احتمالا چند دلیل خوب دارید برای این که ثابت کنید خلاصه کتاب آنقدر نکات منفی دارد که اصلا نباید به طرفش بروید. مثلا میگویید خلاصه کتاب معمولا آنقدر کوتاه است که با خواندنش فقط اطلاعات کم و ناقص به شما میرسد؛ یا این که وقتی کسی خلاصه کتاب را میخواند آنقدر توهم دانایی به او دست میدهد که بیاید و چند ساعت درباره آن کتاب سخنرانی کند؛ بدون این که حتی یک دهم محتوای کتاب را به خاطر داشته باشد.
اگر ذهنیت شما نسبت به خواندن خلاصه کتاب اینقدر منفی است، باید بدانید که خواندن خلاصه کتاب مزایایی هم دارد!
چرا خلاصه کتاب میخوانیم؟
خواندن خلاصه کتاب چه نکات مثبتی دارد؟
خلاصه کتاب چطور کنجکاوی ما را تحریک میکند؟
در ادامه سعی میکنم به این پرسشها پاسخ بدهم.
نویسنده: شیرین شاطرزاده
چرا خیلی از آدمها ذهنیت منفی نسبت به خلاصه کتاب دارند؟
موقعیت زیر را تصور کنید:
اسم کتاب ژن نوشته سیدارتا موکرجی به گوش شما میخورد و به نظرتان جذاب میرسد؛ اما از حجم متن کامل کتاب وحشتزده میشوید. شاید برای شما مهم نباشد که تکتک جزئیات تاریخچه کشف ژن را بدانید اما مهم است که بفهمید در نهایت چه اتفاقهایی باعث کشفش شد. بنابراین یک خلاصه کتاب از مهمترین سرفصلهای کتاب ژن را تهیه میکنید و میخوانید. از روی خلاصه کتاب نهتنها متوجه میشوید که داستان کشف ژن چه بوده است، بلکه میفهمید چه افرادی در شناخت ژن نقش داشتهاند. انگار در زمانی کوتاهتر از آنچه برای خواندن کل کتاب لازم بوده، به اطلاعات خیلی بیشتری رسیدهاید.
با این حال اگر متن اصلی کتاب را نخوانید، نمیتوانید تک به تک اتفاقهای تاریخ ژن را دنبال کنید.
هدف از خواندن کتاب این است که برای چند ساعت یا روز سرگرم شویم، از دنیای اطرافمان جدا شویم و به دنیایی برویم که نویسنده برای ما ساخته است. با خواندن خلاصه کتاب، تنها اطلاعاتی کلی از آن کتاب به دست میآوریم بدون آنکه واقعاً سرگرم شده باشیم یا لذت خاصی ببریم.
این یکی از ایرادهای مهمی است که منتقدان خلاصه کتاب به آن اشاره میکنند تا بگویند به جای خواندن خلاصه کتاب باید خود آن کتاب را بخوانید.
ولی با وجود این ایراد و امثالش، خواندن خلاصه کتاب جذابیت خاص خودش را دارد.
چرا خلاصه کتاب برای افراد جذاب است؟
در دو جمله: هم وقت ما در حال حاضر حاضر برای خواندن کم است و هم شبکههای اجتماعی ما را به خواندن نوشتههای کوتاه عادت دادهاند.
طبیعی است که بعد از خواندن صدها توییت، پست اینستاگرام و پیام تلگرام، ذهن ما دیگر حوصله خواندن چند صد صفحه کتاب را ندارد و خیلی زود خسته میشود.
شرایط زندگی و شغلی ما هم جوری شده که زمان خیلی کمی برای استراحت داریم. همین زمان کم را هم باید برای غذا خوردن، خوابیدن و البته چک کردن شبکههای اجتماعی بگذاریم. یعنی باید در وقت استراحتمان کارهایی را انجام بدهیم که به نظرمان مهمتر هستند. به این ترتیب چه بخواهیم چه نخواهیم زمان بسیار کمی برای کتاب خواندن خواهیم داشت.
خلاصه کتاب به همین دلیل برای ما جذاب است: کوتاهی آن باعث میشود که نه ذهنمان خسته شود و نه زمان زیادی برای خواندنش از ما گرفته شود.
ویژگی دیگر خلاصه کتاب این است که بیشتر نکات کلیدی کتاب را به ما میگوید و باعث میشود بدون نیاز داشتن به خواندن تمام مثالها، جملهبندیها و جزئیات بتوانیم مغز حرف نویسندهی کتاب را بفهمیم.
آیا همیشه باید به جای خود کتاب، خلاصه آن را بخوانیم؟
به نظر من، خواندن خلاصه کتاب مثل تمام کارهای دیگر ما در حد متعادل میتواند خوب باشد. گاهی بهخصوص درباره کتابهای غیرداستانی، نیازی به دانستن جزء به جزء ماجرا ندارید و داشتن یک تصویر کلی برای شما کافی است. بزرگترین مزیت یک خلاصه از کتاب میتواند این باشد که شما را نسبت به داستان اصلی کتاب کنجکاو و علاقمند کند تا بعداً در یک فرصت مناسب به سراغ متن اصلی برگردید. البته باید دقت کنید که اظهار نظر درباره خواندن خلاصه کتابهای داستانی به سادگی کتابهای غیرداستانی نیست! چون بیشتر وقتها باعث لوث (اسپویل) شدن داستان میشود و تمام شور و هیجان خواندن را از شما میگیرد.
درباره کتابهای غیرداستانی هم خوب است که اعتدال را رعایت کنیم. بعد از خواندن خلاصه کتاب انتخاب کنیم که آیا میخواهیم متن اصلی را هم از زبان نویسنده بخوانیم یا نه.
وقتی میخواستم این متن را بنویسم، مثل هر متن دیگری اول حسابی گوگل کردم تا ببینم چرا باید خلاصه کتابها را خواند؟ نتیجه این بود که اگر ۵ دقیقه دیگر به جستوجو ادامه میدادم، مطمئن میشدم که خواندن خلاصه کتاب هیچ فایدهای ندارد و باید خود کتاب را بخوانیم و چند هزار کلمه درباره اهمیت کتاب و کتابخوانی مینوشتم؛ ولی چون هدف چیز دیگری بود، گوگل را بیخیال شدم و برگشتم به تجربه خودم از خلاصه کتابها. به عنوان کسی که خودش طرفدار خواندن کتاب با تمام جزئیات است، به نظرم بزرگترین مزیت خواندن خلاصه کتاب میتواند این باشد که شما بدانید ازچه کتابی خوشتان میآید و چه کتابی برایتان جالب نیست. به عبارتی، خلاصه کتاب کمک میکند که بفهمید کدام کتاب برایتان مناسب است و کدام یکی مناسب نیست.
نقش پادکست بیپلاس در شرح خلاصه کتابهای غیرداستانی چیست؟
بیپلاس یک پادکست فارسی خلاصه کتاب است که از اول بر این پایه بنا شده که محدود به خلاصه کتابهای غیرداستانی باشد و با روایت این خلاصهها، کنجکاوی ما را آنقدر قلقلک بدهد که بعد از شنیدن بعضی از اپیزودها سراغ اصل کتاب برویم. با این کار پادکست بیپلاس برای ما کنجکاویهای جدید ایجاد میکند. کنجکاویهایی که به کمکشان دنیایمان را بزرگتر میکنیم.
- در نوشتن یادداشت از این پست استفاده کردم:
خلاصه کتاب خواندن چه مشکلاتی دارد؟ - تصویر یادداشت را از پست وبلاگ revolutionprep برداشتم.
به نظر من خوندن یا شنیدن خلاصه کتاب به من نوعی که تایم زیادی ندارم، این امکان رو میده که با کتاب های جدید هم آشنا بشم و اگر دوست داشتم بعدا کاملش رو بخونم. یعنی ممکنه یک کتاب عنوان وسوه کننده ای داشته باشه، اما زمان خوندن متوجه بشیم که برای ما جذابیتی نداره. با شنیدن یا خوندن خلاصه کتابها، در هزینه و زمان صرفه جویی میشه.
جواب این مدلی بود که چون وقت کم داریم و سبک زندگی عوض شده فست فود خوب و مفیده :)))
یعنی مسئله از اون سرش حل شده، با خلاصه کتاب و الان آسیبی که این خلاصه کتاب ها به مغز آدما میزنه و توهم هایی رو که ایجاد میکنه آنچنان قدرت بخش منفیش رو بیشتر میکنه که هر چی هم بخش مثبت بگیم قابل مقایسه نیست.
سلام
من فکر میکنم بستگی ب کتا هم داره. مثلا من کتابهای انگیزشی و رشد فردی زیاد میخونم. این مدل کتابها واقعا خیلی حواشی و مثال دارن ک اگه حذف بشن ب جانمایه اصلی کتاب آسیبی نمی رسه.
نکته دیگه اینکه طولانی بودن همیشه باعث میشده من اصلا کتاب نخونم ولی جدیدا از این سایت اای خلاصه کتاب عضو شدم و حتی تو مسیر رفت و برگشت ی خلاصه کتاب میخونم و لذت میبرم.
نکته بعدی اینه واقعا خیلی از کتابها علی رغم اسمشون و پرطرفدار بودنشون حرف خاصی ندارند اونم در حدی که دو سه هفته وقت صرفشون بشه. کلی بعضیام عالی هستن ک من میرم اونا رو کاملشو میگیرم و میخونم
با سلام
من همیشه کتابهای صوتی کامل گوش میدهم ولی به نظرم با خواندن یا شنیدن خلاصه کتاب میتوانیم چیزهایی که خواندیم را از منظر شخص ثالثی ببینیم و نکاتی از کتاب که ممکن است در موقع خواندن متوجه آنها نشده باشیم و یا توجهی به آنها نکرده باشیم ولی مفاهیم عمیقی در بطن آنها وجود داشته است را میتوانیم متوجه شویم.