ایده‌های آرمانشهری روتگر برگمن محال‌های ممکن

اگر ایده‌ی برداشتن مرزها را عملی کنیم تکلیف دولت‌های ملی چه می‌شود؟ آیا باید یک دولت جهانی تشکیل شود؟

ایده‌های آرمانشهری برگمن محال یا ممکن؟

انتقادهای اصلی به کتاب آرمانشهری برای واقع‌گراها کدام است؟ هر کدام از این انتقادها از طرف کدام جناح مطرح می‌شود؟ روتگر برگمن در کتاب آرمانشهری برای واقع‌گراها چه جوابی به این انتقادهای اصلی داده؟

نویسنده: عباس سیدین

آرمانشهر، هدف یا خیال؟

انتشار کتاب «آرمانشهری برای واقع‌گراها»، که خلاصه‌اش را در اپیزود ۲۰ پادکست بی‌پلاس تعریف کردیم، با سروصدای زیادی همراه شد. نقدهای مختلفی هم به محتوای کتاب وارد شد که سعی می‌کنم به خطوط کلی، و انتقادهای اصلی اشاره کنم و ببینیم خود کتاب درباره‌ی این انتقادها چه می‌گوید.

توجهات به کتاب و به حرف‌های آقای روتگر برگمن مخصوصاً وقتی بیشتر شد که او به اجلاس داووس دعوت شد تا برای قدرتمندترین‌ها و ثروتمندترین‌ها حرف بزند و او در حملاتی آتشین گفت «صدها جت شخصی شما را اینجا آورده تا به حرف‌های دیوید اتنبرو گوش بدهید که می‌گوید داریم محیط زیست را نابود می‌کنیم.» یا در جای دیگری گفت «ما چاره‌ای نداریم به جز اینکه به مساله‌ی مالیات بپردازیم؛ و اینکه پولدارها سهم عادلانه‌ای از مالیات پرداخت نمی‌کنند. انگار من در کنفرانس آتش‌نشان‌ها هستم اما اجازه ندارم درباره‌ی آب حرف بزنم.»

در اینستاگرام پادکست بی‌پلاس هم بخشی از این حرف‌هایش را منتشر کردیم. روزنامه‌نگارها و ستون‌نویس‌های مختلف از جناح‌های مختلف سیاسی درباره‌اش نوشتند و سعی کردند به تناسب موضع خودشان با آن برخورد کنند. دو برخورد موافق و مخالف از دو جناح چپ (انواع و سطوح مختلفی از منتقدان سرمایه‌داری) و جناح راست (طرفداران سرمایه‌داری در رنگ‌ها و شکل‌های مختلفشان) در یک مساله توافق داشتند. هر دو می‌گفتند این ایده‌ها و حرف‌ها عملی نیست. منتقدان سرمایه‌داری می‌گفتند اینها باز همچنان در چارچوب سرمایه‌داری می‌گنجد، و فقط اصلاحات و تعدیل‌هایی بر آن است؛ و دست راستی‌ها هم گفتند که این ایده‌ها زیادی انقلابی است.

انتقادهای اصلی به آرمانشهری برای واقع‌گراها

چندتا از نقدهای اصلی به کتاب «آرمانشهری برای واقع‌گراها» این است که چرا برای این ایده‌ها (مثلاً درآمد پایه‌ی فراگیر، یا هفته‌ی کاری ۱۵ ساعته) هیچ برنامه‌ی عملی ارائه نشده؟ این نقدی است که بیشتر از چپ‌ها شنیده می‌شود.

یا اینکه اگر ایده‌ی برداشتن مرزها را عملی کنیم تکلیف دولت‌های ملی چه می‌شود؟ آیا باید یک دولت جهانی تشکیل شود؟ یا اصلاً یکی از حرف‌هایی که محافظه‌کارها زیاد می‌گویند این است که اگر به آدم‌ها پول بدهید دیگر کار نمی‌کنند؛ و فقیر بودن آدم‌ها دست خودشان است؛ و به زبان خیلی خلاصه و خشک، کسی که فقیر است یا کودن است یا تنبل. این هم نقدی بود که بیشتر از طرف دست راستی‌ها بیان می‌شد.

با خواندن این نقدها احساس می‌کنم این منتقدان کتاب را درست نخوانده‌اند چون روتگر برگمن در کتاب به این نقدها جواب داده.

در این یادداشت توضیح دادیم که چرا فقرا فقیرتر می‌شوند و برگمن چه پیشنهادی برای فقرزدایی دارد

چرا فقرا، فقیرتر می‌شوند؟


جواب‌های قرص و محکم روتگر برگمن

آقای برگمن در جواب چپ‌ها می‌گوید تجربه‌ی تاریخی به ما نشان می‌دهد که هر آرمانشهری که سعی داشته یک نقشه‌ی کامل و بی‌نقص ارائه کند به ویران‌شهر تبدیل شده؛ و نقشه‌ی عملی راه، چیزی است که در عمل و قدم به قدم خلق می‌شود. او می‌گوید آرمانشهری که من توصیف می‌کنم فقط یک جهت و هدف کلی است و نه یک نقشه یا Blueprint. این ایده‌ها فقط یک هدف نهایی و کلی را نشان می‌دهند و عملی کردنشان، و پیدا کردن راه‌حل‌هایشان، نه کار یک کمیته‌ی مرکزی یا مثلاً پولیتبورو، بلکه کاری است که به صورت ارگانیک و با تلاش و ابداع جمعی می‌تواند عملی بشود.

در اپیزود ۲۰ پادکست بی‌پلاس هم گفتیم که اصلاً تعریف آرمان‌شهر جایی است دور از دسترس. این هدف‌ها هم دور از دسترسند. برگمن فقط تلاش می‌کند تا نشان دهد عملی نبودن آنها از جنس دشوار بودن است، نه از جنس غیرممکن بودن از نظر فیزیکی! اینکه آدمیزاد دو پا بخواهد پرواز کند خیلی خیلی سخت است اما از نظر فیزیکی غیرممکن نیست؛ همان‌طور که امروز می‌بینیم پرواز کردن به تجربه‌ای خیلی عادی تبدیل شده.

در جواب نقدهای دست راستی هم می‌گوید اینکه بخواهیم به همه یک درآمد پایه‌ی فراگیر بدهیم کار بسیار بسیار دشواری است، اما غیرممکن نیست. نویسنده با شواهد و مدارک مفصل نشان می‌دهد که چرا ایده‌هایی که درباره‌ی دلایل فقر داریم غلطند و چرا فقیر نبودن غیرممکن نیست. کسی که فقیر است، نه کودن است و نه تنبل. یعنی با تشبیه به مثال قبلیمان، فقیر نبودن برخلاف قوانین طبیعی نیست.

 آقای برگمن همین کار را درباره‌ی ایده‌های دیگر کتاب هم می‌کند؛ درباره‌ی برداشتن مرزها، هفته‌ی کاری ۱۵ ساعته و غیره. او می‌گوید نکته اینجا است که اگر این‌ها را به عنوان هدف در نظر بگیریم، و سعی کنیم به آن به صورت عملی فکر کنیم حتماً راه حلی برایش پیدا می‌کنیم.

حرف‌های روتگر برگمن در کتب آرمان‌شهری برای واقع‌گراها، مثل حرف‌هایش در همان کنفرانس داووس کاملاً جدی است و هیچ شباهتی به رسانه‌بازی‌هایی شبیه به ماجرای گرتا تونبرگ در همان کنفرانس ندارد. پس بهتر است که ما هم به آنها جدی‌تر فکر کنیم و به فکر پیدا کردن راه‌های عملی برای قدم‌های اول در این مسیر باشیم.

بیشتر کنجکاوی کنیم
آرمان‌شهر نرم افزار آزاد
آرمان‌شهر نرم افزار آزاد

بیاید دنیایی رو تصور کنیم که در اون به فرمول ساخت همه چیز از کوکاکولا گرفته تا فضاپیما و بمب بیشتر بخوانید

چرا به آرمانشهر نیاز داریم؟
چرا به آرمانشهر نیاز داریم؟

نویسنده: عباس سیدین معمولاً از کتاب «جمهور» افلاطون به عنوان اولین کتاب آرمان‌شهری اسم می‌برند. کتابی که در آن، افلاطون بیشتر بخوانید

کتاب آرمانشهری برای واقع‌گراها
رویاپردازی در بیداری

ما به داشتن ایده‌آل‌هایی برای پیشرفت نیاز داریم و چیزی که روتگر برگمن در کتاب آرمانشهری برای واقع‌گراها به ما بیشتر بخوانید

2 نظر برای “ایده‌های آرمانشهری روتگر برگمن محال‌های ممکن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *