از همان شروع گسترش اینترنت مزایا و معایب آن برای دولت چین روشن بود. کمک به توسعهی اقتصادی در یک سو، و گردش آزاد اطلاعات در سوی دیگر. در همهی این سالها هم دولت چین تلاش کرده تا مدام با روشها و ابزارهای تازه جلوی گردش آزاد اطلاعات را بگیرد. اما این کار هزینه دارد و باید دید تا کجا میتوان چنین هزینهای را تحمل کرد.
نویسنده: عباس سیدین
دیوار بزرگ آتش
سال ۲۰۱۵ هزاران کارآفرین حوزه تکنولوژی دیجیتال و سران کشورهای مختلف در دومین «کنفرانس جهانی اینترنت» چین شرکت کردند. در مراسم افتتاح کنفرانس، رئیسجمهور چین شی جینپینگ تصویرش را از آیندهی اینترنت چین ترسیم کرد: «ما باید به حق تکتک کشورها احترام بگذاریم تا مسیر توسعهی سایبری خودشان را انتخاب کنند و کشورها نباید در امور داخلی اینترنت کشورهای دیگر مداخله کنند.» خیلیها انتظار شنیدن چنین حرفهایی را داشتند اما همیشه هم اوضاع اینطور نبود.
چالش اینترنت برای دولت چین
تا قبل از آنکه شی جیپینگ در سال ۲۰۱۲ رئیسجمهور چین شود، اینترنت بهتدریج سطح بیسابقهای از آزادی بیان و قدرت ارتباط را به مردم چین داده بود. وبلاگنویسهای محبوب ایدههای جسورانهای را برای تغییر و اصلاح نظام سیاسی مطرح میکردند. بعضیهایشان چند ده میلیون دنبالکننده داشتند. شهروندان ژاپنی با ابزارهای مختلف به سایتهای فیلترشده دسترسی پیدا میکردند و مدام انتقادهایشان را از رفتارها و تصمیمهای مسئولین با هم به اشتراک میگذاشتند.
تحقیقی از ۳۰۰ مقام دولتی چین در سال ۲۰۱۲ نشان داد که بیشتر از ۷۰ درصدشان نگران بودند که اشتباه یا خطایی از کار و تصمیم یا اطلاعاتی از زندگی خصوصیشان به اینترنت راه پیدا کند. در مقابل هم از بین ۶ هزار چینی حاضر در تحقیقی ۸۸ درصد میگفتند که این اضطراب و نگرانی برای مسئولین دولتی لازم است.
اما برای حکومت چین فرقی بین دنیای واقعی و مجازی وجود ندارد. هردو دنیا باید ارزشها و ایدهها و استانداردهای یکسانی داشته باشد. برای همین هم دولت چین روی کنترل، نظارت و سانسور محتوای شبکهی اینترنت سرمایهگذاری بزرگی کرده. قوانین تازهای در این مسیر وضع کرده و با شدت هرچه بیشتر کسانی را که از این محدودیتها سرپیچی میکنند مجازات میکند. در این میان شرکتهای خارجی که روی اینترنت محتوا تولید میکنند، هم بهخاطر جنگ ایدئولوژیک و هم به خاطر میل دولت به سلطه بر اینترنت به تدریج از چین خارج میشوند.
در داخل کشور چین، نسخهی جهانی اینترنت با تاکیدش بر گردش آزاد اطلاعات به عنوان نقطهی مقابل ارزشهای دولت چین معرفی میشد و در خارج دولت چین مدام بر طبل استقلال و عدم مداخلهی کشورها در امور داخلی میکوبید.
چالش پیش روی دولت چین هم این بود (و هست) که از مزایای اقتصادی اینترنت یعنی کمک به تجارت و ابداعات بهرهمند بماند بدون اینکه منجر به تغییر سیاسی شود. اما همچنان اینترنت برای مردم چین یکی از ابزارهای قدرتمندی است که با آن ایدههای سیاسی و اجتماعی خودشان را دنبال کنند.
نقطهی شروع
اولین ایمیل در چین سال ۱۹۸۷ ارسال شد، یعنی ۱۶ سال پس از ارسال اولین ایمیل در جهان. سالهای اول، اینترنت در چین فقط مخصوص دانشگاهیها و مقامات دولتی بود تا اینکه در سال ۹۶ دسترسی به اینترنت برای مردم هم ممکن شد و از همان زمان دو خواستهی متضاد دولت چین از اینترنت پا به پای هم پیش رفت. آزادی گردش اطلاعات در حیطهی اقتصادی و کنترل شدید اطلاعات در عرصه سیاسی و اجتماعی. از همان اول هم روشن بود که دولت میخواهد اینترنت را کنترل کند، مساله فقط این بود که چطور این کار را میکند.
سال ۹۸ برای اولین بار یک شهروند چینی برای جرمی که کاملاً در فضای آنلاین اتفاق افتاده بود زندانی شد. سال بعدش یک سازمان دینی-معنوی برای سازماندهی یک تجمع سکوت در دفاع از آزادیهای مذهبی با دولت درگیر شد. کل برنامهریزی و هماهنگی این تجمع بزرگ هم با استفاده از ایمیل و تلفن همراه انجام شده بود. این اتفاق جدیدی در ارتباطات بین مردم بود.
کمکم و مخصوصاً از شروع هزاره جدید تلاشهای دولت چین شتاب و قدرت بیشتری گرفته تا مطمئن شود هرکس که به اینترنت چینی دسترسی دارد، طبق قواعد دولت چین رفتار میکند. سال ۲۰۰۲ دولت چین برای اولین بار گوگل را فیلتر کرد و همزمان برنامهها را به سمتی پیش برد که خود افراد خودشان را سانسور کنند. مثلاً تبلیغات دولتی بر «تبعیت میهندوستانه از قانون» تاکید میکرد. تعداد زیادی از شرکتهای خارجی هم برای اینکه همچنان به جمعیت و بازار چین دسترسی داشته باشند با این قوانین کنار آمدند و همچنان کنار میآیند.
اینترنت همچنان به عنوان ابزاری استفاده میشد که مردم انتقادهایشان را از رویدادها و همینطور تصمیمات و رفتارهای مسئولین محلی منتشر کنند. پروندههای مختلفی از سوءرفتارهای مسئوولین منتشر میشد و آبروریزی بهبار میآورد. یا وقتی در سال ۲۰۱۱ یک قطار تندرو از ریل خارج شد، دولت جلوی انتشار خبر توسط خبرنگاران را گرفت اما ساکنین محلی عکسها و روایتهای شخصیشان را از حادثه منتشر کردند.
در همهی این سالها رقابت شدیدی بین دولت چین و مردم در جریان بوده است. راههای ارتباطی مدام محدود شده و مدرم هم هربار راه تازه و ابزار تازهای پیدا میکنند تا به اطلاعات آزاد دسترسی پیدا کنند. رقابتی که تمام نشده و شاید هیچ وقت پایانی نداشته باشد اما در نتیجهی آن ابزارهای کنترلی دولت چین مدام پیچیدهتر و قویتر شده.
دوره جدید ابزارهای جدید
آن اوایل دیوار آتش یا Firewall که دولت چین برپا کرده بود دسترسی کاربران را به اینترنت محدود میکرد. اسم این سیستم را با اشاره به دیوار بزرگ چین، دیوار بزرگ آتش (The Great Firewall) گذاشتهاند. اما در سالهای اخیر سیستمهای تازهای وارد کار شدهاند. اینها برخلاف فایروال قدیمی که دسترسی به سایتها را محدود میکرد، محتوای اینترنت را در طول انتقال اطلاعات تغییر میدهد و تنظیم میکند.
اما شاید بزرگترین تغییر و تلاش دولت چین در سالهای اخیر این باشد که سعی میکند کلاً «نوع» اطلاعات قابل دسترسی را محدود کند. سال ۲۰۱۳ مجموعه قوانین جدیدی معرفی شد و درنتیجهاش مثلاً شرکت Sina صد هزار حساب کاربری روی شبکه اجتماعی چینی Weibo را محدود کرد.
جنگ با گردش آزاد اطلاعات تمامی ندارد. اما یک نکته را میتوان از لابلای تحولات سالهای اخیر دید. هر تلاش دولت چین در محدود کردن گردش آزاد اطلاعات هزینهی مهم و سنگینی برایش دارد، هم هزینههای اقتصادی و هم هزینههای سیاسی و اجتماعی؛ چه در داخل و چه در خارج. باید دید چنین هزینهای تا کجا برای دولت چین قابل تحمل خواهد بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای نوشتن این یادداشت از منبع زیر استفاده کردم:
- The Great Firewall of China نوشته Elizabeth C Economy در The Guardian
- تصویر اصلی یادداشت را از پست Wei Chun Chew در مدیوم برداشتم که منبعش hide.me بوده.