داعش در پیشرویهایش در سوریه و عراق از پایان قرارداد سایکس پیکو حرف میزد و ابوبکر بغدادی میخواست آخرین میخ را بر تابوت این قرارداد بکوبد. این تصویر وقتی عجیب میشود که برخی پدید آمدن داعش را نتیجهی قرارداد سایکس پیکو میدانند و برخی دیگر سایکس پیکو را عامل ناآرامیهای بیپایان خاورمیانه. واقعا تمام ناآرامیهای منطقه متاثر از یک قرارداد است؟ اصلا چرا خاورمیانه آرام نمیشود؟ چرا مدام میان فلسطین و اسرائیل و دیگر کشورهای منطقه نزاع و درگیریست؟
نویسنده: بهجت بندری
کتاب صلحی که همه صلحها را بر باد داد، به بخشی از این کنجکاویهای ما پاسخ میدهد. عراق، اردن، عربستان، سوریه، لبنان و فلسطین حیاتشان و شرایطی که امروز دارند تاحدی متاثر از این قرارداد و حواشی آن است. برای همین فهم بخشی از جغرافیای پیرامونمان در گروی فهم قرارداد سایکس پیکو است. قراردادی که سایکس به نمایندگی از بریتانیا و پیکو به نمایندگی از فرانسه امضا کردند.
سایکس چه جایگاهی در سیاست خارجی بریتانیا داشت؟
یک جوان سی و شش سالهی کاتولیک، که تا قبل از این تفاهم نامه سابقهی شرکت در هیچ مذاکرهی سیاسی بینالمللی را ندارد یک طرف این تفاهم نامهی مهم است. سر مایک سایکس بارونت. سایکس تنها سیاستمدار مقیم بریتانیا بود که از عثمانی شناخت دست اول داشت. این شناخت را داشت چون بعد از دورهی تحصیلش چندین مرتبه به ترکیه سفر کرده بود. همین شناخت باعث شد جذب کمیتهی بانسن در دولت بریتانیا شد.
خاورمیانه در جهانهای موازی
یکی از مهمترین کارهای کمیتهی بانسن تصمیمگیری دربارهی خاورمیانه بود. در زمان جنگ اول. بریتانیا، عثمانی را در حال فروپاشی میدید و میخواست تصمیم بگیرد که پس از پایان جنگ با اراضی به جا مانده از عثمانی چه کند. سایکس چهار مسیر جلوی کمیته گذاشت.
- وصل کردن قلمروی عثمانی به سرزمینهای تحت فرمانروایی برندگان جنگ، یعنی متفقین.
- تقسیم و تبدیل سرزمینهای عثمانی به حوزهی نفوذ متفقین. چیزی شبیه وضعیت قاهره یا هند.
- حفظ حکومت و قلمروی عثمانی اما با حاکمی که تحت نفوذ بریتانیا باشد.
- تمرکززدایی از قلمروی عثمانی و اعطای خودمختاری به واحدهای مستقل.
اعضای بانسن بعد از بحث و جدل فراوان به این نتیجه رسیدند که گزینهی چهار مناسبتر از سایر گزینههاست. یکی از دلایلش هم آن بود که بریتانیا فکر میکرد اضافه شدن قلمروی عثمانی دردسر و هزینهی بسیار زیادی تحمیل میکند. و همان زمان از پس ادارهی هند و مصر و سایر مستعمرات به راحتی بر نمیآمدند.
برای آنکه نقشهی تمرکززدایی را ترسیم کنند، سراغ تقسیماتی رفتند که دو هزار سال پیش هلنیها در یونان و رم باستان انجام داده بودند. نتیجه ترسیم نقشه سرزمینهایی بود به نام سوریه، ارمنستان، آناتولی، جزیرهالعراق و فلسطین. در رفت و برگشتهای بسیاری که طرح سایکس داشت نقشه تا حدی همین باقی ماند، اما هدف تغییر کرد. بریتانیا تصمیم گرفت برود سراغ مسیر دومی که سایکس پیشنهاد داده بود. یعنی تقسیم اراضی عثمانی و تبدیلش به مناطق تحت نفوذ متفقین.
پیادهسازی این ایدهی تقسیمبندی چند مشکل داشت. یک مشکل اینکه در این تقسیمبندی توجهی به اختلافهای قومی و مذهبی نشده بود. سایکس هیچ لزومی نمیدید که به تقسیمبندی ولایتهای عثمانی توجه کند. از جایی که سایکس نشسته بود تمام این سرزمینها عرب بودند و مسلمان.
مشکل دیگر این بود که بخشی از این اراضی که بریتانیا برایش تصمیم گرفتهبود جزو مستعمرات فرانسه بود. یعنی سوریه. برای همین لازم بود که بریتانیا توافق فرانسه را روی این تقسیمبندی داشته باشد. البته آوردن فرانسه در این قرارداد دلیل دیگری هم داشت. بریتانیا میخواست با دادن بخشی از اراضی عثمانی به فرانسه دیوار حائلی میان خودش در قاهره و روسیه ایجاد کند. اینجا بود که فرانسوا ژرژ پیکو در نوامبر ۱۹۱۵، به نمایندگی از فرانسه، وارد مذاکرات تقسیم اراضی عثمانی شد.
اگر کنجکاوید که بیشتر بدانید اینجا توضیح دادیم که چرا بریتانیا حامی سکونت صهیونیستها در فلسطین شد
رویای فرانسویها برای خاورمیانه
فرانسه از مدتها پیش از شروع جنگ اول، یعنی از زمان جنگهای صلیبی، در خاورمیانه و شمال افریقا حضور داشت. حضور فرانسه به قدری پررنگ بود که فرانسویها مدعی بودند سوریه و لبنان کشورهایی هستند که هزار سال پیش خودشان به وجود آوردهاند. هرچند معترضان محلی همیشه به حضور فرانسه اعتراض داشتند اما فرانسویها این اعتراضها را ندیده میگرفتند و با جدیت از اشتیاق مردم سوریه و لبنان به استمرار حضور فرانسه حرف میزدند.
جدای از اختلاف نظر مردم محلی و فرانسه، اختلاف نظر دیگری نبود. فرانسه و بریتانیا با هم تفاهم داشتند. پیکو میخواست سوریه و لبنان را داشته باشد، بریتانیا هم میخواست با حضور فرانسه دیواری به بزرگی دیوار چین میان خودش و روسیه در خاورمیانه ایجاد کند.
هرچند ما اینجا از یک بریتانیا با یک برنامه و نقشه مشخص صحبت میکنیم اما این فقط برای فهم سادهتر ماجراست. در واقعیت بریتانیا یک سیاست واحد نداشت و در فرانسه نیز هر رفت و آمدی در دولت باعث تغییر مواضع میشد. مثلا موضع نمایندگان بریتانیا در هند، با موضع نمایندگان بریتانیا در قاهره متفاوت بود و نقشهها و آمال این دو گروه، با طرحها و برنامههای مقامات دولتی مغایر بود. در دولت هم حتی یک برنامهی واحد وجود نداشت.
قرارداد سایکس پیکو چه سالی بسته شد؟
مذاکرات سایکس و پیکو از ۱۹۱۵ شروع شد. (جنگ جهانی اول از ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۷ در جریان بود) در مذاکرات، صحبت از این بود که فرانسه بر لبنان و سوریه نفوذ داشته باشد، و این منطقه جغرافیایی تا موصل کشیده شود. بریتانیا هم بصره و بغداد را بگیرد. یعنی ولایات بینالنهرین. شبه جزیره را هم به حسین، امیر حجاز بدهند.
مشکل فلسطین بود. هم سایکس و هم پیکو فلسطین را میخواستند. هرچند کیچنر، سرپرست مستعمرات بریتانیا، کاملا مخالف بود با گرفتن فلسطین. این یکی از همان اختلاف نظرهای داخلیست که اشاره کردم.
بالاخره قرار شد، بریتانیا بندرهای عکا و حیفا را در فلسطین بردارد و باقی اراضی فلسطین، با نوعی مدیریت بینالمللی اداره شود. بدون آنکه هیچ یک از طرفین تصویر مشخصی از مدیریت بینالمللی در ذهن داشته باشند. تصمیم گرفتند دربارهی مدل این مدیریت بعد از خاتمهی جنگ صحبت کنند. با این شرایط قرارداد در فوریه ۱۹۱۶ تصویب شد.
در قرارداد سایکس پیکو چه چیزی فراموش شده بود؟
سایکس و پیکو وقتی دربارهی فلسطین تصمیم میگرفتند یهودیان را در نظر نگرفتند. از سالها پیش جنبش یهودی با هدف برگشت به ارض مقدس تشکیل شده بود و زمزمههای برگشتشان مطرح شده بود. سایکس و پیکو اما در هیچ قسمت از توافقنامه به حضور یهودیها اشاره نکرده بودند. چرا باید یهودیها را در نظر میگرفتند؟
از یک طرف بریتانیا به اشتباه فکر میکرد برای خاتمهی جنگ باید دل یهودیها را به دست بیاورد تا بتوانند با جوانهای ترک معامله کنند. دربارهی ریشهی این برداشت در یادداشت «گمشده در ترجمه» توضیح دادیم. از طرف دیگر در همان زمان یهودیهایی در فلسطین زندگی میکردند که در این تقسیمبندی دیده نشده بودند.
سایکس وقتی متوجه این موضوع شد پیشنهاد داد «یک شرکت زراعی» برای یهودیها در منطقهی تحت مدیریت بینالمللی ایجاد کنند. و در نامهای از وزارت خارجه بریتانیا پرسید که شرکت زراعی برای یهودیها کافیست؟ که البته کافی نبود.
یادداشت جنگ جهانی چطور به امپراتوری عثمانی کشیده شد شرایط ترکیه و خاورمیانه را در روزهای آغاز جنگ اول از دست ندهید
قدمهای لرزان برای لغو قرارداد
با تغییر دولت در بریتانیا، و روی کار آمدن لوید جرج بریتانیا علاقهی زیادی به فلسطین پیدا کرد. لوید جرج عقاید مذهبی شدید و عجیبی داشت میگفت نباید ارض موعود را پیش چشم خدا تکه تکه کنیم. برای همین زمزمههای تغییر قرارداد مطرح شد.
تغییر دولت در فرانسه هم باعث شد تا فرانسه علاقهاش به فسلطین را از دست بدهد. کلمانسو در ۱۹۱۷ نخست وزیر فرانسه شد. کلمانسو به شدت ضد سیاستهای استعماری فرانسه بود و با روی کار آمدنش فرانسه دیگر انگیزهای برای به دست آوردن سرزمینهای استعماری در خاورمیانه نداشت.
این تغییرات در کنار حواشی دیگر باعث شد بریتانیا و فرانسه هر کدام در برههای بخواهند از قرارداد خارج شوند. اما این اتفاق نیفتاد.
یکی از این حواشی وقتی بود که بلشویکها در روسیه قدرت را به دست آوردند و برای نخستین بار توافقنامهی محرمانهی سایکس-پیکو علنی شد. افشای این توافقنامه باعث فشارهای بینالملی و خشم و عصبانیت مردم منطقه شد. با این همه قرارداد سایکس پیکو پایدار ماند.
چرا خاورمیانه آرام نمیشود؟
البته قرارداد سایکس پیکو تنها تفاهمنامهای نبود که خاورمیانه را به شکل امروزی درآورد. قبل از این قرارداد نامهنگاریهایی بین هنری مک ماهون و حسین (امیر حجاز) انجام شده بود که دو طرف به طرحی از تقسیمبندی کنونی نزدیک شدند. اعلامیه بالفور هم بخش دیگری از این تقسیمبندی را محقق کرد. فرامکین در کتاب صلحی که همه صلحها را بر باد داد هر دوی این ماجراها را کامل و جذاب توضیح میدهد. هم ماجرای ده نامهی مک ماهون و حسین و هم اعلامیه بالفور.
اگر کنجکاوید درباره بیانه بالفور بدانید، این ویدیوی ۱۴ دقیقهای شروع خوبیست
برای پاسخ به این سوال که چرا خاورمیانه آرام نمیشود و برای فهم دقیق علت ناآرامیهای بین اسرائیل و فلسطین و کشورهای دیگر منطقه باید بیشتر بخوانیم و بشنویم. اما تا اینجا میدانیم جهان پس از جنگ اول با مسئلهای روبهرو بود و سیاستمداران دور هم جمع شدند تا راه حلی برایش پیدا کنند. مسئله این بود که نظمی از هم میپاشید و برای بقا به نظم و نظام جدیدی نیاز بود. اما نظم پیشنهادی شرایط را پیچیدهتر کرد و به قول دیوید فرامکین، نویسندهی کتاب صلحی که همه صلحها را بر باد داد، آثار آن در ویرانههای بیروت، کنارههای دجله و فرات و سواحل اردن مشهود است.
- منبع اصلی این یادداشت کتاب صلحی که همه صلحها را بر باد داد فرامیکن است.
- تصویر اصلی یادداشت عکس است که تیمون استادلر گرفته و از unsplash برداشتم.
خیلی عالی بود برای من که اطلاعاتم خیلی کم بود و دوست داشتم توی زمان کوتاه اطلاعات بهتری پیدا کنم خیلی خوب بود و دوست دارم که کتابش رو هم بخونم
شما كتابهايى را كه ارائه مى كنيد از تاريخ خاورميانه و تقسيم اراضى استعمارى فرانسه و انگليس و ماجراى فلسطين و حضور يهوديان در اين منطقه و قرار دادسايكس پيكو و بالفور و صلحى كه همه ى صلح ها رو به باد داد و در مورد ايران دوران صفوى و….
همه ى اين كتابها مطالعه ى ان نياز مبرم ماست . در موردش خيلى كم ميدانيم و بشكلى كه شما ارائه مى كنيد بسيار جالب است شما مارا با تاريخ اشتى داديد . ممنون بابت همه ى تلاشهاى پر ثمرتان 🙏🙏
مطالب تاریخی بیشتر بذارین درباره خاورمیانه و اسرائیل و فلسطین. اینکه چطوری اسرائیل کم کم قسمتهای بیشتری از فلسطین رو گرفت و چرا کشورهای عربی سکوت کردن و واکنشی نشون ندادن چرا اورشلیم توی دینهای مختلف جای مهمیه. این روزا که دوباره درگیریای غزه زیاد شده خوبه که از منبع معتبر و بی طرف تاریخ درگیریار بخونیم
عالی بود
انتخاب خوبی بود خیلی از ما نمی دونیم ریشه مشکلات فلسطین این همه خسارت جانی مالی این همه از دست دادن همه چیز این همه کینه چرا نمی تونه سرزمین های درگیر رو به هم نزدیک کنه دست از رویا رویی بردارند یک بار هم مسیر دیگه ای جز جنگ و جدال رو امتحان کنند .
این طور نوشته های کوتاه اما مستند و تحلیلی ر باز هم بگذراید . ممنون از همه ی شما
آقای بندری و کل تیم بیپلاس درود
واقعا کارتون عالیه دمتون گرم کاش میتونستم کمک مالی درخوری بکنم اما افسوس ولی به دوستان و اقوام خارج از کشورم (اکثرا دارای تحصیلات عالیه و دارای مشاغل و مناصب سطح بالا) که درامد ارزی دارن معرفیتون کردم.
میخواستم در مورد شوک نفتی اول 1973 و جنگ یوم کیپور و جنگ ۱۹۴۸ (جنگ استقلال) و جنگ ۱۹۶۷ (جنگ ۶ روزه) و پیمان کمپ دیوید هم مطلب بگذارید
سپاس بابت تلاش اثربخشتون
بهتر بود میگفتید مرزهای خونین تا قرارداد سایکس پیکو