جنگ اول سایه‌ای روی ارباب حلقه‌ها و داستان‌های آگاتاکریستی

جنگ جهانی اول جنگ بی قهرمان بود و ارباب حلقه‌ها تلاش تالکین بود برای زنده نگهداشتن وجه حماسی و قهرمان‌پروری جنگ

جنگ اول ارباب حلقه ها و آگاتا کریستی

داستان‌های فانتزی را بیشتر با «ارباب حلقه‌ها» می‌شناسیم و داستان‌های معمایی را با «آگاتا کریستی». نویسندگان اینها همه انگلیسی هستند؛ اما یک وجه اشتراک دیگر هم بینشان هست: ارباب حلقه‌ها و همینطور داستان‌های معمایی-کاراگاهی انگلیسی همه از جنگ جهانی اول تاثیر گرفته بودند. جنگ جهانی اول خیلی چیزها را در دنیا تغییر داد که یکی از‌ آنها ادبیات بود. ردپای جنگ جهانی اول را در انواع مختلف ادبی می‌بینیم اما دو ژانر متفاوت و غیرمنتظره از این جنگ تاثیر گرفتند: ادبیات فانتزی و معمایی.

نویسنده: عباس سیدین

جنگ بزرگ، جنگ تازه

جنگ جهانی اول از چند جهت با جنگ‌های قبلش فرق داشت. اول اینکه، اولین جنگ واقعاً صنعتی و مدرن بزرگ بود. اولین بار بود که لشگرها در یک دشت بزرگ مقابل هم صف نمی‌کشیدند بلکه مسلسل‌ها از راه دور سربازها را درو می‌کردند. جنگ‌های قبل از آن همیشه با تصویری از شجاعت و دلاوری همراه بود. اما در جنگ پشت خاکریزها، جنگ مسلسل و هواپیما، جنگی که در آن با دشمنت روبرو نمی‌شوی بلکه از راه دور و با تعداد خیلی زیاد همدیگر را می‌کشید انگار خیلی خبری از آن احساس‌های حماسی نبود.

ویژگی دوم جنگ جهانی اول این بود که برای یک فرد عادی شاید اصلاً‌ معلوم نبود که چرا این جنگ اتفاق افتاده. سال‌های آخر قبل از جنگ با ظهور قدرت‌های جدید مثل آمریکا و آلمان، روابط کشورها چنان پیچیده شده بود و آنقدر اتحادها و خیانت‌ها و تحول‌های سیاسی درهم و مغشوش بود که انگار هیچ نظمی در این دنیا وجود ندارد؛ و برای یک فرد عادی جنگ بیشتر از آنکه تلاشی باشد برای احقاق حق یا برقراری عدالت، یک بلای ناشناخته بود.

از نبرد سُم تا آیزنگارد

جی.آر.آر.تالکین خالق دنیای خیالی «سرزمین میانه» که داستان‌های هایبت و ارباب حلقه‌ها در آن رخ می‌دهد، در جوانی در جنگ جهانی اول حضور داشت و تجربه‌اش از جنگ صنعتی تاثیر عمیقی بر او گذاشت؛ مخصوصاً در نبردی به اسم نبرد سُم در فرانسه.

ردپای این تاثیر را در ارباب حلقه‌ها می‌بینیم. مثلاً در قسمت دوم داستان به نام «دو برج» جبهه‌ی نیروهای تاریک شروع می‌کنند به از بین بردن جنگل و ساختن ابزار و ادوات پیشرفته‌ی جنگی و در آخر کار هم درختان جنگل، انتقام این دست‌اندازی به طبیعت را می‌گیرند. آنها به برج آیزنگارد حمله می‌کنند و تمام تاسیسات و سازه‌های جنگی را از بین می‌برند. 

یا به عنوان مثالی دیگر، خود تالکین گفته بود که دیدن دشت بزرگ و پهناوری پر از جنازه‌های سربازان خیلی بر او اثر گذاشته بود و عین همین تصویر را در «باتلاق‌های مردگان» می‌بینیم؛ جایی که دو هابیت کوچک و خسته -فرودو و سم- باید از میان آن عبور کنند تا به سرزمین موردور برسند و ماموریتشان را به انجام برسانند.

 

بورومیر، قهرمان غمگین

در دنیای تالکین، و همینطور دنیایی که سی.‌اس.‌لوئیس در مجموعه داستان‌های «نارنیا» خلق کرده، نوعی از حماسه را می‌بینیم؛ نوعی از فداکاری و قهرمانی که انگار مدت‌ها است تاریخ انقضایشان گذشته. قهرمان‌هایی که فداکاری می‌کنند و دنیا را با رفتار و کارهای حماسی خودشان غنی‌تر می‌کنند. مثل بورومیر در داستان ارباب حلقه‌ها، کسی که بعد از یک غفلت، با فدا کردن جان خودش همراهانش را نجات می‌دهد و کمک می‌کند تا ماموریتشان بالاخره به انجام برسد. بورومیر -و خیلی شخصیت‌های دیگر داستان- به دنبال نوعی شکوه حماسی هستند.

این دنیای حماسی و قهرمان‌های بزرگ چیزی است که در جنگ جهانی اول -برای اولین بار- دیگر در جنگ دیده نمی‌شد. جنگ جهانی اول جنگ بی قهرمان بود. جنگ سربازهایی که بی‌نام و نشان در میان خاکریزها و وسط دشت‌ها افتاده بودند. خلق یک دنیای حماسی خیالی توسط نویسنده‌های گونه‌ی فانتزی یک تلاش روانی بود برای اینکه دوباره دنیا را از میان آن ارزش‌ها و رویاهای از دست رفته ببینند.

جنگ اول جز ادبیات روی شرایط اجتماعی و پیشرفت‌های تکنولوژی هم اثر گذاشت. یادداشت شگفتی‌های ماندگار جنگ بزرگ درباره‌ی بعضی از این پیامدها مختصر توضیح داده، اگر کنجکاوید نگاهی به این یادداشت هم بکنید.

آشوب سیاسی در دنیای آگاتا کریستی

گونه‌ی ادبیات معمایی و کارآگاهی قبل از جنگ جهانی اول شروع شده بود اما بعد از جنگ بزرگ خیلی اوج گرفت. شروع این گونه‌ی ادبی را گاهی با داستانی از ادگار آلن‌پو می‌دانند؛ داستانی به اسم «قتل‌های خیابان مورگ». شخصیت شرلوک هولمز هم که شاید معروف‌ترین کارآگاه داستانی باشد قبل از جنگ جهانی اول خلق شده بود اما دوره‌ی اوج و عصر طلایی ادبیات معمایی بعد از جنگ جهانی اول است. 

در داستان‌های این دوره -از جمله کتاب‌های آگاتا کریستی- معمولاً یک روند ثابت را می‌بینیم: یک وضعیت اولیه که ظاهراً آرام و خوش و خرم است. سپس قتلی اتفاق می‌افتد و همه‌چیز زیرورو می‌شود. کارآگاه دست به کار می‌شود و بخش مهمی از داستان را صرف پیدا کردن سرنخ‌های ماجرا می‌کند و در نهایت قاتل یا قاتلین پیدا می‌شوند. آخر کار دوباره دنیا به آن وضع قبلی برنمی‌گردد. دوباره آرامش برقرار شده اما سایه‌ی آن جنایت همیشه بر سر آن آدم‌ها باقی می‌ماند.

بعضی منتقدها می‌گویند این روند داستانی خیلی شبیه چیزی است که آدم‌های آن دوره در مواجهه با جنگ جهانی اول تجربه کردند. جنگی که حتی درست معلوم نبود چرا اتفاق افتاده. این منتقدها می‌گویند ساختار منطقی داستان‌های معمایی، و اینکه بالاخره در آخر کار همه‌چیز روشن می‌شود و تا جای ممکن حق به حق‌دار می‌رسد انگار یک واکنش روانی به آسیب‌های آن جنگ بزرگ بود.

 بعد از جنگ جهانی اول، انگار در دنیا چیزی که ارزش جنگیدن داشته باشد دیگر وجود نداشت. انگار هیچ معنا و نظمی وجود نداشت. انسان دیگر قهرمانی در دنیای طبیعت نبود بلکه نیروی شرور و مخرب و ویران‌گری بود که هم دارد طبیعت را نابود می‌کند و هم خودش را. نویسنده‌های گونه‌های فانتزی و معمایی هرکدام به شکلی سعی کردند تا خودآگاه یا ناخودآگاه دنیایی بسازند که با رویاهایشان هم‌خوانی بیشتری داشته باشد. دنیایی که در آن نظم هست، بعضی چیزها ارزش دارد و فداکاری‌های آدم می‌تواند دنیا را جای بهتری کند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برای نوشتن این یادداشت از منابع زیر استفاده کردم

بیشتر کنجکاوی کنیم
کلیدر را مثل کار عمیق نخوانید
کلیدر را مثل کار عمیق نخوانیم

هدف نویسندگان کتاب های کاربردی و کتاب های داستانی و شعر با هم متفاوت است. اما لازم است ما هم بیشتر بخوانید

چطور عثمانی وارد جنگ جهانی شد و چرا سمت آلمان ایستاد؟
جنگ جهانی چطور به امپراتوری عثمانی کشیده شد؟

«ترکیه‌ی افتضاح، در حال فروپاشی، مستهلک و آس و پاس» این توصیف چرچیل است از ترکیه. البته دقیق‌تر توصیف چرچیل بیشتر بخوانید

جیمز باند قهرمانی با روح در بازی
جیمز باند قهرمانی با «روح در بازی»

من خیلی از نسیم نیکلاس طالب خوشم میاد. کلا فکر می‌کنم از اون آدم‌هاییه که حتی مخالف‌هاش هم سخت بتونن بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *