لیگ هانزا، قدرت شهرها با مونوپولی تجاری

وقتی که کشور آلمان هنوز وجود نداره اما مردم جرمن یک سیستمی می‌سازن برای توسعه‌ی تجارت که در دنیای اون روز مدت‌های بسیار بسیار بسیار زیاد کار می‌کنه. لیگ هانزا.

لیگ هانزا مونوپولی تجاری

نویسنده: علی بندری

تاریخ فقط قصه شاهان و جنگ‌ها نیست. بعضی وقت‌ها از اون هم جالب تره. اینجا درباره‌ی یکی از شاید مهم‌ترین و جالب‌ترین چیزهای تاریخی حرف می‌زنم که تازه یاد گرفتم و قبلا هیچی درباره‌اش نمی‌دونستم. هانزیاتیک لیگ. اتحادیه هانزا. لیگ هانزا.

اسم لیگ هانزا رو کجا شنیدیم؟

من اگر به شما بگم می‌خوام درباره‌ی یک پیمان همکاری‌های تجاری حرف بزنم شما چی میاد تو ذهنت؟ می‌گین شاید یه چیزیه مثل ICC اتاق بازرگانی بین‌المللی یا  سازمان تجارت جهانی WTO یا اتحادیه اروپا یا بازار مشترک. سازمان‌های مدرن که کار تجارت رو بین کشورهای عضو راحت می‌کنن. تعرفه‌ها رو تنظیم میکنن، اگر اختلافات بازرگانی بین اعضا باشه برطرف می‌کنن و کلا هستن که تجارت بین اعضا کشورهای مختلف راحت‌تر بشه. حالا اینجا درباره اتحادیه‌ای حرف می‌زنیم با هدف‌ها و کارکردی شبیه به این اما نه از دنیای امروز. بلکه مال قرون وسطی. سده‌های میانه. از قرن دوازده شروع شده اصلا. یک پیمان دفاعی و تجاری که اصلش در آلمان امروزه اما گسترده است. در اروپای شمالیه یه سرش در نوگورود روسیه است یه سرش لندن. اتحادیه هانزا هانزیاتیک لیگ. اسمش رو احتمالا شنیدین بدون اینکه بدونین. لوفت هانزا یا اینجا. یا تو اسم یه سری شهرها مثل هامبورگ، برمن. تو این ویدیو داستان این هانزا رو می‌گم نیم ساعت وقتتون رو به من بدین. نتیجه چندین ساعت تحقیق و کار رو بهتون می‌دم. پشیمون نمی‌شین.

نسخه‌ی ویدیویی قصه‌ی هانزای لوفت هانزا رو توی کانال یوتیوب بی‌پلاس ببینین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کجای تاریخ هستیم

کجاییم؟ اروپا. می‌خوایم بریم به اروپای قرون وسطی. یعنی می‌ریم The high middle age میگن در تاریخ اروپا به سال‌های بین ۱۰۰۰ تا ۱۳۰۰. کی می‌شه؟ دوره جنگ‌های صلیبی، دوره چنگیز خان مغول، دوره خلافت عباسی، همچین دوره‌ای هستیم. هنوز این ور دنیا کسی نمی‌دونه اون طرف هم آدم هست آمریکایی هست. جایی که هنوز دولت ملت درست نشده.کشورهایی که امروز می‌بینیم مثل آلمان هنوز اصلا تشکیل نشدن. کشورهایی مثل هلند، بلژیک کشورهای بالتیک اینها هنوز نیستن به این شکل. خیلی از کشورها رو نداریم ولی شهرها رو داریم که قوی هم هستن. شهرهایی مثل لوبک مثل هامبورگ. 

 

رونق تجارت

در اروپای قرن یازده تا سیزده رشد شدید جمعیت هم داریم. جنگل‌ها رو کردن زمین کشاورزی، تغییرات اقلیمی هم بوده دلایل دیگه هم داشته و خلاصه جمعیت زیاد شده و حالا این جمعیت زیاد خواسته‌هایی داره از جمله اینکه تجارت باید بهتر بشه. مثل چی؟ مثل محصولاتی که از شرق میان. مثل پر، مثل ماهی، مثل فلزات، مثل چربی‌ها، وکس و از همه شاید محبوب‌تر پوست که از روسیه می اومد. اینها هی بازار پیدا می‌کنن و نیاز بهشون بیشتر میشه. از روسیه، از گوتلند، سوئد داره میاد به مثلا انگلستان. اتحادیه هانزا تو این مسیره. اتحادیه‌ای تجاریه که روسیه رو داره از نظر تجاری وصل می‌کنه به غرب اروپا تا خود انگلیس. در قرن دوازده خیلی پل مهمی داره می‌زنه.

مسیر اتحادیه‌ی هانزا

شهرهای بندری در کرانه‌ی دریای بالتیک و دریای شمال. توی این شهرهایی که روی نقشه‌ی ویدیو لیگ هانزا می‌تونین ببینین در چه مسیر و شهرهایی بوده. از نووگرود و تالین تا گدانسک و گوتلند از هامبورگ و روشتوک و برمن تا بروژ برگن و لندن و کلی شهر کوچک و بزرگ دیگه. کنفدراسیونی از شهرهایی در شمال اروپا.

داریم از یک نهادی می‌گیم که از قرون وسطی شروع می‌شه و تا دوران مدرن ادامه داره. یه سری تاجر یک سری بازرگان از شهرهایی که بیشترشون آلمانی حرف می‌زدن میگن ما منافع مشترک داریم بیایم با هم همکاری کنیم به نفع همه‌مونه. کم کم هم بیشتر و بیشتر می‌شن تا می‌رسن به دویست و خرده‌ای شهر. در آلمان امروز و لهستان و در روسیه در استونی  در لتونی در سوئد در نروژ و در هلند و بلژیک و انگلیس.  مخصوصا در منطقه بالتیک خیلی قدرتمند بود این اتحادیه بیشتر تجارت گندم و ماهی و الوار چوب رو اینها کنترل می‌کردن. و البته در دریای شما و کانال انگلیس. خیلی شهر هست تو این لیگ هانزا. 

تو خیلی از این شهرها امروز هم نشانه‌هاش هست. می‌شه دید. ساختمون‌ها، یادمان‌ها، نمادها و موزه‌ها. 

 

اتحادیه‌ی هانزا کارش چی بود؟

جه کار می کردن وقتی اتحادیه داشتن؟ باید از منافع هم محافظت می‌کردن. شما یک تاجر باشی بخوای همه جا انبار داشتی باشی، پست داشته باشی، گارد داشته باشی برای محافظت، اینها خیلیه. ولی اگر با چند تا تاجر دیگه جمع بشین این هزینه‌هاش سرشکن میشه بعد قدرت چانه زنیشون هم زیاد میشه. بعد انبار داشتن تو این همه شهر یعنی بازار رو، عرضه به بازار رو میتونی کنترل کنی. هم که زیاد نشه قیمت به هم بریزه، هم که کم نشه گرفتاری بشه. و اینطوری قیمت‌ها هم یه ثباتی داشته باشه. بیش از هر چیزی ولی تجارت رو راحت می‌کردن واسه خودشون بین هم. چون دنیای تجارت اون روز پر از تعرفه مالیاتی بود که اینها بین هم برداشته بودن.

ارتباط منحصربه‌فرد شهرها در دست تاجرها

خیلی پدیده‌ی جالبیه به نظرم. اگر امروز می‌بینیم که کشورهای اروپایی خیلی راحت با هم تجارت می‌کنن بین کشورهایی در شمال اروپا مخصوصا اصلا انگار مرزی نیست تو یه سری چیزها شاید یه ریشه اش هم یه همچی جاهایی بوده.

 

چطوری تاجرا می‌تونستن بین شهرهای مختلف با هم ببندن. در واقع این شهرهایی که توش بودن اینقدر تجارت توشون قوی بود قدرت دست تاجرها بود. برای همین وقتی میگیم اتخادیه شهرها بود در واقع داریم میگیم اتخادیه‌ای بود بین تاجرهای این شهرها. نگاهشون کلا تجاری بوده دنبال سود بیشتر تجارت در مسیرهای طولانی با شرکای بلند مدت. مدلشون این بوده انگار.

چگونه لیگ هانزا رو اداره می‌کردن

چطوری اداره می‌شه این لیگ؟ مرکز داره. مرکزش لوبک بود. در شمال آلمان امروز. زبانش low german. زبانی معمول در شمال آلمان امروز و نزدیک به هلندی امروز. پارلمان مانندی داشت و همین مجلس مانندش هم هست که عملا رهبریش می‌کردن. از هر شهری نماینده‌ای بود اینها جمع می‌شدن قانون می‌گذاشتن. یه فورمی از دموکراسی در اداره‌اش هست که جالبه. 

بسته به اندازه شهر یک یا دو تا نماینده داره هر شهری اینها می‌رن که هم از منافع شهر خودشون دفاع کنن هم کمک کنن برای حفظ و گسترش منافع جمعی مثلا قانون گذاری تو این مسیرها یا جریمه گذاشتن برای کسی که خلاف کنه و این چیزها.

یه چیزهاییشون رو می‌خونی شبیه امپراطوری مستقل عمل می‌کردن انگار، ولی خیلی اشتباهه اگر به شکل یک واحد سیاسی بهش نگاه کنیم. اتحادیه تجاری بین شهرها تصویر درست‌تری می‌ده.

یه سری جزئیات عملیاتی و کاری مهم هست که باید استاندارد کنن بین خودشون. مثلا سر واحدهایی برای اندازه گیری توافق کردن. سیستم اندازه گیری درست کردن، راهی که بشه اعتماد کرد که مثلا این بار همون قدر ماهی توشه که تو میگی و مهرش می‌زنی پایه برگه‌ی وزنش. سیستم حواله کردن خرید و فروش بدون جابه‌جا کردن پول نقد، سیستم‌های حسابداری پیچیده که از نووگرود تا لندن و بروژ همه دنبال کنن و بفهمن.

یک مرکز داشتن در لوبک و کلی دفتر در شهرهای دیگه. این لیگ هم تو خیلی از این شهرها دفتر داشت، هم انبار داشت هم میتونستن چون زیاد بودن و قدرتمند از موضع قوی مذاکره کنن. بین خودشون هم دیگه وقتی جند قرن داشتن کار می‌کردن یه سیستمی داشتن برای اداره لیگ، یه سیستم حقوقی برای حل و فصل اختلاف‌ها. سیستم حقوقی و قانونی کمک می‌کرد که بتونن کارشون رو پیش ببرن.  چون یادمونه دیگه اینها اصلا از منطقه‌ها، شهرها و کشورهای مختلفن به اصطلاح امروز. اینها تو همین اتحادیه‌ای که داشتن بین خودشون تعرفه‌های گمرکی رو این‌ها تعیین می‌کردن برای شهرها. حتی یه ناوکان ن‍ظامی داشتن که امنیت کشتی‌هاشون و بارهاشون رو تامین کنه در این مسیرها. یعنی همون کشتی‌ها رو می‌تونن تبدیل کنن به نظامی اگر لازم بشه.

ناوگان نظامی و قدرت‌های شهری

 قدرت جمعی این شهرها کنار هم زیاد بود واقعا. وقتی دانمارک اومد عوارض گذاشت واسه کشتی‌هایی که میخواستن رد شن، بین سوئد و دانمارک که تنگه مهمیه، اینها با کشتیهاشون رفتن محاصره کردن و دسترسی دانمارک رو قطع کردن و چند سال کشمکش داشتن تا به توافق رسیدن. یعنی ارتش دانمارک جنگید با ارتش اتحادیه هانزا. ارتش لیگ هانزا ارتش پادشاه دانمارک رو شکست می‌ده یا خواسته‌های خودش رو به نروژ تحمیل می‌کنه. چنین قدرتی بود که تونسته بود با وصل کردن شهرهایی مستقل که داوطلبانه به هم پیوستن با هم متحد شدن که یه جور مونوپولی اقتصادی درست کنن و موفق شدن برای مدت زیادی. با اتحادی محکم بین خودشون. یه طوری که از یه نظری به شهری صدها کیلومتر اون طرف‌تر نزدیک‌تر بودن تا شهر کناری خودشون. به جنس اون شهر تعرفه واردات نمی‌بستن مثلا، به این شهر بغلی می‌بستن. دور هم جمع شده بودن شده بودن لیگ هانزا دیوارشون به شهرهای همسایه که تو لیگ هانزا نبودن دیوار بلندی بود. برعکس به دریا باز بودن. و این باعث مثلا جنگ داخلی شد یه جایی مثل گوتلند. یعنی کلا تجارت آزاد با همه نبودن. تجارت داخلی بین خودشون آزاد با غیر خودی‌ها خیلی سفت و بسته. حتی کشتی‌های خودشون رو طراحی کردن. BAltic Cog کشتی‌هایی که مخصوصا طراحی شد که در سواحل کم عمق بالتیک بتونه بره لنگر بندازه و بار زیاد هم ببره. اصلا دیزاین شده به عنوان کارگو شیپ مثلا تقریبا مادر و پدر این کارگوشیپهای امروزی بودن. کاگ زشت بود تند نمی‌رفت اما بار می‌زدن هشتاد تن صد تن. 

 

صحبت چند تا شهره؟ عددها متغیره ولی بیش از ۱۰۰ تا شهرن و در دوره‌هایی نزدیک به دویست تا. اعضا هم رده‌های مختلف دارن. بعضی‌ها انگار در هسته اصلی هستن. بعضی‌ها همکاری دارن. بعد تو اونایی که همکاری دارن مثل برگن نروژ یا kings lynn یا لندن اینها برای خودشون ساختمون دارن تجارتخونه دارن که بهش میگن کنتور که امروز معنی دفتر کار آفیس میده تو زبون‌های اسکاندیناوی. همونجاها نیروی جوون می‌فرستن تربیت می‌کنن پادویی می‌کنه تا یاد بگیره بیاد بالا.

 

اتحادی با مونوپولی اقتصادی

پس  کی؟ از قرن یازده شروع می‌شه قرن‌های دوازده و سیزده و چهارده خیلی قویه و کلا یه پونصدی سالی هست تا نیمه قرن ۱۷ جمع میشه. شروعش و قدرتش ولی در دنیاییه که حواسمون باشه آمریکا هنوز کشف نشده. دنیا هنوز همون دنیای قدیمه واسه همین اینجا خیلی جای مهمیه. شهرهایی که دور دریای بالتیک و دریای شمال و اینجا هستن. حتی در انگلستان اون موقع بندرهای شرقی مهمترن. چون روشون به سمت بقیه دنیای شناخته شده است. یه خرده درکش برای ما سخته که چطوری وقتی کشوری نیست این شهرها با هم وصل شدن اصلا. منتها شدن. تاجرانی در این شهرها برای منافع اقتصادی به هم وصل شدن. یه سری از این شهرها قوی تر بودن. مثل هامبورگ. مثل لوبک مثل برمن یه تعدادی هم نه به بزرگی و اهمیت اینها ولی به هر حال عضو لیگ بودن و هم قویش می کردن و هم از قوتش فایده می‌بردن.

 

اتفاقا وقتی هم اهمیتش و قدرتش کم شد که دولت ملت‌ها به شکل امروزیش شکل گرفتن و قدرتمند شدن. از قرن ۱۶ و ۱۷ دیگه اینها هم زورشون از دولت‌ها کمتر بود هم اینکه مسیرهای جدید برای تجارت باز شده بود اون مونوپولی که داشتن اونقدرها مفید نبود. 

 

تا چه زمانی اتحادیه هانزا کار کرد و با چه قدرتی؟

چی شد دوران قدرت لیگ تمام شد؟ به نظرم این رو خوبه اینطوری جواب بدیم که ببینیم چی جاش رو گرفت. قدرت‌های دریایی بعدی که سربلند کردن از اروپای اون روز اتفاقا از همین منطقه اومدن. بریتانیا، کمپانی هند شرقی هلند اما این بار دیگه نه از اتحاد شهرها. بلکه از کشورها. 

تاجرهای انگلیسی الان دیگه زور بهشون می اومد اینطوری ضمن اینکه تجارت داشت با دنیای جدید رونق می‌گرفت رو به سمت غرب و امریکا حالا دیگه kings lynn  نبود که بندر پر رونقی بود، لیورپول بود به جاش بریستول بود و اون طرف انگلیس داشت مهم‌تر می‌شد. 

و البته افول هانزا همزمان بود با اوج گرفتن هلند. هلندی‌ها شروع کردن خودشون تا بالتیک امدن و تجارت کردن و بی نیاز از هامبورگ و لودویگ و هانزا شدن. کلا هم مسیر تجارت به سمت آتلانتیک باز شده بود دیگه. 

ولی همه شهرها مثل هم نیفتادن از رونق. هامبورگ همچنان در قرن‌های بعد هم بندر مهمی موند ولی لوبیک اصلا از رونق افتاد. به جز موقعیت جغرافیایی چیز دیگه‌ای که اینو می‌تونه توضیح بده واکنش این دو شهره در برابر سربلند کردن رقبا. لوبیک در برابر تغییرات محافظه کارتر شد. تبعیض به نفع اون تاجرهای خودیِ اعضای لیگ رو حفظ کرد ولی هامبورگ باز کرد خودش رو بیشتر و با زمان تغییر کرد ‌ و همچنان و بعد از هانزا هم شهر بندری مهمی موند.

اثر امروز هانزا در شهرها

امروز رد پای این هانزا لیگ رو هم تو یه سری ساختمون‌های باقیمانده از اون دوره میشه دید و هم از اون مهمتر تو یه سری ارتباطات و شباهت‌های فرهنگی که بین شهرهای هانزایی هنوز هست. هم تو پرچم یه سری شهرهاش که هنوز قرمز و سفید هانزیاتیک لیگ رو دارن توشون.

 

دیگه کجا؟ تو پلاک ماشین‌ها در هامبورگ که با HH شروع میشه. مخفف Hansestadt Hamburg که نشون میده هامبورگ شهر هانزاییه. یا اگه فوتبال دنبال کنین هانزاروشتوک باشگاهیه از شهر روشتوک. یا توی اسم یه سری برندها نهادها قبلا اسم رو دیدیم احتمالا. باز هم می‌بینیم با این تفاوت که دفعه بعد می دونیم هانزا یعنی چی و می‌دونیم اتحادیه‌های تجاری بازرگانی در اروپا چه قدمتی دارن. 

نهاد بین‌المللی قبل از این که ملت وجود داشته باشه

 

هانزاتیک لیگ از مهمترین چیزهاییه که من تا کمی پیش هیچی ازش نمی‌دونستم. با اینکه نشانه‌هاش، هم نشونه‌های ظاهریش از معماری تا اسم‌ها تا پلاک ماشین‌ها و هم نشانه‌های غیر ظاهریش، همه نشون می‌دن چه چیز بزرگ، قدرتمند و مهمی بوده. یه قول یه مورخی می‌گفت اینها اینترنشنال بودن قبل از اینکه نیشن و ملتی باشه. بین المللی بودن قبل از اینکه ملت باشن. 

امروز وقتی در اروپا درباره این صحبت می‌شه که روابط بین کشورهای اروپایی چطوری باید باشه گاهی می‌بینیم بعضی‌ها لیگ هانزا رو مثال می‌زنن. میگن اروپا رو نه متشکل از ملت‌های مختلف بلکه از منظقه‌های متفاوت ببینین. اونایی که اروپا رو فدرالی می‌خوان همچین فکری رو دنبال می‌کنن. دور از مفهوم دولت ملت. مربوط به دوره‌ای که نشنالیسم اینقدر جایگاه مهمی در ذهن‌ها پیدا نکرده بود. الان دنیا عوض شده. کشورها هستن که قدرت دارن فارغ از مرزهای فرهنگی و زبانی و قومیتی. نه شهرها. 

نگاه کردن به چیزی مثل هانزیاتیک لیگ یک مقدار تصویر ما رو از گذشته دقیق‌تر و واقعی‌تر می‌کنه. 

یک نگاه متفاوت به آلمان امروز

ما تاریخ رو که می‌خونیم معمولا داستان پادشاه‌ها و جنگ‌ها رو می‌خونیم. تاریخ اقتصاد، تاریخ تجارت، تاریخ چیزها و پدیده‌ها رو خوندن نگاه تازه‌ایه که من دوست دارم دنبالش کنم. اون وقت وقتی هم که دیدم اول پلاک ماشین یه شهرهایی تو المان یه H اضافه داره می‌فهمم چرا.

من این ویدیو رو اول پایانش رو طور دیگه ای نوشته بودم. جمع بندیم ازش همینی بود که الان گفتم درباره میراث و اهمیت هانزیاتیک لیگ. اما بعد از یه مدت فاصله که برگشتم به متن برای بازنویسی نهایی یه دید دیگه پیدا کردم بهش. تاریخ مدرن اروپا رو که می‌بینیم، می‌بینیم اتحاد آلمان و تشکیل کشور آلمان خیلی سریع قاره رو رسوند به جایی که خودش رو در مقابل المانی‌هایی ببینه که می‌خوان بهش مسلط بشن. از روسیه تا انگلیس رو داشته باشن. نه یک بار که دو بار. با جنگ نشد با اتحادیه اروپا. حتی شده با صرف نظر از قدرت سیاسی ولی تثبیت قدرت تجاری اقتصادی در قاره. این مخصوص دوران مدرن نیست. مال بعد از تشکیل کشور آلمان نیست. حتی مال زمان قدرت پروس هم نیست. از قرن‌هایی قبل از پروسه که شهرهایی از شمال آلمان یعنی مردمان جرمنی اینقدر قوی می‌کنن خودشون رو که میان تجارت رو از نوگرود در روسیه امروز تا lynn و بروژ میگیرن دست خودشون. کشور آلمان نیست هنوز، پنج قرن مونده تا بخواد درست شه اصلا. اما مردمان جرمنیک هستن و چنین حالی هم دارن. نهادی می‌سازن با هدف مشخص بهتر کردن تجارت خودشون و تو دنیای اون روز این ایده رو چنان خوب اجرا می‌کنن با علم و امکانات ده قرن پیش و همکاری خودشون رو برای یک هدف مشترک خیر عمومی خودشون میتونن ۶۰۰ یا ۷۰۰ سال ادامه بدن. کمتر چیزی هست که اینهمه عمر کنه. حتی کمتر امپراطوی هست که اینقدر دووم اورده باشه. ولی اینها اوردن. سیستمشون کار کرد این همه مدت همکاری کردن با هم. و خب بعضی‌ها اصلا یه دلیل آغاز ثروتمند شدن اروپای شمال غربی رو همین شبکه قدرتمند تجاری می‌دونن.

 

کنجکاوی ما درباره‌ی آلمان و تاریخ  آلمان ادامه داره. چه درباره‌ی تاریخ آلمان چه درباره‌ی بعضی از شهرهاش و از جمله هامبورگ و برمن که از شهرهای مهم هانزا هم بودن. ببینین و امیدوارم خوشتون بیاد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ-

برای نوشتن این مطلب از منابع زیر استفاده کردیم 

 

بیشتر کنجکاوی کنیم
جنگ انگلیس و آلمان علی بندری یوتیوب
جنگ آلمان و انگلیس در جنگ جهانی اول

نویسنده: علی بندری زمان جام جهانی فوتبال ۲۰۱۰ یه تبلیغی یکی از اسپانسرها داشت به این شکل. Two world wars بیشتر بخوانید

داستان هامبورگ شهری تاب‌آور
داستان هامبورگ دروازه دنیا

نویسنده: علی بندری هامبورگ شهر بزرگیه. پرجمعیت‌ترین شهر غیر پایتخت اروپاست. دومین شهر آلمان و یکی از مهمترین بندرهای اروپا. بیشتر بخوانید

تاریخ آلمان یوتیوب بی پلاس
تاریخ آلمان

نویسنده: علی بندری می‌خوایم قصه آلمان رو بگیم. در یک ساعت می‌خوایم تاریخ سرزمینی رو بگیم که الان به اسم بیشتر بخوانید

یک نظر برای “لیگ هانزا، قدرت شهرها با مونوپولی تجاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *