تو اپیزود ۶۹ پادکست بیپلاس با خلاصه کتاب لحظه تاسیس هند از قانون اساسی هند صحبت شد به این بهانه نگاهی کردم به یکی از مدلهای رایج تقسیمبندی قانون در نظامهای حقوقی مختلف.
نویسنده مهمان: رضا فلاحفر
وقتی حرف از حقوق و نظام حقوقی میشه اولین چیزی که به ذهن میاد، قانون است. آن هم قانون مصوب مجلس و نوشته شده. اما شاید جالب باشه که بدونیم در تمام دنیا از قانون نوشته استفاده نمیکنن یا اینکه قانون نوشته در همه جا ارزش یکسانی رو نداره. اگه در ویکی پدیا کلمه نظام حقوقی رو جستجو کنید یا از یک کسی که حقوق خوانده در خصوص نظامهای حقوقی بپرسید حتما با این دو کلمه برخورد می کنید: حقوق نوشته و حقوق عرفی. شاید بشه نظامهای حقوقی دنیا رو به دستههای دیگری تقسیم کرد اما تقسیمبندی نوشته و عرفی از مهمترین تقسیمبندیهاست.
حقوق نوشته چیست؟
حقوق نوشته یا حقوق رومی ژرمنی یا statute law حقوقی است که ابتدا حدود اختیارات، وظایف، مسئولیتها، محدودیتها و …. نوشته و به تصویب مرجع مشخص که معمولا مجالس قانونگذاری هستند میرسه و بعد این نوشتهها منتشر و اجرایی میشن و دادگاهها براساس قوانین و نظر قانونگذار به اختلافات رسیدگی میکنند. وظیفه قاضی در این نظام حقوقی این است که حکم مساله رو از داخل قوانین پیدا کنه و مطابق مصوبات قانونگذار و اراده او، حل و فصل دعوا بکنه. پس مهمترین وجه این نظام حقوقی اهمیت دادن به قانون نوشته به عنوان منبع اصلی حقوق است. این نظام حقوقی همان طور که از اسمش مشخص است مربوط به اروپای غربی است و از رم آغاز شده است و کشورهایی که دارای این نوع نظام حقوقی بودند، همین سیستم را در مستعمراتشان هم اجرا کردند. مبنای نظام حقوقی در ایران هم حقوق نوشته است.
حقوق عرفی چیست؟
حقوق عرفی یا همان common law نظام حقوقی است که توسط دادگاههای انگلستان ایجاد شده. در این نظام حقوقی قاضی به هنگام مطرح شدن دعوی به جای اینکه بره سراغ مواد قانونی و اصول کلی حقوقی، میاد عناصر دعوی مطرح شده رو با دعویهای رسیدگی شده قبلی و آرایی که دادگاهها پیشتر در مورد اونها صادر کردهاند، مقایسه میکنه. و در صورت شباهت بین عناصر دو دعوی حکم مشابه صادر میکنه. احتمالا نمونهای از این ماجرا رو توی فیلمها و سریالهای بریتانیایی دیدین وقتی وکلا در به در لابهلای پروندههای قدیمی دنبال مورد مشابهی هستن که نشون بدن به قاضی باید حکم رو به نفع موکلشون صادر کنه.
توی این نظام حقوقی اگر قاضی تشخیص داد که دعوی تازه اساساً با دعوی سابق متفاوته و هیچ دعوی مشابهی پیدا نشه، قاضی رأی جدید صادر میکنه و امکان داره که این رأی سابقه جدیدی در اون نظام حقوقی ایجاد بکنه. البته در این نظام حقوقی مجلس و مصوبات مجلس هم داریم اما اساس نظام حقوقی بر آرای قضات گذاشته شده.
بایدها و نبایدها یا انصاف و عدالت
صرف نظر از تفاوتها و شباهتهای این دو نظام حقوقی توجه به تاریخچه ایجاد این دو نظام حقوقی و فکری هم جالبه. در حقوق نوشته صحبت بر سر این است که چه کار میتوانیم یا باید انجام دهیم و قانونگذار حدود این بایدها و نبایدها رو مشخص میکنه اما در حقوق عرفی بحث بر سر این است که این کاری که انجام شده براساس انصاف و عدالت بوده یا نه. در حقوق نوشته ملاک تشخیص، خواست قانونگذاره اما در حقوق عرفی ملاک اختلاف پیش آمده و مسیریه که در دادگاههای قبلی در این خصوص حاکم بوده.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تصویر اصلی یادداشت را از Tingey Injury Law Firm برداشتم
با سلام و احترام
لطفا وبلاگ من را با نام وبلاگ حقوقی محمد نصری مهاجری
لینک کنید سپس اطلاع دهید تا شما را لینک کنم.
http://mohammadnasri.blogfa.com/
باتشکر