داستان واتیکان، کوچک‌ترین کشور دنیا

قدرت سیاسی امپراتوری روم, کلیسای کاتولیک روم رو تقویت کرد ولی بعد از سقوط امپراتوری روم قدرت کلیسا کم که نشد هیچ، بیشتر هم شد.

داستان واتیکان

نویسنده: علی بندری

واتیکان پایتخت کلیسای کاتولیک کوچک‌ترین کشور دنیا چه جور جاییه؟ این کشوری که پیاده می‌تونی همه‌اش رو زیر یه ساعت بچرخی، البته اگه کسی نباشه و خلوت باشه، چرا اصلا کشوره؟ چرا و چطوری شده یکی از بزرگترین مجموعه‌های آثار هنری در دنیا؟ چرا چند میلیون آدم در سال می‌رن یه کشور ۴۰۰ ۵۰۰ نفری رو می‌بینن. آدم هر سال می‌رن اونجا آدم‌هایی که خیلی‌هاشون کاتولیک که هیچ مسیحی هم هیچ حتی مذهبی هم نیستن. فازش چیه؟ داستانش چیه؟ و سوالاتی از این دست. 

اول اینها چرا برای ما مهمه. چون ما داریم یه مقدار تاریخ ایتالیا و مذهب در ایتالیا و اروپا رو بهش نگاه می‌کنیم. واتیکان هم الان یکی از نمادهای مذهبه در اروپا. اروپایی که به نظر میاد نقش مذهب توش کمه ولی واتیکان همچنان توش یه اهمیت‌هایی داره.

ویدیوی داستان شکل گیری کشور واتیکان رو در کانال یوتیوب بی‌پلاس ببینین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

واتیکان در اروپا

واتیکان در دل ایتالیا چسبیده به رمه. واتیکان رو در واقع موسولینی کشور کرد. نخست وزیر فاشیست ایتالیا در نیمه اول قرن بیستم. فاشیست هم فحش نیست اون موقع اسم حزبش بود. ایتالیا می‌دونیم قرن‌ها کشور نبود دیگه. مجموعه‌ای از کشورها بودن یا ملتها بودن کنار هم که ایتالیایی حرف می‌زدن فرهنگ مشترک داشتن ولی کشور واحد نبودن. از قرن پنجم بعد از سقوط امپراتوری روم تقریبا تا قرن نوزده و تشکیل پادشاهی ایتالیا. این داستان ایتالیا رو ما قبلا گفتیم خلاصه‌اش رو. تو این دوره طولانی یکی از اون دولت‌های منطقه‌ای حکومتی بود به نام Papal state که از قرن ۸ تا قرن نوزده بر منطقه‌ای که هم رم و هم همین واتیکان توشه حاکم بود. یه وقتایی ضعیف‌تر یه وقت‌هایی قوی‌تر یه وقت‌هایی هم بخش بزرگی از مرکز ایتالیای امروز اصلا در فرمان پاپ بود. پادشاهش بود. پادشاه  Papal state. پاپ رو شاه هم ببینیم دیگه. اصلا این حاکمان  Papal state منطقه لازیو رو که رم توشه تقریبا همیشه داشتن یعنی تحت حکومت پاپ بود. شاهش پاپ بود. 

تاریخ و اهمیت مذهب

تاریخ ایتالیا گفتیم در واقع گره خورده به تاریخ کلیسای کاتولیک دیگه. امپراتوری روم که ما الان به اسم یک قدرت مسیحی می‌شناسیمش احتمالا اولش می‌دونیم اصلا مسیحی نبود. سیصد سال اول مسیحیت که اصلا مسیحی بودن جرم بود مجاز نبود کسی مسیحی باشه. بعد هم البته جبران کردن یه دوره‌هایی بود کلا مجاز نبود کسی مسیحی نباشه. از دینی که به رسمیت شناخته نمی‌شه شد تنها دینی که به رسمیت شناخته می‌شه. از همون زمان امپراتوری روم هم واتیکان بود. Ager vaticanus  یا میدان واتیکان اون ور رودخونه تایبر. اما واتیکان چرا مهم شد این وسط؟ مخصوصا برای مسیحی‌ها.  بالاخره الان مهمترین جای دنیاست واسه کاتولیک‌ها. چرا؟ چرا ایتالیا؟ و چرا واتیکان؟ مسیح که مال اون منطقه نبود که. 

داستان اینه که واتیکان از همون دوران ممنوعیت یعنی از قرن اول میلادی اتفاق‌هایی توش افتاد که بعدا مهمش کرد، برای مومنین مسیحی، از جمله اینکه مثلا سن پیتر اونجا کشته و دفن شد. سن پیتری که معروفه به اینکه از حواریون نزدیک و اولین کسانی بود که به مسیح ایمان آوردن. پیتر مقدس یا پترس حواری هم در فارسی می ‌گیم. پطرس یا شمعون.

داستان هم اینه که ایشون به روایتی از اورشلیم میاد به رم می‌شه اولین اسقف رم، اولین اسقف و به عبارتی اولین پاپ. این البته یکی از روایت‌هاست. در همین منطقه واتیکان امروز در ساحل غربی رودخونه تایبر، در زمان امپراتور خشن روم، نرو، سن پیتر مصلوب شد. 

یه نقاشی خیلی معروفی هم هست که این داستان رو می‌شه از روش دنبال کرد. تک تک المان‌های این نقشی قرن پانزدهمی که از یکی از داستانهای انجیل کشیده شده مهم هستن و تو این داستان نقش دارن. از اون چیزی که در پس زمینه هست از معبد سلیمان و معبد پاگانیسم، مذهب چند خدایی، روم قبل از مسیحیت تا آدم‌ها تا کلیدها همه‌اش. ما توش نمی‌ریم اینجا فقط همینکه جلوی تصویر مسیح یا خدا داره کلیدی رو می‌ده به سن پیتر. همین کلیدها الان روی پرجم واتیکان روی سکه‌های رسمی و مدارک رسمی واتیکان هستن. نمای کلیسای سن پیتر رو هم از بالا نگاه کنی شکل کلید توش معلومه و خیلی جاهای دیگه. کلید بهشته در واقع. این به یه شکلی صحنه تولد کلیسای کاتولیک هم هست، حداقل کلیسای کاتولیک رم، چون مسیح داره قدرت الهی و قدرت زمینی و کلید طلایی و کلید آهنین رو می‌ده به پاپ، یعنی ایشون تنها قدرت مشروع اروپاست. نقاط رفرنس هم توش می‌بینیم پایه مشروعیت جدید هم از یهودیت داره میاد هم از امپراتوری روم. ترکیب میشه و قدرت جدید کلیسای کاتولیک روم رو می‌سازه. اینها خیلی برای من موضوعات جدیدی هستن و من توشون کم اطلاع. امیدوارم مثل همیشه که چیز اشتباهی نگم. اگر گفتم لطفا در کامنتها اصلاح کنین. چون داریم درباره موضوعات مهمی حرف می‌زنیم و باید شاید بیشتر از همیشه مواظب اشتباه نگفتن باشیم. 

 خلاصه ولی اینکه سن پیتر شد کسی که کشته شدنش و دفن شدنش در واتیکان در کنار رم اونجا رو مهم کرد. 

بعدتر براش مقبره‌ای درست شد و اینها منتها چیز بزرگی نبود. اصلا  تو اون قرن‌های ممنوعیت مسیحیت اینها خیلی اجازه کارهای اینطوری نداشتن حتی اجازه اینکه زمین داشته باشن هم نداشتن. هرچی هم داشتن مصادره می‌شد. مسیحیت هنوز ممنوع بود. بعد کنستانتین اول که امپراتور روم شد سال ۳۰۰ و خرده‌ای میلادی در قرن چهارم و مسیحیت رو پذیرفت زمینهای اینها رو هم بهشون پس داد. بعد هم خودش یه قصری اهدا کرد اونجایی هم که مزار سن پیتر بود یه کلیسای تازه‌ای ساختن روی قبر سن پیتر عظیم در فرم بازیلیکا با ستونها و سقف‌های بلند و کم کم همون مقبره و باسیلیکا شد یه زیارت‌گاهی که می اومدن زائرین مزار سن پیتر رو زیارت می‌کردن و چون آدم زیاد میومد بازار و خرید و فروش و اینها هم کنارش راه افتاد. و کم کم رونق اینطوری هم گرفت. در طول چند قرن هم این  ساخت و سازها در واتیکان ادامه داشت. از کاخ پاپ تا کتابخانه تا چیزهای دیگه اینطوری در طول قرنها هم تو خود واتیکان و هم در جاهای دیگه این تشکیلات کلیسا داشت ملک و املاک و اینها جمع می‌کرد و می‌ساخت. کم کم زیاد شد املاک و زمین‌های کلیسا. اولش البته به عنوان زمین دار بودن همچنان مالک بودن حاکم اون زمین‌ها نبودن. بعد در قرن ۵ میلادی امپراتوری روم پکید و کم کم همینطوری که قدرت بین جکومت‌های مختلف در ایتالیا دست به دست میشد در مناطق مختلف این تشکیلات کلیسا شد یکی از بزرگترین زمین داران کل شبه جزیره. 

دوره‌ی رنسانس و معماری واتیکان

حالا می‌خوایم یه پرش بلند بکنیم از زمان سقوط امپراتوری روم در قرن پنج به دوران رنسانس. قرن‌های ۱۵ و ۱۶. از روی هزار سال تقریبا می‌خوایم خیلی سریع بپریم. تو این هزار سال طبعا خیلی اتفاق افتاده ولی اولا این کلیسای عظیم سن پیتر همچنان روپاست. نگرانش هستن که بریزه و اینها ولی نریخته و البته تو این مدت در قرن‌های هشت و نه و اینها که کم کم دیوار می‌کشن دور این منطقه واتیکان محافظت کنن ازش و گسترش و تقویت این دیوار هم ادامه پیدا می کنه. 

اوضاع سیاسی چی بوده تو این هزار سال؟ تو این منطقه‌ای که مرکزش واتیکانه قدرت دست پاپ بوده. حالا منطقه‌ای که در حاکمیت پاپ بوده کوچک و بزرگ می‌شده ولی پادشاهی رو عمدتا در این مدت نگه داشتن. پادشاهی پاپ‌ها. دورانی که قدرت بیزانس‌ها یعنی امپراتوری روم شرقی کمتر شد پاپ عملا شده بود پادشاه اون منطقه. البته پادشاهی معمولی نبود. هم منطقه‌ای که داشتن کوهستانی بود، اداره‌اش سخت بود. عموما محلی‌ها کار خودشون رو میکردن و هر وقت قدرت بزرگتری میومد اینها قدرتشون کمتر میشد. قرنها ولی این ماجرا ادامه داشت. در کشمکش با پادشاهی‌های مختلف و امپراتوری بیزانس و امپراتوری مقدس روم و بعدها هم فرانسه ناپلئون. تمام این مدت ولی پاپ در کنار قدرت مذهبی و رهبری دینی که داشت رهبر سیاسی و پادشاه هم بود. و البته خب در قبال اینکه حکومتش رو می‌تونست نگه داره پاپ از اون طرف باید امتیازاتی هم می‌داد. مثلا از جمله اینکه با تایید امپراتورهایی بهشون مشروعیت دینی می‌داد. در واقع داستان کلیسای کاتولیک در تمام تاریخش همینه اینطوری که من ناوارد فهمیدم. یک حدی از استقلال و قدرت سیاسی رو میگیره در مقابل مهر تاییدش رو میزنه پای حکومت. حالا امپراتوری روم یا مقدس روم یا کشور ایتالیا. می‌رسیم به این حالا ولی مثلا امپراتورهای مقدس روم که تاجکذاریشون رو پاپ می‌کرد و اسمشون هم امپراتوری مقدس روم بود ولی در واقع نه ربطی به شهر رم داشتن نه به امپراتوری باستانی رم. نزدیکترین تقریبی که میتونیم بزنیم که بفهمیم امپراتوری مقدس روم کی بود و کجا بود اینه که بهشون به عنوان آلمان قدیم نگاه کنیم. اینو وقتی تاریخ آلمان رو نگاه کنیم شاید کمی بهتر بشه فهمید حالا. اصل حرف اینه ولی که بعد از سقوط امپراتوری روم در قرن ۵ میلادی قدرت کلیسای کاتولیک روم حفظ، گسترده و تقویت شد. پادشاه‌ها هم برای اینکه حمایت مردمی رو داشته باشن حمایت پاپ رو لازم داشتن، برای اینکه حمایت پاپ رو داشته باشن یه حدی از قدرت و استقلال سیاسی و حاکمیت ارضی رو برای دولت پاپ‌ها میذاشتن بمونه. 

این هزارسالی که داریم از روش می‌پریم طبعا خیلی جزئیات و پیچیدگی داره یکی از مهمترین‌هاش همین امپراتوری مقدس روم و نقش و رابطه واتیکان باهاش ولی فعلا ازش رد میشیم. 

کلکسیون هنری پاپ‌ها

تا می‌رسیم به دوره رنسانس. اینجا یه خرده باید از تاریخ سیاسی فاصله بگیریم و یه گریز کوچیکی تو تاریخ هنر هم بزنیم. دوره رنسانس قرنهای ۱۵ و ۱۶ یه پاپی آمد که خیلی پروژه‌های هنری و معماری بزرگی رو شروع کرد. مخصوصا یه پاپی که اسمش رو هم از روی ژولیوس سزار گذاشته بود پاپ ژولیوس و از نظر سیاسی-نظامی هم مهم بود. پاپ جنگجویی بود در تاریخ واتیکان ایشون که معاصر شاه اسماعیل صفوی هم هست. کسی بود که هم موزه واتیکان رو بنیان گذاشت و هم پروژه بازسازی کلیسای سن پیتر رو شروع کرد هم یه کار مهم دیگه کرد. ارتش سوئیس رو برای محافظت از خودش در خدمت گرفت. این داستان جالبی داره و سنتیه که هنوز هم ادامه داره. هنوز هم سربازهای سوئیسی در واتیکان هستن که حالا اخر ویدئو توضیح مي‌دم چرا و چطوری.

در اهمیت این پاپ ژولیوس دوم این رو بگم که ایشون هم کسیه که اولین اسقف‌ها رو فرستاد امریکا و نقش مهمی داره در کاتولیک شدن امریکای لاتین، هم کسیه که هنرمندانی مثل رافائل و میکل‌آنژ رو باهاشون قرارداد بست و آورد که در نتیجه میکل‌آنژ کلیسای سیستین Sistine Chapel رو نقاشی کرد و تبدیل شد به یکی از بزرگ ترین آثار هنری غرب. اینطور که من فهمیدم خود پاپ هم در طراحیش با میکل‌آنژ همفکری می‌کرده. شخصیتی عجیب واقعا در تاریخ کلیسای کاتولیک. آدمی با روحیاتی بسیار خشن و تند اما مستقل. از اینهایی که از کسی تاثیر نمی‌گیرن. دوست دارم درباره پاپ ژولیوس هم من یه جایی کار کنیم ولی اینجا نه. خلاصه یک کار مهم دیگر ایشون اینه که دستور میده کلیسای سن پیتر رو خراب کنن از نو بهتر و مقاوم‌تر بسازن. بالاخره طراحی ۱۱۰۰ سال پیش بود، دیگه وقت ساختش بود. 

دنبال یه بنایی بودن که نشون بده که مسیحیت پیروز شده. شکوه و عظمت دنیای مسیحی شده رو تصویر کنه. برای ساختش هم خیلی از مصالح رو از کلوسئوم آوردن از جاهای دیگه آوردن. میگفت این معبد سلیمان جدید باید بشه. کلی هم پول جمع کردن و البته عواقب دیگری هم داشت همین پول جمع کردنها  که بعدا سر و صداش در آلمان بلند شد و به جدا شدن شاخه‌های دیگه از مسیحیت کاتولیک منجر شد و حالا بعدا به اونها می‌پردازیم جای دیگه. 

خلاصه حرف اینکه خیلی از چیزهایی که ما امروز بریم واتیکان می‌بینیم اینها ساخته شده دوره رنسانس هستن. از کاخ حواری Apostolic Palace تا کلیسای سیستین کارهای میکل‌آنژ و دوناتو برامانته. این باسیلیکایی هم که امروز می‌بینیم در واقع اونی رو که بود خراب کردن این رو به جاش ساختن. این زمان اون پاپ جولیوس شروع شد ولی تموم کردنش افتاد به چندین سال بعد و آخرش هم میکل‌آنژ بود که بعد از چند تا آرشیتکت که اومدن و رفتن، آمد و تمام کرد.

توی محوطه باز جلوش هم یکی از ابلیسک‌هایی Obelisk که از مصر می‌آوردن رو گذاشتن. اینها هم داستان عجیبی داشتن این برج‌ها نماد مهمی بودن در مصر باستان. بعد که رومی‌ها مصر رو فتح کردن اینها رو از مصر بار زدن با امکانات ۲۰۰۰ سال پیش آوردن رم و بعضی‌هاشون الان هنوز که هنوزه در میدان‌های رم هستن. از جمله معروف‌ترین‌هاشون این که جلوی کلیسای سن پیتر هست. یک برج سنگی نحیف ۲۵ متری. بالاش هم یه صلیب گذاشتن که اره دیگه پرچم ما بالاست خلاصه.

درباره موزه واتیکان و خود این باسیلیکای سن پیتر حرف زیاده. هم پیاتزای جلوی باسیلیکا با طراحی لورنزو برنینی معمار و مجسمه ساز سبک باروک در قرن ۱۷ جایی که تا ۲۰۰ هزار نفر می‌تونن توش جمع بشن. هم نمای بیرونش و معماریش و تغییراتش و اجراش و هم توش که نمونه های خیلی آموزنده‌ای از هنر رنسانس هست همه طراحی برنینیه. کلیسای سن پیتر نماد کلیسای کاتولیکه و احتمالا خواهد بود شاید برای همیشه.  

بگذریم شاید بعدا بیشتر پرداختیم به اینها. اینها اتفاقات قرن ۱۶ هستن. قرن ۱۶ و ۱۷. این باسیلیکا تکمیل می‌شه با بنایی عظیم و با شکوه، چشمگیر، هم از بیرون و هم مخصوصا و خیلی بیشتر از داخل. ابهتش نفس گیره و چند قرنی هم اصلا بزرگترین کلیسای دنیا بوده.

نکته جالبی که ولی نباید ازش گذشت اینه که پاپها از یه جایی شروع می‌کنن به جمع کردن آثار هنری. مجسمه و نقاشی. و از اون به بعد هم همین سنت رو ادامه دادن و گسترش دادن به هنرهای معاصر. می‌خرن میارن واتیکان و می‌گذارن به نمایش برای عموم. مجموعه‌ی بسیار عظیم و ارزشمندی که همینطور هم بهش اضافه می‌شه. 

 

پس این دوره چند صد ساله در واتیکان بزرگترین کلیسای دنیا ساخته شد St. Peter’s Basilica در دوران رنسانس و در قرن ۱۶ الان هم از مهمترین و مقدس‌ترین مکانهای کاتولیکهاست در همه دنیا و البته نمونه‌ای از معماری رنسانس. از کارهای میکل‌آنژ تا برنینی. خیلی هم البته طول کشید تا کامل شه ولی الان همونقدر شاید که برای کاتولیکهای مومن جای مهمیه برای بقیه آدم‌ها هم دیدنش یک تجربه هنری و معماری بی نظیره. خلاصه در دوره رنسانس در همون قرونی که پادشاهی پاپ‌ها ادامه داشت این کلیسا رو هم ساختن و یه کار دیگه هم کردن که مهم بود و از قرنهای ۸ و ۹ شروع شد این بود که دور واتیکان هم دیواری کشیدن برای محافطت از پادشاه یعنی پاپ. 

تشکیل ایتالیای متحد

از روی ماجراهای پر فراز و نشیب این چند قرن بپریم برسیم به قرن نوزده و وقتی که ایتالیای متحد داشت شکل می‌گرفت. با این یادآوری که داریم از رو خیلی چیزها می‌پریم از جمله ناپلئون. ولی بریم برسیم به وسط‌های قرن نوزده که بعد از اختلافات و جنگها با المان‌ها و بعد یا فرانسه ناپلئون و اشغال و بعد استقلال دوباره و همه چی این بار ایتالیا درگیر نزاع داخلی می‌شه. 

از زمان ناپلئون در قرن ۱۸ تمایلات میهن دوستانه ایتالیایی یکپارچه داشت رشد می‌کرد در شبه جزیره. به جنگهای داخلی و شورش ها و گاریبالدی و اینها هم الان کاری نداریم می‌رسیم به جایی که وسط های قرن نوزده ایتالیا متحد شد و شد پادشاهی ایتالیا. Kingdom of Italy بعد هم گفتن ما پایتختمون رو میخوایم بذاریم رم. رم بالاخره بیش از دو هزار ساله شهر مهمی بوده پایتخت بوده، موقعیت خوب، تاریخ غنی. بریم اونجا. مشکل ولی خب اینه که رم دست پاپه. یعنی نقشه اینطوریه که همه ایتالیا شده پادشاهی یکپارچه به جز اون یه تکه. 

 در نتیجه حمله میکنه ایتالیا به papal states و بدون تلاش و زحمت زیاد ارتش فسقلی پاپ هم میره کنار و رم می‌افته دست اینها. یعنی عملا همه اون منطقه تحت حاکمیت پاپ می‌افته دست حکومت جدید سکولار ایتالیا. جز اون چیزی که پشت دیوارهای واتیکان بود. ۶۰ سالی این وضعیت عجیب رو دارن که پاپ پشت دیوارهای واتیکانه می‌گه ای مردم من زندانی پادشاهی ایتالیام. در حالیکه اساسا پادشاهی ایتالیا رو به رسمیت هم نمی‌شناسه. حالا این وضعیت شاید اگر پاپ فقط قدرت سیاسی بود و مذهبی نبود می‌شد جنگ داخلی یا بالاخره ارتش می‌‌آوردن می‌زدن می‌پکوندنشون ولی پاپ به جز قدرت سیاسی قدرت مذهبی هم هست و این کار رو پیچیده می‌کرد. ۴- ۵ تا پاپ عوض شد ۶۰ سال گذشت و چیزی عملا عوض نشد. سفت نشسته بودن پاپ‌ها میگفتن نه شما اشغال‌گرین و ما مذاکره نمی‌کنیم. تا رسیدیم به ۱۹۲۹ موسولینی.

موسولینی با پاپ به توافق رسید

موسولینی که نخست وزیر ایتالیا شد یک کار مهمی هم که کرد این بود که گفت این مساله رو حل کنم. و کرد. به نمایندگی از پادشاه با پاپ به توافق رسید. 

بعد در ۱۹۲۹ موسولینی یه قرارداد مهمی رو امضا می‌کنه که به پاپ حق حاکمیت بر واتیکان رو می‌ده به اضافه ۹۲ میلیون دلار برای جبران اون چه که پاپ در Papal states داشت و از دست داد. در مقابل پاپ ایتالیا رو به رسمیت می‌شناسه و از اون ور هم متعهد می‌شه که در جنگ‌ها و اینها بی طرف بمونه. یعنی می‌بینیم که اون مهر تایید پاپ برای اینکه مشروعیت پادشاهی ایتالیا کامل بشه همچنان لازم بوده و برای همین هم طرفین تونستن هر کدوم مقداری از خواسته‌های خودشون بیان عقب، از خواسته‌های طرف مقابل بهش بدن و برسن به نقطه‌ای که برای هر دو قابل پذیرشه.  پیچیده است یه مقدار جزئیاتش ولی مهمه. بالاخره یک میلیارد و دویست میلیون نفر تو دنیا کاتولیک داریم. برای اینها واتیکان مرکز مذهبی خیلی مهمیه و اینطوری به کمک موسولینی این کوچکترین دولت مستقل دنیا شکل گرفت. کشوری که هرچند کوچیکه، هرچند تو دل ایتالیاست ولی خیلی از چیزایی رو که از یه کشور انتظار داریم داره. از دولت و قانون و سکه و تمبر و پلیس و زندان و بانگ و پلاک ماشین و دامنه va. 

 کی از پاپ محافظت می‌کنه؟ گارد سوئیس. چرا؟ از ۱۵۰۶. از زمان شروع حکومت صفویان در ایران. حدود ۵۰۰ سال پیش. ارتش سوئیس اون موقع شهرت پیدا کرده بود به اینکه جنگجویان قوی داره که می‌تونه بفرسته به کشورهای دیگه برای کمک به ارتش‌هاشون. وفادار و قوی. به عنوان Mercenary تو فارسی ما کلمه خوب براش نداریم. میگیم اجیر یا مزدور. ولی تو انگلیسی معنی منفی نداره. دلاورانی هستن که می‌رن در جنگی که جنگ خودشون نیست در ازای مزد مثلا شرکت می‌کنن.  در قرون وسطی و رنسانس خانواده‌های سلطنتی در اروپا از ارتش سوئیس از این مزدورها می‌گرفتن. واقعا هم در موقعیت‌های مهمی نجات دادن پاپ رو. الان هم هست این سنت و از چند تا روستا و شهر مشخص در سوئیس صد و چند تا سرباز هستن که مستقرن در واتیکان و گارد حفاظت پاپ رو تشکیل می‌دن. در سفرها هم می‌رن. سنت ۵۰۰ ساله شده دیگه.

یه چیز شاید مهمی که من نمیدونستم این بود که پاپ در واقع پادشاه واتیکانه. پاپ که در واقع اسقف اعظم رم و در راس تشکیلات کاتولیکه در دنیا، پادشاه سیاسی کشور واتیکان هم هست. این یه خرده برای ما درکش شاید سخت باشه چون تو اسلام مثلا یه نفر نیست که در راس کل سازمان مذهبی شیعه یا سنی باشه ولی در دنیای کاتولیک هست. مثل یک شرکت بزرگ هم می‌شه در نظر گرفت. The Holy See در واقع که مثلا مدیرعاملش پاپه. منتها این مدیرعامل یا در واقع پادشاه یک پادشاه مطلقه است. Absolute monarchy. مشروطه نیست. مجلس و اینها نداره که قدرتش رو مشروط کنن. مثل عربستانه از این نظر. یا قطر. اما از اون ور موروثی هم نیست. یعنی پادشاه مطلقش انتخاب می‌شه توسط یه گروه محدودی البته. برای همین هم شاید مثلا تو اتحادیه اروپا نیست چون فقط دموکراسی‌ها رو راه می‌دن اونجا. 

شهروندهای واتیکان چه کسانی هستند؟

شهروندهاش چطوری شهروندش می‌شن؟ هیچکی عملا واتیکانی به دنیا نمیاد. پاپ بهشون شهروندی می ده. به کی می‌ده؟ به کسایی که براش کار می‌کنن. کار هم نکنن شهروندی شون رو از دست می‌دن. کلا هم ۴۰۰-۵۰۰ نفر بیشتر نیستن کاردینال و دیپلمات و امور کاتولیکی کلیسایی. کشوری با جمعیت زیر هزار نفر که سالیانه چند میلیون بازدیدکننده داره.

پس چی گفتیم. واتیکان کوچکترین کشور دنیاست. یک همسایه داره فقط، اون هم ایتالیا. مرزش هم عملا دیواریه که در دوران قرون وسطی و رنسانس ساخته و تکمیل شده. مهمترین ساختمونش باسیلیکای سن پیتره که قرن ۴ میلادی زمان امپراتوری روم ساخته شد و قرن ۱۶ یازسازی شد روی مقبره سن پیتر.

واتیکان سیتی محل زندگی پاپ هم هست که هم رهبر مذهبی کاتولیک‌هاست هم پادشاه کشور واتیکانه و رییس دولت واتیکان که رسما بهش میگن Holy See.  

خدمات شهری واتیکان از کجا میاد؟

آب و غذا و برق و اینها از کجا می‌آرن؟ همه‌اش با ایتالیاست عملا. درآمدش از نذورات و اهدایی کاتولیک‌های سرتاسر جهانه. پلیس ایتالیا اجازه ورود به واتیکان نداره به جز میدان سن پیتر و تنها ارتشی که اجازه داره بیاد از ۱۵۰۶ ارتش سوییسه.

پاپ در واقع اسقف رمه و تکنیکی فرقی نداشته با بقیه اسقف‌ها. منتها چون رم خیلی از بقیه مهمتر و گنده‌تر بود در زمان امپراتوری رم، اسقف رم هم عملا قدرتش بیشتر شد. این کمک کرد اونجا واسه خودش یه قدرت محلی بشه. همزمان با افول قدرت امپراتوری روم قدرت کلیسای کاتولیک زیاد شده. حواسمون هم باشه که این در واقع اصلا کلیسای رومیه دیگه. Roman catholic church اصلا تو اسمشه. یعنی قدرت سیاسی امپراطوری کلیسای روم رو قوی کرد ولی بعد با افول قدرت امپراتوری قدرت کلیسا کم که نشد هیچ بیشتر هم شد.    

 

ـــــــــــــــــــــــــــ

برای نوشتن این یادداشت از منابع زیر استفاده کردم

  • https://www.youtube.com/watch?v=75aY2tIJHFo
  • https://en.wikipedia.org/wiki/Saint_Peter
  • https://en.wikipedia.org/wiki/Sistine_Chapel
  • https://en.wikipedia.org/wiki/Obelisk
  • https://en.wikipedia.org/wiki/St._Peter%27s_Square
  • https://en.wikipedia.org/wiki/Gian_Lorenzo_Bernini

 

بیشتر کنجکاوی کنیم
تاریخ ایتالیا
تاریخ ایتالیا در نیم ساعت

نویسنده: علی بندری جایی که به اسم ایتالیا می‌شناسیم در گذشته بخشی از امپراتوری روم و روم باستان بوده. شهر بیشتر بخوانید

بیسمارک صدراعظم آلمان
بیسمارک که بود و چه کرد؟

نویسنده: علی بندری   در ماه ژوئن ۱۸۶۲ حدود ۱۶۰ سال پیش یک سیاستمدار ۴۷ ساله آلمانی رفت در مهمونی بیشتر بخوانید

شیلی پس از بحران پینوشه
کشورها چطور از پس بحران برمیان؟

نویسنده: عباس سیدین، علی بندری    کتاب آشوب برای من مثل نشستن پای صحبت آدمی بود که دوست دارم ببینم بیشتر بخوانید

3 نظر برای “داستان واتیکان، کوچک‌ترین کشور دنیا

  1. نظریهٔ خاصی ندارم اما لطفا در مورد کشور انگلستان و فرانسه به شکل سریالی ویدیو بساز.
    تشکر

  2. نقش سیاسی پاپهای با لباس مشکی در نظم نوین جهانی و قدرت آنان در سیاست گذاری‌ها به چه میزان است لطفا با ماخذ استفاده شده بفرمایید

  3. نقش سیاسی پاپهای با لباس مشکی در نظم نوین جهانی و قدرت آنان در سیاست گذاری‌ها به چه میزان است لطفا با ماخذ استفاده شده بفرمایید
    خیر من چنین چیزی نگفته بودم برای اولین بار مطالب شمارا خواندم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *