در اپیزود ۳۴ پادکست بیپلاس خلاصه کتاب «ایران جامعه کوتاه مدت» راشنیدیم. کاتوزیان نویسنده کتاب، دوتا از عوامل و پایههای کوتاه مدت بودن جامعهی ایران را «بیاعتباربودن جان و مال افراد» و «مشکل انباشت سرمایه و توسعه» میداند. یعنی قدرت حاکم در هر لحظه میتواند اراده کند تا جان و مال فردی را نابود کند و این باعث میشود تا تداوم و انباشت ثروت و سرمایه و همینطور نهادها و بنگاههای تجاری شکل نگیرد. هر دو این عوامل را میتوان نتیجه و تاثیر قدرت مطلق حاکم دانست. حاکم با فره ایزدیش به قول کاتوزیان تا جایی که شرایط واقعی به او اجازه بدهد میتواند اعمال قدرت کند. هیچ سنت و قانونی نیست که حاکم پایبند به آن باشد.
در تاریخ معاصر به جنبش مشروطه برمیخوریم؛ جنبشی که اصل و اساسش محدود کردن همین قدرت مطلقه و رسیدن به شکلی از حاکمیت قانون است. در این پست نگاهی کوتاه میکنیم به اینکه جنبش مشروطه چطور به راه افتاد؟ و اینکه تجارت تنباکو و واگذاری امتیاز این تجارت چه نقشی داشت در شکلگیری جنبش مشروطه؟
نویسنده: عباس سیدین
یکی از نقاط شروع
بعضی تاریخدانها یکی از نقاط شروع عینی و بیرونی جنبش مشروطه را در جنبش تنباکو میبینند. در سال ۱۸۹۰ میلادی شاه ایران -ناصرالدین شاه قاجار- و جی. اف. تالبوت قراردادی برای واگذاری انحصار تجارت تنباکو به مدت پنجاه سال امضا کردند که بر اساس آن باید سالانه (به پول امروز) نزدیک به ۲ میلیون دلار به اضافهی ۲۵ درصد سود خالص سالانه و نیز ۵ درصد از سود سهام به شاه ایران پرداخت میشد. در آن زمان انواع مرغوب و با ارزشی از تنباکو در ایران کاشت میشد و نه فقط کشاورزان بلکه زنجیرهای از تجار و بازرگانها و فروشندگان شهری در این بخش از صنعت کشاورزی دخیل بودند. این امتیاز انحصاری منافع این بخش از مردم را مستقیماً به خطر میانداخت؛ جمعیتی قریب به ۲۰۰ هزار نفر.
ماجرای این قرارداد هم مثل هر اتفاق تاریخی دیگری پیچیدگیها و جزئیات خاص خودش را دارد، از موضوع پرداخت رشوه به مقامات ایرانی و شخص ناصرالدین شاه تا روایت پزشک فرانسوی ناصرالدین شاه -دکتر فوریه- که در خاطراتش مینویسد «یک امتیازی که ایران را تهدید به انقلاب میکند به یک شرکت بریتانیایی تفویض شده».
خلاصه کتاب ایران جامعه کوتاه مدت را بشنوید
اعتراض به واگذاری امتیاز تجارت تنباکو
در همین زمان روزنامهی اختر که در عثمانی منتشر میشد با تالبوت مصاحبه کرد و از این مصاحبه نکات قابل توجهی روشن شد. یکی اینکه این امتیاز با نمونهی مشابهش در دولت عثمانی تفاوتهای جدی داشت و اصلاً قرارداد متوازنی نبود که بتواند کمکی به توسعه و مدرنسازی صنعت کشاورزی ایران بکند.
تاجران تنباکو به قرارداد اعتراض کردند و حتی در درخواستی به شاه اعلام کردند که حاضرند مبلغی بیشتر از مبلغ قرارداد را به او بپردازند تا قرارداد لغو شود؛ ولی اعتراضها نتیجهای نگرفت.
نکتهی ظریف دیگر این است که ناصرالدین شاه در متن فرمان ۱۵ مادهای تنباکو -قبل از شروع هر اعتراضی- مخالفان احتمالی این قرارداد را تهدید به مجازات میکند. این هم، در کنار آن یادداشت پزشک فرانسوی شاه، میتواند شاهد دیگری باشد بر اینکه یک نارضایتی عمومی و قدری تشنج در فضای عمومی برای این افراد روشن بوده است.
فتوای تحریم تنباکو و لغو قرارداد
با صدور فتوای تحریم تنباکو از طرف میرزای شیرازی اعتراضها به این حکم وارد فاز جدیدی شد و اتفاقاً خیلی زود هم گسترش پیدا کرد. طی چند مرحله اول امتیاز تجارت داخلی و بعد کل قرارداد فسخ شد اما باز مخالفان به اعتراضات خود ادامه دادند و این بار خواستار لغو تمام قراردادهای خارجی شدند. این درخواست چندان قدرتی نداشت و ادامه هم پیدا نکرد؛ اما این جنبش به عنوان یکی از بروزهای بیرونی و عینی و همینطور موفقیتآمیز برای اعتراض به قدرت مطلقهی شاه در تاریخ باقی ماند.
شاید بتوان گفت هدف نهایی یعنی محدود کردن قدرت مطلقه، که همانطور که از کاتوزیان نقل کردیم یکی از پایههای اصلی جامعه کوتاه مدت است، از اینجا شروع شد. یعنی از تجارت تنباکو و قراردادی که میخواست امتیاز این تجارت را به کشور دیگری بدهد.
- تصویر اصلی یادداشت را از موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران برداشتهام.
ممنون از محتوای با ارزشی که تولید میکنید، لطفا راجع به تاریخ ایران بیشتر مطلب بزارید، به نظرم خیلی کمک میکنه به تغییر و بهبود دیدگاه جامعه