کتاب فرمول چی میگه؟
اگر موفقیت برای شما مهمه و میخواین بدونین چرا بعضیها موفق میشن یا چرا با این همه استعداد و تلاش موفق نشدین لازمه بدونین موفقیت به چه چیزهایی وابسته نیست. اصلیترین و امیدبخشترین حرف کتاب فرمول اینه که اگر تا الان در رشتهای که فعالیت میکنین به موفقیت نرسیدین شاید مشکل از استعداد، توانایی یا تلاش شما نباشه. قبل از توضیح درباره اینکه کتاب فرمول چی میگه؟ باید بگم تعریف موفقیت چیه، اون هم از دید باراباشی نویسنده کتاب.
خلاصه کتاب فرمول؛ قوانین جهانی موفقیت رو در اپیزود ۲۸ پادکست بیپلاس بشنوین.
نویسنده: بهجت بندری
تعریف موفقیت چیه؟
یه وقتی من برای خودم هدف شخصی دارم، وقتی به اون هدف شخصی میرسم یه حس رضایت درونی پدا میکنم و احساس موفقیت میکنم. اشتباه هم نیست، اتفاقا این موفقیت چیزیه که توی زندگی شخصی بهش نیاز داریم و به پیشرفت و رضایتمون هم کمک میکنه.
اما یه مدل دیگهای هم از موفقیت هست. تصور کنین الان بریم توی خیابون و به صورت کاملا رندوم از ۵۰ نفر بخوایم اسم سه نفر از کسایی که به نظرشون در نویسندگی، ورزش، بازیگری یا هر زمینهی دیگهای موفق هستند رو بنویسن. به نظرتون این لیستهای سه تایی، اشتراکاتی دارند؟ جواب مثبته. در هر زمینهای آدمهایی هستند که تونستن نظر اکثریت رو جذب کنن و به نظر عموم موفق بودن. میتونین فردا این تست رو انجام بدین و از آدمهای اطرافتون بخواین اسم سه نفر از آدهای موفقی که میشناسن رو بهتون بگن.
موفقیتهای قابل سنجش
مدل اول یعنی موفقیت فردی قابل سنجش نیست، این مدل از موفقیت خیلی درونیه و فرمول و قانون مشخصی نداره. مثلا اگر من آدم کمالگرایی باشم هدفهایی که برای خودم میذارم و جایی که فکر میکنم با رسیدن بهش رضایت خاطر پیدا میکنم خیلی متفاوت از آدم سهلگیره. یا اینکه سابقهی پیشینی من باعث میشه موفق بودن برام جور دیگهای تعریف بشه. اگر من میانگین نمرهی ریاضیم ۱۲ باشه و بعد از تمرین و ممارست زیاد به ۱۵ برسم این برام موفقیته اما اگر توی همون کلاس میانگین نمره ۱۵ باشه، رسیدن من به نمرهی ۱۵ موفقیت چشمگیری نیست.
چیزی که باراباشی نویسندهی کتاب دنبال سنجش و فرموله کردنش هست موفقیت نوع دومه. یعنی میخواد ببینه چی میشه که بعضی افراد توی اون لیستها به صورت تکراری اسمشون نوشته میشه و از نظر جامعه آدمهای موفقی محسوب میشن. این مدل موفقیت کاملا قابل سنجشه و میبینیم که قابل پیشبینی هم هست. حتی میشه قوانین مشخصی براش نوشت و با درصد بالایی اطمینان داشت که با این قوانین به نتیجه یعنی موفقیت میرسیم.
۵ مسیر اشتباه برای رسیدن به موفقیت
سوال اصلی که کتاب بهش جواب میده اینه که قوانین موفقیت چیه؟ ولی درکنارش هم به ما میگه که موفقیت به چه چیزهایی بستگی نداره. این جا این مدلی میخوایم نگاه کنیم بهش. میخوایم بگیم موفقیت به چه چیزهایی ربطی نداره.
- اولین چیزی که باید بدونیم اینه که موفقیت صرفا نتیجهی عملکرد ما نیست. توی این مدل از موفقیت مهم اینه که از نظر بقیه عملکرد ما چه مدلی درک میشه و ادراک اونا از ما چیه. برای همین صرفا تمرکز کردن روی عملکرد و تلاش و کوشش شبانهروزی مارو به موفقیت نمیرسونه.
- دومین نکته اینه که موفقیت در منطقهی مافوق بشر اتفاق نمیافته. یعنی همهی ما برای ارائهی عملکرد محدودیت داریم، حتی اونهایی که به موفقیت میرسن. همین محدودیت نشون میده خیلی وقتها اختلافی در عملکرد آدم موفق با بقیه وجود نداره. چیزهای دیگهای دستشون تو کار بوده تا اون آدم به خصوص موفق شده. مثلای خطای انسانی داورهایی که عملکرد شرکت کنندهها رو قضاوت کردن. پس اگر هنوز به موفقیت نرسیدیم ممکنه فاصلهای هم باهاش نداشته باشیم.
- نکتهی سوم به ما میگه موفقیت عادلانه تقسیم نمیشه. بسیاری از پروژههای شکست خورده، لزوما پروژههای بیکیفیتی نبودن، تنها عاملی که اونها رو از گردونهی موفقیت بیرون انداخته اینه که حمایت اولیه ازشون نشده. اگر شایستگی ما در انجام کاری با یه موفقیت همراه باشه برامون موفقیت بیشتری رو در آینده پیش میاره. در کنار شایستگی چیزی که برای موفقیت نیاز داریم روشن شدن موتور تقدم امتیازیه. این موتور رو شایستگی و عملکرد ما به تنهایی نمیتونه روشن کنه.
- توی نکتهی چهارم باراباشی به ما نشون میده اگر توی تیم میخوایم کار کنیم و موفق باشیم، لازم نیست که همهی همکارامون ستارههای درخشانی باشن. جمع کردن ستارهها کنار همدیگه و ساختن یه تیم با اونها لزوما باعث موفقیت اون تیم نمیشه. توی همچین شرایطی مهم رابطهی آدمها با هم و فرصت برابریه که امکان همکاری اعضای تیم رو کنار هم به وجود میاره. اما اگر در نتیجهی این همکاری تیم به موفقیت برسه، همهی اعضا سهم برابری از این موفقیت نمیبرن. یعنی پاداش این موفقیت برابر تقسیم نمیشه. پاداش به کسی میرسه که ناظرها فکر میکنن سهمش در موفقیت تیم بیشتر بوده. حتی اگه همچین ادراکی با واقعیت نخونه. واقعا اینطور نباشه.
- و در نهایت قانون پنجم موفقیت به ما نشون میده که ناب بودن، هیجانانگیز بودن و تازگی یه ایده باعث موفقیت و پیشرفت نمیشه. در واقع ارزش یه ایده به تنهایی عامل کلیدی موفقیت نیست. اجرای ایده نقش مهمی توی میزان موفقیتش داره، همین نحوهی اجرا بارها باعث شده ایدههای تازه شکست بخورن و یا ایدههایی که در نگاه اول چندان جذابیتی نداشتن به خاطر شکل اجراشون به موفقیت رسیدن. تا وقتی که ما مقاومت و استمرار در کارمون داریم هر ایدهای ممکنه باعث موفقیتمون بشه.
اگر هنوز موفق نشدید مشکل از استعدادتان نیست
این نکتهها و قوانین به ما نشون میدن چه چیزهایی باعث موفقیت آدمها نیست و در کنارش مکانیزم پشت موفقیت چه مدلی کار میکنه. وقتی این مکانیزمهارو خوب بشناسیم میتونیم نابرابری در رسیدن به موفقیت رو کم کنیم. یعنی اگر استعدادی در اطرافیانمون میبینیم که به دلیل نا آشنا بودن با مکانیزمهای موفقیت به بن بست رسیده میتونیم موتور تقدم امتیازیشون رو روشن کنیم و هلشون بدیم که توی مسیر درستی قرار بگیرن. این کار به ما هم کمک میکنه تا شبکهای از آدمهای موفق دورمون باشن و خودمون هم به موفقیت برسیم.
حرفهای باراباشی و نتایج تحقیقاتش به درد خیلیها میخوره. یکی از بهترین چیزهایی که این کتاب یادمون میده اینه که اگر تاالان در رشتهای که فعالیت میکنین «موفق» نشدیم شاید مشکل از استعداد، توانایی یا تلاشمون نیست. باراباشی بهمون میگه که به جز اینها دیگه کجاها میشه دنبال دلایل موفق نشدن و راههای موفق شدن گشت.
اگر علاقهمند شدین بیشتر درباره کتاب فرمول بدونین، این پیشنهادها راهگشان
- خلاصه کتاب فرمول رو توی اپیزود ۲۸ پادکست بیپلاس بشنوین
- توی پست فرمول موفقیت چیه هم بیشتر درباره علم شبکه و شیوهی کار باراباشی توضیح دادیم.
- باراباشی توی سایتش مقالهها و تحقیقهایی رو گذاشته که با بررسی اونها به فرمول موفقیت رسیده.
- لینکهای خرید کتاب فرمول هم توی صفحه از کجا بخریم هست.
- عکس رو از Shutterstock برداشتم.