رو مشخص میکنه و باعث میشه به دنبال استدلالها، منطق و فرضیههای مختلف بره. یکی از بهترین راهها برای فکر کردن دقیقتر، نوشتن مکرره. همیشگی.
- باز کردن فکر دیگران
آدام گرنت در این مورد میگه با بحث و موعظه معمولا نمیشه ذهن آدمها رو باز کرد (روشن کرد)؛ مثلا بهش بگیم تو اشتباه میکنی من درست میگم کار نمیکنه.
به جای تلاش برای کسب امتیاز در یک گفتگو، بهتره باهاش شبیه به یک مصاحبه برخورد کنیم. نقش ما اینه که سوالات روشنگری بپرسیم که به طرف مقابل کمک کنه دلایل خودش رو برای قبول یا رد این طرز فکری که داره بازنگری کنه.
- تغییر دادن فکر خودت
ویژگی بارز و اصلی یک ذهن باز اینه که اجازه ندید ایدههای شما تبدیل به هویت شما بشن. اگر شما خودتون رو با نظراتتون معرفی میکنید زیر سوال بردنشون تهدیدی بر اینه کل شخصیت شما زیر سوال بره. اگر خودتون رو یک آدم کنجکاو و یک یادگیرندهی همیشگی میدونید تغییر عقیده یه لحظه برای رشد و یادگیری بیشتره.
این رشته توییت رو میتونید در اکانت توییتر آدام گرنت ببینید. به چشم من که خیلی جالب اومد و دوست دارم توی چند تا از حرفهای این لیست مثل شش و یازده و دوازده عمیقتر بشم. گلدول و هایت هم خیلی از این دست حرفها میزنن که خوندنیه.
کتاب “دوباره فکر کن” واقعا فوقالعادست مثل گوینده آن ” جناب علی آقای بندری” و هم تیمیهای خوبش.
خوندن (نه فقط اکتفا به گوش کردن خلاصه صوتی)این کتاب عالی را اول به خودم و بعد به همه علاقمندانی که هنوز فکر میکنن که ممکنه نظر آنها هم نسبت به یک مسئله اشتباه باشه و روحیه نقد پذیری دارند توصیه اکید میکنم.
شاد و سالم و پیروز باشید.
علی بندری به من آموخت که خوب ببینم و خوب بیاندیشیم و بازنگری کنم.
بیگدلی نشاط