حتماً اسم ماشینهای خودران را شنیدهاید. این ماشینها امروز در صدر اخبار دنیای تکنولوژی هستند. گوگل و تسلا هم بر سر این ماشینها رقابت خیلی تنگاتنگی دارند. اما از بین این همه تکنولوژی و محصول جدید چرا ماشین خودران اینقدر مورد توجه قرار گرفته؟ چون حملونقل یکی از بزرگترین بخشهای خدمات است و کسی که بتواند این بخش را کنترل کند مالک سهم خیلی بزرگی از این صنعت خواهد شد. به تمام رانندههایی فکر کنید که چه در شهر و چه در جادهها مسافر و کالا و بار جابهجا میکنند. این چیزی است که گوگل و تسلا به دنبال آنند.
به نظر میرسد بزودی ماشینهای خودران ساخته میشوند. اما تکلیف این همه آدمی که در این بخش مشغول کارند چه میشود؟ این یکی از سوالها و ترسهای بزرگ است.
نویسنده: عباس سیدین
در اپیزود ۴۴ پادکست فارسی بیپلاس خلاصه کتاب اقتصاد روایی رابرت شیلر را شنیدیم. آقای شیلر اقتصاددان میگوید این ترس و نگرانی یکی از روایتهای دائمی و همیشگی است؛ روایت ترس از بیکاری تکنولوژیک از جانب کسانی که آنها را گاهی «لودایت» مینامند. لودایت به کسی گفته میشود که از پیشرفت تکنولوژی نگران است یا میترسد.
یک ترس قدیمی: همه قرار است بیکار بشویم
بیکاری تکنولوژیک آنقدر سابقهدار و دائمی است که اسم خاص و مشخص هم دارد. به کسانی که با تکنولوژیهای جدید مخالفت میکنند یا دربارهی آنها نگرانی دارند «لودیت» Luddite یا ««طرفدار لود» میگویند.
این نگرانی و ترس در هر دورهای خودش را به شکل تازهای نشان میدهد. یک زمانی مساله ماشینهای پارچهبافی و کشاورزی بود، و حالا ماشینهای خودران و هر نوع ماشین و روباتی که در کارخانهها کار میکند. حتی وقتی چراغهای راهنما برای کنترل ترافیک خیابانها ابداع شد، عدهای نگران بودند که حالا این همه پلیس و مامور راهنمایی و رانندگی بیکار میشوند.
افسانه یا واقعیت: ترس از تکنولوژی اوج میگیرد
ماجرای شخصیت «لود» از اواخر قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ در انگلستان شروع میشود. آن موقع نساجی از اولین صنایعی بود که داشت صنعتی میشد. یعنی وابستگی خیلی کمتری به کارگران داشتند. شرایط کار تا قبل از آن هم به قدر کافی سخت بود؛ اما حالا ماشینها میتوانستند با سرعت بالاتر و خیلی ارزانتر پارچهبافی کنند. گفته میشود که در اواخر قرن ۱۸ شخصیتی به اسم «نِد لود» به این موضوع اعتراض کرد و ظاهراً چند دستگاه بافندگی خودکار را تخریب کرد.
این ماجرا در سالهای بعد به شکل افسانه و اسطوره درآمد. در اوایل قرن ۱۹ کارگران بخشهای مختلف منجمله نساجی و کشاورزی اعتراضها و شورشهایی را ترتیب دادند که با واکنش دولت و ارتش سرکوب شد. اما اسم «لودایت» به معنای «طرفدار لود» باقی ماند. معلوم نیست که شخصیت «ند لود» واقعی بوده یا نه. گروهی میگویند ریشه اعتراضها و شورشهای کارگران شرایط بد اقتصادی بوده و نه لزوماً مخالفت با تکنولوژی؛ مخصوصاً که اوضاع اقتصادی به خاطر جنگهای ناپلئونی اصلاً خوب نبود. اما واقعیت تاریخ هرچه باشد، از دلش این روایت بیرون آمد که تکنولوژیهای جدید منجر به بیکاری گروه هرچه بیشتری از مردم میشود.
در اوایل قرن بیستم هم -حتی قبل از ظهور کامپیوتر- باز این نگرانی وجود داشت که ابزارها جای آدمها را میگیرند و به قول یک منتقد «مایهی نابودی انسان و ویرانی خانوادهها و افزایش جرم و خودکشی خواهند شد».
آیا ترسهای ما روزی واقعی میشوند؟
رابرت شیلر در کتاب «اقتصاد روایی» ریشهی این روایت را حتی تا زمان باستان هم پی میگیرد و از ارسطو (۳۵۰ قبل از میلاد) اینطور نقل میکند که گفته اگر هر ابزاری بتواند خودش کار را انجام بدهد دیگر کاری برای کارگران و بردهها نخواهد ماند.
تا امروز این ترسها به واقعیت تبدیل نشدهاند، اما کسی هم نمیتواند بگوید بعد از این هم اینطور خواهد بود. تا اینجای کار، هر ابداع و پیشرفت تکنولوژیکی بخشی از شغلها را از بین برده و شغلها و موقعیتهای تازهای ایجاد کرده؛ اما همچنان معلوم نیست آینده چطور باشد. شاید راز ماندگاری این روایت هم -که رابرت شیلر آن را روایت دائمی مینامد- در همین پیشبینیناپذیری آینده باشد.
- تصویر این متن ترکیبی از نقاشی لودیت در ۱۸۱۲ از ویکیپدیا و بازسازی آن در دنیای مدرن است که از rolandberger برداشتهام
عالی.ممنون