کانال سوئز چیه و چرا مهمه؟

کانال سوئز، گذرگاهی مهم که ایده‌ش اولین بار توسط داریوش هخامنشی اجرا شد و در مسیر تاریخ همواره پرماجرا و مهم بوده و هست.

کانال سوئز چیه و چرا مهمه

نویسنده: بهجت بندری، علی بندری

کانال سوئز یک مسیر آبی دست ساز تقریبا ۲۰۰ کیلومتریه که مدیترانه رو وصل می‌کنه به دریای سرخ. و مسیر کشتیرانی مهمیه بین آسیا اروپا. از این بالا در پورت سعید از تو دل این صحرای سینا شروع میشه و بعد هم تهش در پورت سوئز کنار دریای سرخ. اسمش زیاد تو اخبار میاد. پارسال کشتیه گیر کرده بود توش کانال بسته شده بود می گفتن روزی ۴۰۰ میلیون دلار ضررشه. گاهی خبر میاد که ایران و روسیه و چین دارن براش جایگزین درست می کنن. از اینجا. یا می‌گن اسرائیل داره موازیش کانال دیگه ای می‌زنه اینجا. آمریکا یه زمانی میخواست با بمب اتمی کانال بکنه اون کنار. چیه این داستانش. چرا اینقدر مهمه؟ اینو چطوری ساختن؟ کی ساخت؟ کی ساخت؟ کی ها کی چرا سرش جنگیدن؟ اصلا چرا مهمه و چه ربطی داره به جنبش ملی شدن نفت در ایران. درباره‌ی همه‌ی اینها تو این ویدئو صحبت می‌کنیم. من علی بندری. این کانال یوتیوب بی‌پلاس. 

 

طرح و ایده کانال سوئز زمان داریوش هخامنشیان

کانال سوئز مرز آسیا و آفریقاست و در واقع سه راهی بین اروپا و آفریقا و آسیاست. دریای سرخ و مدیترانه اینها به هم وصل نبودن قبلن. بینشون خشکی بوده اما از دوره باستان این ایده بوده که اینها رو وصل کنیم به هم. از وقتی فرعونها بودن در مصر. روی تایملاین زمانش رو ببینیم. از ۶۵۰ سال قبل از میلاد. هم طرح بود هم بعضی‌ها شروع کردن ولی به جایی نرسید تا زمان هخامنشیان. وقتی که داریوش مصر رو گرفت پروژه‌ی ساخت کانال دوباره شروع شد.

ویدیوی تاریخچه کانال سوئز رو توی یوتیوب بی‌پلاس ببینین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کانال سوئز یا کانال فراعنه

البته اون مسیرش دقیقا همینی نیست که امروز هست. منتها هدفش همینه. این دو تا دریا رو به هم وصل کنه. ولی خب از این مسیر، که نقشه‌اش توی مقاله «داریوش، حفر آبراهۀ سوئز، و نقش آن در توسعۀ روابط تجاری در دورۀ هخامنشی» هست، نه از این مسیری که الان هست.

 

این کار در زمان داریوش هخامنشی انجام شد الان اسناد رو که نگاه کنین درباره‌ی عمق کانال و عرضش و این مشخصاتش اختلاف نظر هست ولی به احتمال زیاد کانالی ساخته شده بود و توش کشتی جنگی هم رد می‌شد.

 

پنج تا کتیبه هم گفت بوده بذارن رو به مسیر رفت و آمد کشتی‌ها توی کانال که کشتی‌ها بتونن بخونن متنش رو. نوشته بود روی این کتیبه‌های سنگی که «من پارسی‌ام. مصر را تسخیر کردم. دستور دادم این کانال را از رودخانه‌ای به نام نیل که در مصر واقع شده است به دریایی که تا پارس امتداد می‌یابد، حفر کنند. سپس چنانکه دستور داده بودم، این کانال حفر شد و کشتی‌ها از مصر توسط این کانال به پارس می‌رفتند، آن‌گونه که خواست من بود» 

همین سنگ نوشته هم می‌گه که هدف از ساخت کانال چی بود دیگه، می‌خواست مسیر آبی باشه که شرق و غرب قلمروی پادشاهی رو به هم وصل کنه. و گویا موفق هم شده. برای افتتاحش هم داریوش با خدم و حشم و درباری‌ها راه میفته از شوش میره مصر و کانال رو افتتاح می‌کنن. یکی از اولین کشتی‌هایی هم که این مسیر رو از مصر تا خلیج فارس میاد، کشتی بوده که بارش خراج مصری‌ها به داریوش می‌شده.

 

کانال سوئز در دوران اسلامی بسته شد

بعد میایم جلوتر بعد از هخامنشی‌ها و وقتی مصر دوباره دست فراعنه‌اس می‌بینیم که دوره‌هایی از این کانال استفاده می‌شد. بسته به سطح آب نیل. و البته بسته به اینکه بتونن به موقع لایروبیش بکنن یا نه با اون امکانات اون موقع. در مصر باستان و حتی در دوران اسلامی بعدا گاهی میگن این کانال باز بوده گاهی بسته بوده. در قرن ۸ میلادی هم انگار یه شورشی می‌شه در مدینه و خلیفه هم این کانال رو می‌بنده که اینطوری مواد غذایی نرسه به مدینه و تا ۱۱ قرن بعد کانال توی همین وضعیت می‌مونه. یعنی بی‌استفاده و ناپیدا و مدفون زیر خاک. اما باز هم توی تمام این ۱۱ قرن ردپای ایده‌هایی برای استفاده ازش یا ایجاد مسیر تازه‌ای که مدیترانه و دریای سرخ رو به هم وصل کنه هست. ولی اجرایی نمی‌شه تا قرن ۱۸ و حمله ناپلئون به مصر. 

 

زمانی که ناپلئون مصر را گرفت

ناپلئون یه هیئتی از مهندسین رو هم می‌فرسته که اون کانال باستانی رو پیدا کنن و ببینن میشه از اون دوباره استفاده کرد یا اگه کانال جدیدی باید بکشن چطوری باشه و مسیرش از کجا باشه؟ چون اون دماغه امید نیک دست انگلیسهاست دیگه میخواد برای اون جایگزین پیدا کنن فرانسوی ها.

وقتی ناپلئون حمله می‌کنه، مصر درواقع جزو قلمرو عثمانیه اما چند وقتی هست که اختلاف و درگیری بین حاکم محلی مصر و سلطان عثمانی زیاد شده و اوضاع مصر آشفته‌اس. مصر هم مدت زیادی نمی‌مونه دست ناپلئون. توی نبرد نیل Battle of the Nile نیروی دریایی فرانسه از بریتانیا شکست می‌خوره و نیروی نظامی ناپلئون مجبور میشه عقب نشینی کنه.

 

شروع سلطنت خدیوی در مصر

 از اینجا  دوره‌ی حکومت خدیوی مصر با محمدعلی پاشا شروع شد. توی این دوره مصر روی کاغذ جزو قلمروی عثمانی بود اما نایب‌السلطنه‌ای داشت از خاندان همین محمدعلی پاشا. و فرزندان و نوادگان ایشون حاکم مصر بودن تا نیمه‌ی قرن ۲۰ و کودتای جمال عبدالناصر. 

خود محمدعلی پاشا به عنوان اولین خدیو مصر  شخصیت مهمیه در تاریخ مصر اما فعلا نه با خودش کاری داریم و نه با فعالیت‌ها و سیاست‌هاش. می‌خوایم قصه‌ی سوئز رو بگیم. زمان ایشون آقایی به اسم فردیناند دولسپس Ferdinand Marie, Vicomte de Lesseps سیاستمداری بود که توی کنسول فرانسه در مصر کار می‌کرد و ایده‌ی وصل کردن دریای مدیترانه به دریای سرخ خیلی تحت تاثیر قرارش داده بود. برای همین هم خیلی روی این ایده وقت می‌گذاشت و کار می‌کرد. وقتی به یه طرح اولیه رسید طرح رو برد برای محمدعلی پاشا. 

یه نگاه بازتری بکنیم به شرایط دنیا اون زمان اون. ابتدای قرن نوزده‌اس. انگلیس، درواقع امپراتوری بریتانیا، ابرقدرت جهانیه، درسته که مستعمرات ۱۳ گانه رو توی آمریکا از دست داده اما زمین‌های زیادی رو در نتیجه‌ی جنگ با ناپلئون به دست آورده، کمپانی هند شرقی بریتانیا هم در اوج قدرتشه، امپراتوری عثمانی در سراشیبیه، کنگره‌ی وین هم هنوز برگزار نشده. اون زمان یه اتحادی بین بریتانیا و عثمانی بود بیشتر هم در مقابل فرانسه‌ی ناپلئون و البته امپراتوری روسیه تزاری، بریتانیا هم خیلی از این ایده‌ی بازشدن کانال سوئز استقبال نمی‌کرد یعنی اصلا مخالف بود چون می‌ترسید که از این مسیر کشتی‌های اروپایی بتونن راحت خودشون رو به هندی برسونن که تحت حاکمیت بریتانیاس. خدیو مصر برای اینکه بتونه همچین طرحی رو اجرایی بکنه باید موافقت سلطان عثمانی رو جلب می‌کرد، بریتانیا از اون طرف فشار میاره به سلطان عثمانی که با این طرح موافقت نکنه. اون‌ها هم مخالفت می‌کنن و در نتیجه خدیو مصر محمدعلی پاشا هم با طرح دولسپس مخالفت می‌کنه. و اجرای طرح متوقف میشه. 

 

با آمدن سعید پاشا طرح کانال سوئز اجرایی شد

چند سال بعد ولی یکی دیگه میاد در قدرت به نام سعید پاشا. این همونیه که اسمش می‌مونه روی دهانه اول کانال و شهر پورت سعید. سعید پاشا از قبل رابطه‌ی دوستانه‌ی نزدیکی هم با دولسپس داشت. داستان بامزه‌ای هم داره وقتی سعید پاشا بچه بود خیلی شیرینی دوست داشته بعد چون براش خوب نبود بابابزرگش، محمدعلی پاشا، گفته بود که تمام شیرینی‌هارو از دربار جمع کنن، این دولسپس یواشکی سعید پاشارو می‌برده پیش خودش بهش شکلات اینا می‌داد، البته سعید پاشا بزرگ‌تر که شد رفت فرانسه برای تحصیل و این هم باز به رابطه‌شون کمک کرد. خلاصه دولسپس وقتی سعید شد نایب‌السلطنه دوباره طرح کانال سوئز رو برد مصر. این بار نایب‌السلطنه‌ی جدید قبول کرد که اجرای طرح رو بسپره دست فرانسوی‌ها. هرچند که همچنان سلطان عثمانی و بریتانیا مخالف این طرح بودن. 

 

شرکت سوئز کمپانی و سهام‌داران فرانسوی

پول از کجا بیاریم؟ یه شرکت بین‌المللی درست کردن Suez Company و شروع کردن فروختن سهامش. توی فرانسه بیشتر خریداران سهام آدم‌های معمولی بودن، همون موقع روزنامه تایمز نوشت بیشتر سهام رو بقال‌ها و پیشخدمت‌ها و باربرها خریدن. اینجوری نزدیک ۵۰٪ سهام رسید به شهروندان فرانسوی، حدود ۶٪ رو شهروندای مصر خریدن و اون بخشی که خریدار پیدا نکرده بود هم طبق قرارداد باید خدیو مصر می‌خرید که سعید خرید. اول از دریای مدیترانه شروع کردن و کلنگ اول رو هم همونجا زدن و اسم بندری که حفر کانال رو ازش شروع کردن هم گذاشتن سعید به مناسبت اینکه زمان سعید پاشا کار شروع شده بود. توی فاز اول هم تا دریاچه تمساح رفتن Timsah Lake. ده سال ساخت کانال طول کشید، بعضی منابع می‌گن روزی ۴۰ هزارنفر کار می‌کردن که بیشترشون هم کشاورزای مصری بودن که تا قبلش مشغول کشت پنبه بودن برای همین هم صادرات پنبه‌ی مصر توی این دوره افت شدیدی کرد. کار اجباری در شرایط سخت. سه سال اول ساخت با بیل و کلنگ ساختن بعد این نیروی کار اجباری رو لغو کرد و دولسپس مجبور شد بره دنبال ماشین آلاتی که لایروبی و خاک‌برداری کنن.

بریتانیا همچنان مخالفه. عثمانی الان همدل شده و سه سال قبل از تموم شدن پروژه امضا می کنه موافقت نامه رو. قرار هم اینه که تا ۹۹ سال بهره‌إرداریش دست فرانسوی‌هاست و بعدش به مصر می‌رسه. حدود ده سال ساخت کانال طول کشید و اینجور که توی زندگی‌ نامه‌ی دولسپس نوشته 11.627.000 پوند هم هزینه‌اش بود. 

 

افتتاح کانال سوئز

کار کی تمام شد؟ ۱۸۶۹. زمان ناصرالدین شاه ایران. برای افتتاحش خیلی مراسم بزرگ و مجللی برگزار کردن، حدود ۶۰ تا کشتی راه افتادن از پورت سعید به سمت جنوب و اون ته مسیر هم جشن و پایکوبی و رقص عربی و ژانگولر بازی گذاشته بودن (رقص با خرس و آتیش بازی و این بازی‌ها) شاهزادگان فرانسه و پروس و هلند بیان و سفیر انگلستان و روسیه‌. اپرای آیدا رو هم جوزپه وردی Giuseppe Verdi به سفارش خدیو مصر به همین مناسبت افتتاح کانال ساخت.

 

مراسم افتتاحیه‌ی کانال سوئز

برای افتتاح کانال سوئز یه مجسمه‌ای هم سفارش دادن به مجسمه ساز فرانسوی Bartholdi که یک زنی باشه پوشیده در ردایی بلند به ارتفاع ۱۵ متر با مشعلی در دست، این نصب بشه در هممون پورت سعید دهانه ورودی کانال سوئز، نمادی از اینکه مصر داره نور رو میاره به آسیا. پیشرفت و روشنایی رو میاره به آسیا با باز کردن این کانال. منتها گرون در میومد. مصری‌ها موافقت نکردن. بعدا همین ایده رو بارتولدی پروشش داد و شد مجسمه آزادی در نیویورک. 

مصر پول کم آورد

بعد از افتتاح اما خدیو مصر برای بقیه‌ی کارهای عمرانیش پول کم آورد، برای هزینه‌های همین جشن افتتاحیه هم وام گرفته بود و خلاصه مجبور شد سهامش رو بفروشه. هم فرانسوی‌ها خریدارش بودن هم دیگه الان بریتانیا داشت تلاش می‌کرد که سهمی پیدا کنه توی این شرکت. دیگه آبراه مهمی شده سوئز و انگلیسیا هم توش سهم می‌خواستن. موفق هم شدن و سال 1875 بریتانیا به ارزش 4 میلیون پوند سهام کانال سوئز رو از مصری‌ها خرید. اینجوری هم می‌تونست از مسیر آبی دسترسی به هند محافظت کنه هم مسیر مناسب‌تر و ارزون‌تری برای کشتی‌های باریش که از هند قرار بود به بریتانیا برسن پیدا کرد. 

 

به خاطر کانال سوئز، مصر مهم شد

این وضعیت ادامه پیدا کرد در شرایطی که مصر همچنان نایب‌السلطنه‌ای داشت که بابعالی عثمانی انتخابش می‌کرد اما هرچی می‌گذشت اهمیت کانال سوئز بیشتر می‌شد. کشتی‌های بیشتری از این مسیر عبور می‌کردن و اینقدر اهمیت استراتژیک داشت که اصلا خود مصر رو هم مهمتر کرده بود و قدرت‌های بزرگ حواسشون جمع شده بود به این جا. حالا به بهانه‌ی حفظ امنیت کانال، نفوذ بریتانیا و فرانسه هم در سیاست داخلی مصر بیشتر می‌شد. از اون طرف عثمانی هم توی سراشیبی بود و بریتانیا نقش پررنگی توی انتخاب خدیوهای مصر داشت که از بابعالی دستور بر تخت نشینیشون میومد.

 کار به جایی رسیده بود که توی کابینه‌ی مصر بریتانیا و فرانسه وزیر داشتن، یکیشون وزیر دارایی بود و یکی هم وزیر امور عام‌المنفعه. تغییرات سیاسی هم در مصر شد اون دوره نتیجه اش اینکه  عملا بریتانیا مصر رو اشغال کرد و اسم این حرکتش رو هم گذاشت اشغال موقت برای تضمین ثبات. که البته چندان موقت نبود و تا ۱۹۲۳ که مصر به عنوان یک کشور مستقل شناخته شد تحت قیمومیت بریتانیا بود و بعدش هم چندان نفوذ بریتانیا کم نشد تا کودتای ۱۹۵۲ که جلوتر بهش اشاره می‌کنیم. به چه بهانه‌ای؟ حف‍ظ امنیت کانال سوئز. همون کانالی که کلا باهاش مخالف بودن اول. الان بریتانیا می‌گفت اصلا ما هستیم که این کانال رو مدیریتش کنیم. 

 

اجلاس استانبول

حالا در همون اواخر قرن نوزدهم بیشتر کشورهای اروپایی دارن از کانال میرن و میان. امنیتش براشون مهمه و خیلی راضی نیستن که بریتانیا بخواد مالک کانال باشه. گفتن یه قرار بذاریم در جنگ و در صلح این کانال باید باز باشه. سال ۱۸۸۸ یک احلاسی کذاشتن قدرتهای اروپایی استانبول. بریتانیا، آلمان، اتریش-مجارستان، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، هلند، امپراتوری روسیه و امپراتوری عثمانی. یه توافق‌نامه‌ای گذاشتن وسط و امضا کردن به عنوان ضمانت عبور و مرور همه‌ی کشتی‌ها از کانال چه در زمان جنگ و چه صلح. 

جالبم هست انقدری کسی مصر رو به رسمیت نمی‌شناخت که حتی توی این نشست نماینده هم نداشت اصلا دعوتش نکردن گویا. برای همین هم امضایی از مصر پایینش نیست. معروف هم شد به معاهده‌ی قسطنطنیه. 

 

جنگ جهانی اول شد

حالا این معاهده‌رو بستن ولی عملا کانال همچنان دست انگلیسه و همینطوری هست که دنیا وارد چی میشه؟ جنگ جهانی اول. چند بار هم در طول جنگ عثمانی که متحد المان شده خیز بر می‌داره که کانال رو بگیره و بریتانیا رو بزنه عقب اما هربار شکست می‌خوره و مجبور به عقب نشینی می‌شه، نه تنها به کانال نمی‌رسه هی میره عقب‌تر و عقب‌تر. کم کم از صحرای سینا هم مجبور میشه عقب‌تر بره و اورشلیم و غزه و حمص و حلب رو هم می‌ده و هی عقب‌تر می‌ره تا با پایان جنگ دیگه عملا چیزی از عثمانی باقی نمی‌مونه که بخواد ادعایی روی این مناطق داشته باشه. عثمانی دیگه در این مناطق هوتوتو.

اون معاهده هم کمکی نکرد به اینهایی که می‌خواستن کانال دست انگلیس نباشه. 

اصلا جنگ که شروع شد، خدیو مصر اومد اعلام کرد که ما بی‌طرفیم و همه اجازه دارن از این کانال کشتی‌هاشون رو رد کنن، بریتانیا سریع ایشون رو برداشت یکی دیگه رو گذاشت بجاش و گفت مصر فعلا تحت‌الحمایه بریتانیاس. همون طور که ما در تاریخ خودمون هم دیدیم کشوری که ضعیفه کسی بی طرفیش رو هم جدی نمی گیره. برای بی طرفی هم باید قدرت داشته باشی.

خلاصه جنگ اول اینطوری گذشت.

 

استقلال مصر و حکومت پادشاهی

 بعد از جنگ اول مصر با ضرب و زوری تونست استقلالش رو تا حدی به دست بیاره و یه حکومت پادشاهی مشروطه‌ای برقرار شد در مصر اما کانال سوئز همچنان طبق اون قرارداد و امتیازنامه‌ی اول با یه اجاره‌ نامه‌ی ۹۹ ساله‌ دست شرکت کانال سوئز بود. که الان دیگه  ۴۴٪ سهامش رو بریتانیا داشت و تقریبا باقیش رو فرانسه. فرق سهم فرانسه و انگلیس این بود که سهم بریتانیا دست دولت انگلیس بود و سهم فرانسه پخش بین مردم. 

 

کانال سوئز در جنگ دوم

این شرایط کم و بیش پایدار بود تا جنگ جهانی دوم.

در جنگ دوم هم نیروی دریایی مهمتر شده بود هم نفت خیلی مهم بود کانال سوئز اهمیتش بیشتر هم شده بود. هم کانال سوئز هم کل شمال افریقا. اروپایی‌‌های درگیر جنگ مستعمرات هم داشتن این مستعمره‌ها هم عملا به سرزمین‌های درگیر جنگ تبدیل شده بودن. مثلا اتیوپی دست ایتالیا بود و از اونجا به سومالی‌ای حمله کرد که تحت حاکمیت بریتانیا بود و تونست بگیرتش از بریتانیا بعد اینا به عنوان نیروی نظامی هم از مردم همین سرزمین‌ها استفاده می‌کردن و اینطوری مصر بخش قابل توجهی از نیروی نظامی بریتانیا در منطقه شده بود. خلاصه ولی این بار هم بریتانیا سخت جنگید که کانال دست المان و ایتالیا نیفته و موفق هم شد تا اخر جنگ کانال رو نگه داره.

 

قدرت استعمارگر اومد پایین و مصر امتیاز گرفت

بعد از جنگ اما به مرور شرایط تغییر کرد. بریتانیا قدرت قبل رو نداشت، مردم مصر هم فقیر و عقب مانده از خدیو ناراضی. استعمار گر ضعیف شده دنیا هم عوض شده کم کم مصری ها شروع کردن یه مقدار امتیاز گرفتن. 

۵ تا مصری برن تو هیات مدیره ۲۷ نفره شرمت کانال سوئز. ۷٪ سود سالانه شرکت برسه به مصر. پایگاه‌های نظامی که بریتانیا درست کرده طمان جنگ اینا بیفته دست مصری ها. از این حرکت‌ها.

 

جنگ سرد و ناسیونالیسم در خاورمیانه

حالا این وقتی هم هست که حرکت‌های ناسیونالیستی هم توی خاورمیانه شروع شده بود، یه بخش بزرگیش در تقابل با بریتانیا بود و یه بخشیش در جهت تقویت هویت عربی. ما چون می‌خوایم داستان کانال سوئز رو بگیم اینجا خیلی وارد جزئیاتش نمی‌شیم اما تاسیس کشور جدیدی به نام اسرائیل در همسایگی مصر و بین کشورهای عربی هم به تقویت اون جنبش‌های هویت بخش عربی کمک می‌کرد و هم به تقابل با بریتانیا. 

کلا هم با رفتار بریتانیا در قرن نوزده این واکنشه چیز عجیبی هم نبود دیگه. تو ایران هم شبیهش رو دیدیم از جمله در جنبش ملی شدن نفت. 

 

کودتای ارتش مصر و جمال عبدالناصر

توی همچین اوضاع و احوالی در نیمه‌ی قرن ۲۰ ارتشی‌های مصر کودتا می‌کنن. یک گروه افسران آزاد Free Officers  کودتا می‌کنن و نهایتا از ۱۹۵۳  جمال‌ عبدالناصر قدرت رو می‌گیره دستش و بعدتر هم کانال سوئز رو ملی می کنه. یعنی میگه انگلیس بیرون فرانسه بیرون این کانال رو ما ساختیم مال مصره باید دست خودمون باشه. اسرائیل رو هم که اینجا درست شده بهش نمی‌خوایم اجازه عبور بدیم. میخوایم کانال سوئز رو ملی کنیم. 

حواسمون باشه این چند سال بعد از ملی شدن نفته در ایران. در هر دو مورد یک سیاستمداری که محبوبیت گسترده داره، روی موج ضداستعماری دنیای بعد از جنگ دوم منابع ملی رو میخواد از کنترل دولت‌های غربی در بیاره و ملی کنه. شباهت‌هایی هست. تفاوت‌های مهمی هست و البته سرنوشت‌هاشون هم بسیار متفاوته که موضوع دیگریه. به هر حال ولی ناصر از جمله برای تامین مالی پروژه احداث سد اسوان، که قرار بود بحران ابی کشاورزی اقتصادی مصر رو کمی حل کنه، کانال رو ملی می‌کنه در یک سخنرانی و البته الهام بخش حرکت‌های مشابه دیگه میشه در بقیه افریقا. 

 

ملی شدن کانال سوئز

کانال سويز ملی شد. بریتانیا و فرانسه شاکی شدن که نه آقا اینطوری نمی‌شه شروع کردن بلوکه کردن پول مصری‌ها توی بانک‌های اروپایی و کنفرانس گذاشتن برای حل بحران سوئز. یه ایده هم این بود که کنترل کانال سوئز رو بدن به یه شرکت بین‌الملی اما ناصر قبول نکرد. وقتی این کنفرانس‌ها نتیجه نداد، انگلیس موضوع رو برد شورای امنیت اما شوروی هر طرحی که علیه مصر بود رو وتو کرد. البته که آمریکا و آیزنهاور هم از طرح حمله و زیرفشار گذاشتن مصر استقبال نمی‌کردن اما با ایده‌ی شرکت بین‌المللی مثلا موافق بودن. یه چیزهایی هست در جزئیاتش یاداور ماجرای ملی شدن نفت ایران واقعا. شاید یه بار مقایسه کردیم اینها رو اصلا. در نتیجه‌ی این جلسه شورای امنیت حق مالکیت مصر بر کانال سوئز رو به رسمیت شناخت. فقط مصر موظف بود که کانال رو به روی همه‌ی کشتی‌ها باز نگه‌داره. 

 

شاکی شدن بریتانیا و فرانسه

این جوابی نبود که انگلیس و فرانسه رو راضی کنه و در نتیجه چی شد؟ جنگ شد. در ۱۹۵۶. جنگی که توش سه کشور در واقع حمله کردن به مصر. اولین کشور که رسما حمله کرد البته نه انگلیس بود نه فرانسه. بلکه کی بود؟ اسرائیل.

اسرائیل چه کاره بود؟ برگردیم به نقشه. بعد از جنگ جهانی دوم نقشه منطقه عوض شده دوباره. اسرائیلی امده در همسایگی مصر اون طرف سینا و عرب‌ها و دنیای اسلام هم باهاش مشکل دارن. اون موقع اصلا نمی‌پذیرن حضورش رو. 

جو منطقه همینطوری متشنجه. نوار غزه اون موقع مال مصره از اونجا با اسرائیل درگیرن فلسطینی‌ها. 

مصر پس با اسرائیلی که اونجا درست شده مشکل داره. می‌خواد اسلحه بخره ارتشش رو تقویت کنه بهش نمی‌فروشن آمریکا انگیس فرانسه. همین شد که متمایل شد به سمت شوروی. و رابطه‌اش هم با فرانسه‌ و انگلیس جالب نبود. مساله هم فقط کانال سوئز نبود. اون بود. تشکیل اسرائیل بود. سلاح بود که می‌خواست بخره بهش نمی‌دادن. روابط با شوروی هم بود. 

 

بحران سوئز

این شرایط رسوند کار رو به بحران سوئز جایی که سه کشور حمله کردن به مصر. اسرائیل زمینی از صحرای سینا وارد شد و با چند روز فاصله نیروهای فرانسه و انگلیس هم از شمال و جنوب از هوا و دریا پیاده کردن نیروهاشون رو توی مصر. 

یه سری حتی از مصری‌ها میگفتن فشار زیاده بدیم بره کانال رو. ناصر اما می‌خواست مقاومت کنه ولی خب زور مصر خیلی کم بود. مصر به هیچ وجه توان نظامی مقابله با ارتش فرانسه و انگلیس و اسرائیل رو نداشت. شورای امنیت هم اخطار داد که بی‌نتیجه بود. بمباران کردن اسکندریه، قاهره و پورت سعید رو. اینجا دیگه آمریکا خیلی شاکی شد. اتفاق نادری که افتاد این بود که  آمریکا و شوروی هم نظ‍ر شده بودن در اوج جنگ سرد و در مقابل بریتانیا بودن. طوری شد که خروشچف شوروی گفت که اگر فرانسه و انگلیس فورا نیروهاشون رو از مصر نبرن بیرون موشک می‌زنم به پاریس و لندن. این تهدید مهمی بود مخصوصا برای انگلیس و فرانسه بدون پشتیبانی امریکا. 

 

آتش بس و امتیازهای جدید برای اسرائیل

آتش بس شد و نیروها رو خارج کردن و البته اسرائیل امتیازهای مهمی گرفت. امتیازهایی که ناصر اون موقع اعلام نکرد و تا مدتی از مصری‌ها مخفی بود. مثلا امتیاز کشتیرانی در کانال سوئز رو.

 

بحران سوئز به جز برای مصر برای دنیا هم مهم بود. دیگه معلوم شد انگلیس بدون امریکا کاری رو پیش نمی‌بره. فرانسه هم دستاوردش این بود که مردم مصر که تا اون موقع فقط از انگلیسی‌ها متنفر بودن الان فرانسه هم براشون شد یکی مثل انگلیس. و این بعدا در الجزایر هم برای فرانسه مشکل‌ساز شد. 

اسرائیل ولی برد کرد. هم تونست امتیاز کشتیرانی در خلیج عقبه رو بگیره از مصر هم نوار غزه‌ای رو که گرفته بود با شرایطی به سازمان ملل داد به مصر دیگه پسش نداد.

ناصر هم شد قهرمان مردم عرب تا جایی که مثلا در سوریه گفتن ما هم بیایم با مصر یکی بشیم یه مدتی شدن یه کشور. برگردیم سر سوئز.

 

نفوذ بیشتر شوروی در مصر

خلاصه با ملی کردن کانال سوئز درآمد مصر از این کانال بیشتر شد. اما هنوز اون قدری نبود که بشه باهاش هزینه‌‌ی طرح‌های توسعه‌ای مصر رو پرداخت کنن. و البته هزینه‌ها و تلفات نظامی این درگیری هم به هزینه‌های قبلی اضافه شده بود. یکی از مهم‌ترین طرح‌های توسعه هم همون سد اسوان aswan بود که مصر برای اجراش به پول احتیاج داشت و مجبور شد از شوروی بگیره. اینطوری نفوذ شوروی در مصر بیشتر از قبل هم شد.

اینجا هم بود که امرکیا دید این کانال خیلی مهمه و اینا بیایم یکی موازیش بسازیم از تو خاکی که الان مال اسراییله. چطوری بکنیم؟ با بمب اتم. چند تا؟ ۵۲۰ تا. طرحش البته سری بود تا چند دهه بعد خبری ازش نداشت کسی. ولی این ایده که یا کانالی موازی سوئز یا خود سوئز بیفته دست اسراییل بعدتر هم بود. 

 

کانال سوئز در جنگ شش روزه

در جنگ شش روزه هم کانال سوئز بسته شد. مین گذاشته بودن کلی کشتی اونجا گیر افتادن. اینها داستان جالبی داره هم اثرش رو بحران انرژی دهه هفتاد هم داستان اون کشتی‌هایی که اونقدر اونجا موندن واسه خودشون المپیک برگذار کردن و اینا. هشت سال اونجا بودن. بگدریم. ولی بعد که باز شد دیگه باز موند و شد یک منبع درامد مهم برای مصر و بک ابراهه بسیار مهم برای دنیا. طوری که اون دفعه که کشتی عظیم گیر کرده بود توش می گفتن روزی ۴۰۰ میلیون دلار ضرر بسته بودن کانال سوئزه برای اقتصاد جهان. 

 

  چرا کانال سوئز مهمه؟

کانال سويز از وقتی درست شده تا امروز مهم بوده. از همون موقع که راه دریایی اروپا اسیا رو کوتاه کرد تا امروز که  الان حدود 12  درصد از حجم تجارت جهانی از طریق کانال سوئز انجام میشه. یعنی در سال بیشتر از ۲۰,۰۰۰ کشتی از این کانال رد می‌شن و بیشتر از ۷۰۰ میلیون تن کالا از این مسیر جابه‌جا می‌شه درآمد مصر از کانال هم حدود ۷ میلیارد دلار در ساله.

 اینقدر جای مهمیه که معلومه امریکا ولش نمی‌کنه واسه خودش. سالی ۱.۴ میلیارد دلار کمک نظامی می‌کنه به مصر چون کانال سوئز دست مصره. همونطوری که در دنیایی که قدرتهای اولش انگلیس و فرانسه بودن اونها بودن که پاشون در مصر و سوئز محکم بود در دنیای امروز هم که امریکا ابرقدرته اینطوریه. 

برای همین هم یه چیزی که همیشه تقریبا حرفش رو می‌بینیم طرح‌های جایگزین کانال سوئزه. از این Israel-UAE alternative canal plan تا این Northern Sea Route (NSR) . وتا 

کوریدور شمال و جنوب که گاهی از مقامات ایران می‌شنویم به عنوان جایزگینی برای کانال سوئز مثلا برای وصل کردن روسیه به هند. 

خلاصه اینکه کانال سوئز همیشه مهم بوده و به نظر می‌رسه حالا حالا هم مهم خواهد موند. 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برای نوشتن این یادداشت از منابع زیر استفاده کردیم

 

بیشتر کنجکاوی کنیم
لورنس عربستان که بود؟
خبرنامه لورنس عربستان چطور بر سرنوشت جنگ اول اثر گذاشت؟

در خلاصه کتاب صلحی که همه صلح‌ها را بر باد داد، که در اپیزود ۱۰ پادکست بی‌پلاس تعریف کردیم، به بیشتر بخوانید

نسیم تغییر و پایان جنگ سرد؛ آیا معروف ترین موزیک اسکورپیونز را کارمندان سازمان سیا نوشته بودند؟
نسیم تغییر و پایان جنگ سرد

نویسنده: علی بندری در اپیزود ۴۳ پادکست بی‌پلاس درباره‌ی آخرین سال‌های اتحاد جماهیر شوروی حرف زدیم و خلاصه‌ای از کتاب بیشتر بخوانید

تاریخ ترکیه از اول
تاریخ ترکیه از اول

نویسنده: علی بندری می‌خوایم ببینیم کشور ترکیه داستانش چیه.  داستان ترکیه رو باید از داستان امپراطوری عثمانی شروع کنیم. البته بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *