آیا هزینه نهایی صفر آرزوی لیبرتارین‌ها را محقق می‌سازد؟

آینده ریفکینی تصویری از آرمانشهر لیبرتارین‌ها در فضای مجازی است اما روند تحولات چند دهه اخیر نشان می‌دهد که به سوی آزادسازی فضای مجازی نمی‌رویم

هزینه نهایی صفر جرمی ریفکین آرمانشهر لیبرتارین ها

در اپیزود ۵۳ پادکست فارسی بی‌پلاس خلاصه کتاب هزینه نهایی صفر از آقای ریفکین را شنیدیم. این یادداشت را پادکست سکه نوشته و نگاهی داشته به رویکردهای آقای ریفکین.

پادکست سکه، پادکستی اقتصادی برای غیراقتصاددان‌هاست.


اتصال افراد به همدیگر در فضای مجازی، ساختارهای قدیمی قدرت نظیر دولت را از بین می‌برد و باعث آزادی فرد می‌شود.

 دهه ۹۰ میلادی هم‌زمان بود با رشد بی‌سابقه‌ی سرمایه‌گذاری در شرکت‌های کامپیوتری و رشد فزاینده‌ی این شرکت‌ها. در این شرایط تفکری با نزدیک به جریان لیبرتارین در فضای مجازی شکل گرفت که به «ایدئولوژی کالیفرنیایی» معروف شد. یکی از متفکرین این حوزه۱ در اعلامیه معروفی گفت: «حکومت‌های جهان صنعتی، ای غول‌های خسته‌ی گوشت و پولاد؛ من از فضای مجازی می‌آیم، خانه‌ی جدید ذهن. به نیابت از آینده‌، از شما پیشینیان می‌خواهم تا ما را تنها بگذارید. شما در اینجا جایی ندارید. شما در جایی که ما گرد هم می‌آییم، حاکمیتی ندارید.» این حرف‌ها از ایده‌ای می‌آید که ابتدا به آن اشاره کردم. فضای مجازی آدم‌های خیلی دور را به هم نزدیک می‌کند و این شکل از روابط هم ساختارهای جدیدی به وجود می‌آورد و هم ساختارهای قدیمی مانند دولت را از بین می‌برد.

ریفکین کجای این ماجراست؟

بحث‌های ریفکین را می‌توان در ادامه‌ی این تفکرات دید. به عقیده‌ ریفکین، نویسنده کتاب هزینه نهایی صفر، سه روند تکنولوژیک روی آینده‌ی ما اثر می‌گذارند: اینترنت چیزها (Internet of Things)، پرینترهای سه‌بعدی، و انرژی‌های تجدیدپذیر. ویژگی مشترک این سه روند تکنولوژیک این است که هر سه نامتمرکز هستند و کنترلشان به وسیله دولت یا موسسات انحصاری خصوصی ناممکن است.

 این سه تکنولوژی درحال تبدیل بخش عمده‌ای از فرآیند تولید هر کالا و خدمات به اطلاعات هستند. تولید اطلاعات هم نیازی به سیستم‌های سلسله مراتبی ندارد و تکنولوژی ذاتاً نامترکز است. برای همین پیش بینی می‌شود که با گسترش این سه روند ساختارهای اقتصادی کلاسیک (سرمایه داری و سوسیالیسم قرن بیستمی) ادامه پیدا نکنند، و جای آن‌ها را یک شیوه‌ی تولید جدید بگیرد که ریفکین آن را Collaborative Commons  می‌نامد.


خلاصه کتاب هزینه نهایی صفر را در اپیزود ۵۳ پادکست فارسی بی‌پلاس بشنوید

هزینه نهایی صفر

اما تحولات اخیر چیز دیگری را نشان داد…

اما رشد سرمایه‌گذاری در بخش تکنولوژی، با ترکیدن حباب «دات کام» در سال ۲۰۰۰، فروکش کرد و باعث شد تا شرکت‌های کامپیوتری، به دنبال راه‌کارهای جدیدی برای سودآوری بروند. راه‌حل آن‌ها، استخراج و کالایی‌کردن ماده‌ی خام جدیدی بود به نام داده.

استفاده تجاری از داده، نیازمند گونه‌ای جدید از سازمان صنعتی بود. برای همین شرکت‌های تکنولوژیک برای انحصاری کردن، استخراج، تحلیل، و استفاده از داده‌ها، شیوه‌ی کسب و کار خود را به سوی پلتفرمی شدن بردند. پلتفرم‌ها در وهله‌ی اول، زیرساخت‌های دیجیتالی واسطه‌ای هستند که «مشتریان، تبلیغ‌کنندگان، تأمین‌کنندگان خدمات، تولیدکنندگان، تأمین‌کنندگان، و یا حتی اشیای فیزیکی» را قادر به تعامل می‌کنند. در وهله‌ی دوم، پلتفرم‌ها اثر شبکه‌ای را تجربه می‌کنند و بر اساس آن رشد و فعالیت می‌کنند. هرچقدر کاربران بیشتری از یک سرویس (مثلاً گوگل یا اینستاگرام) استفاده کنند، این سرویس‌ها بهبود می‌یابند و کاربران بیشتری از آن‌ها استفاده خواهند کرد. این پدیده پلتفرم‌ها را قادر می‌سازد تا از داده‌های بیشتری بهره‌مند شوند و رشدی سریع و تصاعدی داشته باشند یعنی این اثر شبکه‌ای، جلوی ظهور رقیب‌های نو را می‌گیرد و انحصارهای خیلی بزرگی را به وجود می‌آورد. انحصاری که به قول آقای ریفکین قرار بود ناممکن باشد.

رقابت میان پلتفرم‌های گوناگون باعث می‌شود که پلتفرم‌ها به دنبال راه‌کارهای تازه‌ای برای استخراج بیشتر داده بروند که اگر این روند ادامه پیدا کند ممکن است در نهایت همه‌ی اعمال روزانه ما ضبط و نظارت ‌شود. در چنین وضعی، دیگر حریم خصوصی معنی‌ای ندارد.

«انتظار احترام به حریم خصوصی از سرمایه‌داران مالک این مدل پلتفرم‌ها۲، یا لابی کردن برای پایان‌دادن به نظارت تجاری در اینترنت، شبیه این است که از هنری فورد بخواهیم فورد مدل تی را با دست تولید کند.»  شوشونا زوبوف

داشتن یا نداشتن حریم خصوصی مساله این است

افشای جاسوسی‌های گسترده، از طرف اسنودن در ۲۰۱۳، ثابت کرد که تمام این ترس‌ها کاملا جدی و منطقی است. و باید نگران میزان دسترسی پلتفرم‌ها به اطلاعات باشیم. اما، ریفکین به صورت عجیبی قوانین حریم خصوصی را قدیمی و ناکارآمد می‌خواند. برای ریفکین حریم خصوصی هیچ وقت حق ذاتی ما نبوده، در طول تاریخ بشر تا عصر مدرن، خیلی از امور زندگی به صورت عمومی انجام می‌گرفت. و اصلا حریم خصوصی ویژگی مدرنیته‌ای بود که باید از آن عبور کنیم. این عبور با اتصال آدم‌ها به همدیگر ممکن می‌شود و ما را به عصر شفافیت می‌برد.

آینده‌ای که از نقشه‌ی آقای ریفکین دور می‌شود

آینده ریفکینی تصویری از آرمانشهر لیبرتارین‌ها در فضای مجازی است اما روند تحولات چند دهه اخیر به ما نشان می‌دهد که به سوی انحصار طلبی پلتفرم‌های اینترنتی پیش می‌رویم و نه آزادسازی فضای مجازی. حداقل در کوتاه مدت، شاهد تجاری و کالایی شدن اینترنت، و ظهور قدرت‌های نو بوده‌ایم. یعنی پلتفرم‌ها دارند جای دولت‌ها را می‌گیرند و خبری از آزادسازی نیست.

علم اقتصاد از دهه‌ها قبل نشان داده بود که مونوپولی‌ یا انحصارها به دنبال نوآوری نمی‌روند. بنابراین نباید امید داشت که این انحصارها به صورت رادیکال زندگی و شیوه‌ی تولید را دگرکون کنند. ما به جای تضعیف قدرت دولت‌ها نیاز به دولت‌هایی داریم که که با سیاست‌گذاری صحیح، به مقابله با بحران‌های متعدد (بحران بهداشتی، بحران محیط زیست، و غیره) بروند.


۱.جان پری بارلو، فصیح‌ترین تعریف از این تفکر جدید را در «اعلامیه‌ی استقلال فضای مجازی» مطرح کرد.

۲.زوبوف در کتابش از لفظ سرمایه‌داران نظارتی استفاده کرده است.

۳. تصویر یادداشت عکسی از شارون مک کاتچون است که از unsplash برداشتم.

بیشتر کنجکاوی کنیم
دنیا کارتون نیست آقای ریفکین
دنیا کارتون نیست آقای ریفکین! (قسمت اول)

جرمی ریفکین در کتاب «هزینه نهایی صفر» که خلاصه‌اش را در اپیزود 53 پادکست بی‌پلاس شنیدیم ایده‌هایی در مورد تغییر بیشتر بخوانید

چرا به آرمانشهر نیاز داریم؟
چرا به آرمانشهر نیاز داریم؟

نویسنده: عباس سیدین معمولاً از کتاب «جمهور» افلاطون به عنوان اولین کتاب آرمان‌شهری اسم می‌برند. کتابی که در آن، افلاطون بیشتر بخوانید

آرمان‌شهر نرم افزار آزاد
آرمان‌شهر نرم افزار آزاد

بیاید دنیایی رو تصور کنیم که در اون به فرمول ساخت همه چیز از کوکاکولا گرفته تا فضاپیما و بمب بیشتر بخوانید

یک نظر برای “آیا هزینه نهایی صفر آرزوی لیبرتارین‌ها را محقق می‌سازد؟

  1. مطلب جالبی بود. به نظرم شرکت های غول مونوپولی مانعی بزرگ تر از دولت هاست برای رسیدن به اهداف لیبرتارین ها. حتی خیلی دقیق مشخص نیست که با چی باید مبارزه کنیم. بعید می دونم دولت ها هم کاری بکنند چون فکر می کنم دولت ها و این شرکت ها در یک سمتند و مردم در سمت دیگر.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *