خوش بینی یک ابزار است

انتخاب ابزار خوش بینی نگرش متفاوتیه برای انجام‌دادن کارهایی که بقیه بهش اعتماد ندارن و به سادگی ازش می‌گذرن.

کوین کلی خوشبینی یک ابزار است

نگرش ما تقریبا مهم‌ترین فاکتوریه که برای حل یک مساله ـ‌چه رومزه چه ناگهانی‌ـ بهش نیاز داریم. برخورد و پاسخ ما به واقعیت‌هایی که در زندگی باهاشون مواجه هستیم از همین روش و نگرشی که به کار می‌گیریم ساخته می‌شه. در واقع نگرش‌های ما مهم‌ترین ابزارهامون هستند. از ست گودین یاد گرفتم که به این‌ها بگیم “ابزار” و خیلی خوشم اومد. شاید به این خاطر که کلیدواژه‌ی ابزار استفاده و کار گرفتن ازشون رو ساده‌تر می‌کنه.

نویسنده: گیتی عاصمی

ما ست گودین رو در بی‌پلاس می‌شناسیم و قبلا در اپیزود خلاصه کتاب مهره حیاتی حرف مهمی ازش یاد گرفتیم در مورد هنرمندانه و غیر قابل جایگزین کار کردن. حالا قصدم اینه که چی رو تعریف کنم؟ چند وقت پیش ست گودین در وبلاگ روزانه‌ش یک یادداشت کوتاه منتشر کرد با این عنوان: خوش بینی یک ابزار است. خیلی خلاصه و ضربتی هم حرفش اینه استفاده‌ی هوشمندانه از خوش بینی بهمون الهام، امید، شور و نشاط می‌ده که دنبال راه حل‌های موثرتر بریم و همون‌قدر که ابزار بدبینی رو نیاز داریم که ریسک‌ها رو پیش‌بینی کنیم، انتخاب ابزار خوش بینی هم می‌تونه نگرش متفاوتی باشه برای انجام‌دادن کارهایی که بقیه بهش اعتماد ندارن و به سادگی ازش می‌گذرن.

این حرف ما رو به حرف‌های کوین کلی هم می‌بره. به خصوص که چند وقت پیش در کانال یوتیوب بی‌پلاس حرفی رو از قول کوین کلی زدیم که می‌تونه برای خیلی از ما الهام‌بخش و مهم باشه: آینده رو خوش بین‌ها می‌سازن.

این شباهت تعبیر کنجکاوم کرد که ببینم این دو تا آدم تا حالا حرف و کار مشترکی با هم داشتن یا نه؟ چون ست گودین به قدری پر کاره و همیشه در پادکست و وبلاگ و اینستاگرامش داره با/از آدم‌های مختلف حرف می‌زنه. و بله حدسم درست بود، همین که اسم کوین کلی رو در وبسایت ست گودین جستجو کنید پر از نقل قول و معرفی کتاب‌های کوین کلیه. من هر دوشون رو خیلی دوست دارم و این یعنی چند ساعتی بین این صفحات چرخیدم و خیلی خوش گذشت. فکر کردم شاید برای بقیه هم جالب باشه که دو سه تا از چیزهایی که پیدا کردم رو در یک پست وبلاگ بی‌پلاس بیارم:

کتاب “قوانین جدید برای اقتصاد جدید: ده استراتژی رادیکال برای جهان متصل” کوین کلی رو می‌شه رایگان از طریق این آدرس فید خوند. درسته که کتاب 22 سال پیش نوشته شده و قانون‌های رادیکال اون موقع دیگه الان خیلی هم متمایز و متفاوت نیستن اما کتابش اون قدری خوب چیده شده و روان و خوش‌خوراکه که خوندن خلاصه‌ی فصل‌ها و شاید عمیق‌تر شدن در عنوان‌هایی که دوست داشته باشیم خیلی راحته (در واقع کتاب رو تبدیل به پست‌های وبلاگ کرده). الان دیگه از کتاب‌های کلاسیک کوین کلی به شمار میاد اما حرف‌هاش هنوز می‌تونه تازه و آموزنده باشه. در مورد ساختار اقتصادی، ایجاد و خلق ارزش، داد و ستد و اهمیت ارتباطات دیجیتال. نه تنها این کتابش بلکه کلا اندیشه‌های کوین کلی در کشور چین خیلی پرطرفداره. مدت‌ها اون‌جا –و در آسیا – زندگی کرده، درس داده، سخنرانی‌های بسیار کرده و از این نظر یکی از معدود امریکایی‌های محبوب قلب‌هاست در چین.

ست گودین در یادداشتی یک سوال می‌پرسه، می‌گه که وقتی کوین کلی می‌خونید چه کار می‌کنید؟ همین جوری می‌شینید سر تکون می‌دید به به و چه چه می‌کنید؟ خب بعدش چی؟ یه قدم هم برمی‌دارید برای اون تغییری که کلی ازش صحبت می‌کنه؟ یه پروژه شروع کنید؟ اگر ایده‌های همین کتاب کلاسیک ده استراتژی رادیکالش رو همون روز یعنی 22 سال پیش می‌خوندید چه کار می‌کردید که الان در همون راستا به بار نشسته باشه؟

به نظرم خیلی حرف جالبیه. ما با این کنجکاوی‌ها خیلی کیف می‌کنیم، از بعضی‌هاشون خوش‌مون میاد، تایید و مخالفت می‌کنیم، حتی با بقیه هم در موردش حرف می‌زنیم اما واقعا چند بار چیزی رو می‌فهمیم و از روش یک رفتار یک قدم معنی‌دار می‌سازیم؟ می‌گه وقتی تبدیل به حرکتی نمی‌شه فقط سرگرم‌کننده است، کاربردی نیست.

 یک پست جذاب کوین کلی در وبسایتش داره که همین پارسال نوشته. ما هم در خبرنامه بی‌پلاس رفتیم سراغش هم در کانال یوتیوب؛ هم در مرچندایز بی‌پلاس. کجاش؟ اون‌جا که یکی از این توصیه‌ها رو روی نشان کتاب‌های بی‌پلاس نوشتیم: بهترین نباش، تک باش.

کوین کلی نشان کتاب بی پلاس
نشان کتاب بی‌پلاس: بهترین نباش، تک باش

 

ولی واقعا یک بار دو بار خوندنش انگار کافی نیست. 68 توصیه است که کوین کلی به مناسبت تولد شصت و هشت سالگیش نوشته. یکی از یکی جذاب‌تر. شاید هم بد نباشه که این تمرین عملیاتی‌کردن این توصیه‌ها رو با همین یادداشت که شامل 68 عبارت کوتاه اما مهم و خوشمزه است انجام بدیم:

یکیش که اصلا بهانه‌ی همین یادداشت شد در مورد خوش‌بینیه. همین که می‌گه در بلندمدت آینده رو خوش بین‌ها می‌سازن. به این معنی نیست که مشکلات رو نادیده بگیریم اما باید حواس‌مون باشه که ظرفیت ما هم برای حل این مشکلات بالاتر می‌ره. این که دست به عمل بزنیم و حل مساله رو یاد بگیریم یعنی که می‌تونیم با مشکلات بزرگ‌تر و جدی‌تر هم روبه‌رو بشیم. آدم بدبین که کاری نمی‌کنه. خوش‌بینه که می‌ره توی دلش و می‌سازه.

یا یه توصیه‌ی دیگه داره در مورد دوستی. می‌گه که دوست بهتر از پوله. تقریبا هر کاری رو که پول می‌تونه انجام بده دوستت بهتر انجامش می‌ده. از نظرهای مختلفی داشتن یه دوستی که قایق داره خیلی بهتر و به صرفه‌تر از داشتن یه قایقه.

یا یکی دیگه اینه که می‌گه شما همون کاری هستید که انجام می‌دید. نه اون حرفی که می‌زنید، نه اون چیزی که بهش باور و اعتقاد دارید و نه اون چیز یا کسی که بهش رای می‌دید. بلکه اون چیزی هستید که وقت‌تون رو خرجش می‌کنید.

آخریش هم بگم و پیشنهاد می‌کنم حتما پستش رو ببینید یا اگر دوست داشتید محتواهای فارسی همین پست رو در خبرنامه و یوتیوب بی‌پلاس دنبال کنید: برای این که یه کاری رو خوب کنید فقط انجامش بدید، برای این که تبدیل به عالیش کنید دوباره انجامش بدید، دوباره انجامش بدید، دوباره انجامش بدید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تصویر اصلی یادداشت را از ویکی‌پدیای کوین کلی برداشتم.

 

بیشتر کنجکاوی کنیم
هزار طرفدار واقعی
1000 طرفدار واقعی

بعضی آدم‌ها به قول کوین کلی «خالق» یا «سازنده» هستند. منظور آنهایی است که دوست دارند از طریق ساختن چیزهایی بیشتر بخوانید

فرمول شادی در فرضیه خوشبختی جاناتان هایت
فرمول شادی در فرضیه خوشبختی جاناتان هایت

الهی خوشبخت بشی این دعا و آرزویی است که از زبان پدر و مادرهایمان شنیده‌ایم. اما چطور می‌توان خوش‌بخت شد؟ بیشتر بخوانید

چطور می توان شادی را به عادت تبدیل کرد
چطور می‌توان شادی را تبدیل به عادت کرد؟

شادی بادوام چیزیه که آدم‌های زیادی دنبالش هستند. رویایی در سر دارند که فکر می‌کنند اگه بهش برسند شادی بادوام بیشتر بخوانید

2 نظر برای “خوش بینی یک ابزار است

  1. واقعا این نگرش، ذهن من رو درگیر کرد. چرا که نسبت به خوش بینی، نظراتی کاملا متفاوت ولی کاملا منطقی میشنیدم که باعث میشد در سوگیری نسبت به مقوله “خوش بینی” دچار تردید بشم.

    در نظر گرفتن خوش بینی به عنوان یک ابزار، باعث شد بتونم تمامی نظرات مختلف رو درک کنم.
    همون طور که چاقو، به عنوان یک ابزار، میتونه مورد استفاده یک آشپز و یا یک قاتل قرار بگیره!

    مساله ای که الان ذهنم رو درگیر کرده، اینه که چه زمان باید بین واقع گرایی، بدبینی و یا خوش بینی سوییچ کرد؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *