در اپیزود ۲۷ پادکست بیپلاس که خلاصه کتاب «امپراتور همهی بیماریها» را گفتیم از شخصیتها و آدمهای مختلفی تعریف کردیم که هر کدام نقشی در تاریخ مبارزهی ما با سرطان داشتهاند. یکی از این آدمها جراح آمریکایی ویلیام استوارت هالستد بود.
نویسنده: عباس سیدین
آقای هالستد را بعضیها پدر جراحی مدرن مینامند. مثلاً او از پیشگامان استفاده از تکنیکهای ضدعفونی کردن برای جراحی بود. تا قبل از آن موضوع عفونت، نقش باکتریها و آلودگیهای محیطی چندان شناخته شده نبود. و بعد هم که این ایده مطرح شد خیلی از پزشکها از پذیرشش امتناع داشتند. اما هالستد سفت و سخت مقید به ضدعفونی بود و نتایجش هم در کارش محسوس. یا اینکه او باز از اولین کسانی بود که به استفاده از مواد بیحس کننده و بیهوش کننده رو آورد؛ موادی که تازه قرن نوزدهم کشف شدند. تا پیش از آن اصلاً یکی از معیارهای یک جراح خوب این بود که سرعت کارش بالا باشد و در حداقل زمان ممکن جراحی را -که یک شکنجهی تمام عیار برای بیمار بود- تمام کند.
اما شاید دو تا از مهمترین کارهای آقای هالستد یکی روش جراحی رادیکال باشد و دیگری نقشش در تاسیس بیمارستان دانشگاه جانز هاپکینز و شکلدهی به دورههای رزیدنتی دانشجویان پزشکی.
جراحی رادیکال- یک چکش برای همهی میخها
همانطور که اپیزود «امپراتور همه بیماریها» گفتیم، ایدهی آقای هالستد این بود که در جراحی سرطان پستان باید غده را ریشهکن کرد. برای همین هم اسم روشش را گذاشت جراحی رادیکال، یعنی روشی که به ریشه میپردازد و بیماری را ریشهکن میکند. امروز میدانیم که این روش برای غدههای کوچک که در مراحل اولیه هستند ضرورتی ندارد و برای غدههای بزرگ که متاستاز کردهاند فایدهای ندارد.
اما در آن زمان این روش برای هالستد و شاگردان و حواریونش منبع و منشاء اثرگذاری و موفقیت بود. اصلاً نفس اینکه جراح بتواند چنین عملهای سنگینی را انجام دهد -با مقیاس آن زمان- و بیمار زنده از زیر عمل بیرون بیاید یک موفقیت عظیم بود؛ فرقی هم نمیکرد که سرطان بیمار دوباره برگردد یا نه.
ملاقات دوباره با هالستد
اما ماجرای هالستد وقتی جالبتر شد که در کتاب «چرا میخوابیم» متیو واکر هم به این پدر جراحی مدرن برخوردیم. در این کتاب که در اپیزود ۴۸ خلاصهاش را گفتیم آقای واکر به نقش خواب و بیخوابی در آموزش و تحصیل میپردازد؛ مثلاً ساعت شروع به کار مدارس. نسخهی مفصلتر این ماجرا در کتاب هست و نسخهی خلاصهترش در اپیزود، برای همین اینجا دیگر ماجرا را توضیح نمیدهم. اما همین جا به بخش دیگری از داستان آقای هالستد جراح برمیخوریم.
متیو واکر میگوید که میزان خواب -یا کمخوابی- یک دکتر رابطهی آماری روشنی با میزان موفقیت عملکردش دارد. پس چرا پزشکها دورهای دارند به اسم رزیدنتی که در آن تحت فشار شدید هستند و باید شیفتهای طولانی و مداوم کار کنند؟ این برمیگردد به آقای هالستد، زمانی که در ۱۸۸۹ برنامهی آموزش تخصصی جراحان را در بیمارستان دانشگاه جانز هاپکینز تاسیس کرد.
برنامهی هالستد این بود که دانشجوها باید یک دورهی شش ساله را عملاً شبانه روز وقف آموزش کنند و به عبارتی مقیم بیمارستان شوند؛ در آن زندگی کنند. برای همین هم اسم دوره را Residency گذاشتند. در نظر آقای هالستد خوابیدن یک چیز غیر ضروری بود. کسی هم نمیتوانست با این پدر جراحی مدرن مخالفت کند چون خودش هم خیلی خیلی کم میخوابید.
آقای هالستد یک راز بزرگ داشت
اما این آقای هالستد یک راز بزرگ داشت. راز توانایی شگفت او در تمرکز و ساعتها و روزها و ماهها فشرده کار کردنش این بود که به سختی به کوکایین معتاد بود.
او در سالهای اولیهی کارش به عنوان جراح، مدتی روی کوکایین تحقیق کرد تا ببیند میشود از آن به عنوان بیحس کننده استفاده کرد یا نه. به سنت محققان آن زمان روی خودش هم آزمایش کرد و چیزی طول نکشید که به اعتیادی شدید و بلند مدت به کوکایین گرفتار شد. در دورهای -در میانسالی- سعی کرد کوکایین را ترک کند. خودش را بی سروصدا و بدون اینکه کسی بفهمد در یک کلینیک ترک اعتیاد بستری کرد، اما وقتی از آنجا بیرون آمد هم به کوکایین معتاد بود هم به مورفین!
وقتی هم که داشتند برنامهی آموزشی جراحان را برای بیمارستان جانز هاپکینز طراحی میکردند جناب هالستد، جراح بزرگ و مقتدر، تجربهی شخصیش از ساعتهای طولانی بیخوابی را -که حالا میدانیم ناشی از اثر کوکایین بوده- در ساختار برنامه جا داد و برای همیشه دانشجویان جراحی و بعدتر دانشجویان پزشکی را به رنج و عذاب الیمی مبتلا کرد.
فشار کار رزیدنتی میراث ماندگار هالستد
این میراث جناب هالستد آن قدر در سنت آموزش پزشکی ماندگار شده که تلاشها برای تغییر آن به نتیجهی خاصی نرسیده. در طول سالها شواهد اثرات بیخوابی مدام بیشتر و بیشتر میشود اما نهادهای تصمیمگیر در دانشگاههای پزشکی به اینها توجهی نمیکنند و میگویند آن فشار کاری دورهی رزیدنتی برای دانشجوها لازم است تا حسابی آبدیده شوند.
در یک مورد هم که «شورای اعتباربخشی آموزش عالی پزشکی» کوتاه آمد، اصلاحات ساعات کاری و کاهش شیفتهای شب را فقط به رزیدنتهای سال اول محدود کرد. استدلالشان هم این بود که تحقیقاتی را که شما انجام دادید و میگویید بیخوابی روی خطای پزشکی اثر دارد، فقط روی دانشجوهای سال اول رزیدنتی انجام دادهاید و معلوم نیست روی سال بالاییها هم همین باشد!
جراحی مدرن خیلی تکنیکها و پیشرفتها را مدیون آقای هالستد است، اما ظاهراً دانشجویان پزشکی در تمام دنیا دارند چوب میراث آموزشی آقای هالستد را میخورند!
راستی شخصیت دکتر Thackery در سریال Knick با بازی کلایو اوون (که بعد از دو فصل کنسل شد) با الهام از شخصیت ویلیام هالستد ساخته شده بود.
- تصویر این یادداشت، عکسی از آقای هالستد است که از ویکیپدیا برداشتهام
در مورد ( ٣٠ دسامبر ٢٠١٩ ) خلق انسان ازمايشگاهي ، متاسفانه ميس اينفورميشنهاي زيادي وجود داره .
مشخصه كه نويسنده كمترين احاطه اي به موضوع نداره چرا كه در مورد اهميت تكنيك كريسپر نوشته ( اهميت اين موضوع بحدي است كه انتظار دارم در سالهاي پيش رو نوبل پايد ببره ) جالبه نويسنده علي رغم اعلام علاقه و توجهش نميدونه اين تكنيك ٢٠١٦ نوبل پرايز برده . صمنا مسيله اي كه مطرح كرده با خطا و شكست روبرو شده ، كاملا اشتباست . اين موضوع نتيجه داده و نگراني بابت سايد افكت هايي هست ك ممكنه طي زمان بروز كنه در دوقلوها . ايرادات بيشتر ازينهايت وچون حايز اهميت هست و كليت موضوع همينهاست ، لطفا از افرادي ك در اين حوزه مطالعه صحيح ندارن استفاده نكنيد . اطلاعات كاملا نادرست بود