زندگی مردمی که نمیشناسیم چقدر با زندگی ما فرق دارد؟
در اپیزود ۱۴ پادکست خلاصه کتاب بیپلاس درباره کتاب واقعیت حرف زدیم. از نویسنده کتاب، مرحوم هانس روزلینگ گفتیم و تلاشش برای نقاشی کردن یک تصویر واقعگرایانه از زندگی مردم دنیا با راه انداختن پروژه گپ مایندر. به گفته دستاندرکاران پروژه، گپ مایندر قراره یک مخزن واقعیت (فَکت) باشه نه یک مخزن عقیده. هدفش هم اینه که با ارائه دادن آمار واقعی، سوتفاهمها و سوبرداشتهای ما رو درباره زندگی از بین ببره.
یکی از قسمتهای سایت گپ مایندر، که در پادکست خلاصه کتاب بیپلاس هم دربارش حرف زدیم، پروژهایه به اسم خیابان دلار. از نظر من جالبترین بخش گپ مایندره و اگر فرصت داشته باشید میشه دو سه ساعتی در اون غرق شد و قسمتهای مختلفش رو بررسی کرد.
در ادامه، راهنمایی درباره گشت و گذار در خیابان دلار آقای هانس روزلینگ رو میخونید. تجربهای که مثل یک سفر مجازی با اقامت رایگان در دل خونههای مردم جهانه و به ما نشون میده که جهان اونقدری که فکرش رو میکنیم، جای سیاه و افسردهکنندهای نیست.
نویسنده: شیرین شاطرزاده
ورود به خیابان دلار
تنظیمات پیش فرض سایت گپ مایندر جوریه که شما با ورود به خیابان دلار میتونید عکسهایی از خانوادهها رو در جاهای مختلف دنیا ببینید. وضعیت اقتصادی هر خانواده هم پایین عکسش به دلار ثبت شده. میتونید عکسها رو باز کنید و داستان خانوادهها رو هم بخونید. وقتی به اندازه کافی از تصویر خانوادهها لذت بردین، به اول صفحه برگردین و سایر قابلیتهای خیابان دلار رو هم امتحان کنید.
شما میتونید سبک زندگی مردم دنیا رو باهم مقایسه کنید. ویژگیهایی که شاید حتی به ذهنتون هم نرسیده باشه که میتونن معیاری از سطح زندگی افراد باشن. یک مثال خوب سرویس بهداشتیه. در خیابان دلار میبینید که یک خانواده با قدرت خرید ۲۷ دلار در ماه در بوروندی، از یک چاله در زمین به عنوان سرویس بهداشتی استفاده میکنن؛ در حالی که یک خانواده در رومانی با قدرت خرید ۱۰۰۰ دلار در ماه، یک سرویس بهداشتی تمیز همراه با روشویی و کاشیهای طرحدار دارن.
یک مثال خوب دیگه، اسباببازیه. نوع و تنوع اسباببازیهای بچههایی که یکیشون در تانزانیا و یکی دیگه در رومانی زندگی میکنه شبیه به همه. وجه اشتراکشون اینه که خانوادشون در یک سطح اقتصادی هستن.
ساعت مچی، مدل در حمام، وضعیت دندانها، نوع تخت خواب و خلاصه هر چیز کوچیکی که فکرش رو بکنید بخشهایی از خیابان دلار هستن که میتونید ببینید. در تنظیمات بالای صفحه میتونید تعیین کنید که وضعیت مردم یک یا چند کشور خاص در تمام سطوح اقتصادی رو ببینید، یا تنظیم کنید که فقط وضعیت مردم در یک سطح اقتصادی به شما نمایش داده بشه.
خیابان دلار چطوری وضعیت مالی مردم رو مقایسه میکنه؟
مدلی که خیابان دلار برای وضعیت درآمدی مردم در نظر گرفته، میزان مصرف ماهیانه اونهاست نه درآمد خالصشون. مثلا اگر خانوادهای هر ماه ۱۰۰ دلار خرج خورد و خوراکش میشه و ۱۰۰ دلار هم باید اجاره خونه بده، خیابان دلار مبلغ ۲۰۰ دلار رو پایین عکسهای اون خانواده ذکر میکنه.
با یک مثال ساده میشه دلیل این انتخاب رو توضیح داد: فرض کنیم یک خانواده متوسط در کشور x و یک خانواده متوسط در کشور y هردو ماهانه معادل ۵۰۰ دلار آمریکا درآمد دارن. به نظر میرسه هر دو خانواده از نظر مالی در یک سطح باشن؛ اما وقتی قیمت یک کیلو گوشت در کشور x معادل ۱۰ دلار و در کشور y معادل ۱۰۰ دلار باشه، ماجرا فرق میکنه. پس اینجا علاوه بر درآمد، قدرت خرید هم مهمه.
خیابان دلار چند محاسبه انجام داده و در نهایت وضعیت مالی هر خانواده رو با چندتا ضرب و تقسیم ساده به دست آورده. تعداد افراد بزرگسال خونواده، میزان درآمد، میزان خرید خوراکی، میزان خرید غیرخوراکی و میزان مواد غذایی که به صورت خونگی تولید میشن (مثلا از باغچه خونه به دست میان) در چند فرمول لحاظ شده تا بشه یک مقایسه معقول بین افراد انجام داد.
خیابان دلار به چه دردی میخوره؟
یک کاربرد پروژه خیابان دلار رو در پادکست گفتیم: بفهمیم دنیا به اون وحشتناکی که فکر میکنیم نیست و مردمی که در نقاط مختلف دنیا زندگی میکنن اما در یک سطح اقتصادی هستن، زندگیهایی شبیه بهم دارن. هدف هانس روزلینگ و همکارانش از به راه انداختن گپ مایندر و بعد خیابان دلار این بوده که تفکرهای قالبی یا استریوتایپها درباره زندگی مردم مختلف رو از بین ببرن.
خیابان دلار باعث میشه بتونیم زندگی مردم مختلف دنیا رو ببینیم و با سطوح مختلف زندگی در کشورهای مختلف آشنا بشیم. مثلا اگر گردشگر هستیم و قصد داریم به یک سفر خارجی بریم، قبلش میتونیم از پروژه خیابان دلار کمک بگیریم تا بفهمیم مردم در کشور مقصد ما چطور زندگی میکنن. این مقایسه بهخصوص برای کسایی که اهل سفرهای اقتصادی و استفاده از برنامههایی مثل coach surfing (پروژهای برای اقامت در منزل افراد در جاهای مختلف دنیا) هستن، خیابان دلار میتونه مثل یک کتاب راهنما باشه.
از مسواک تا ساعت مچی
تولستوی یک نقل قول مشهور داره: «خانوادههای خوشبخت همه شبیه هم هستند ولی خانوادههای بدبخت هریک بدبختی خاص خود را دارند.»
به نظر من اگر تولستوی در زمان اجرا شدن پروژه دلار زنده بود، حتما درباره این نقل قول تجدید نظر میکرد و میگفت «خانوادهها همیشه شبیه هم هستند». چون این چیزیه که شما در خیابان دلار باهاش روبهرو میشین: خانوادههایی در سرتاسر دنیا که با وجود تفاوتهاشون انگار همه یک شکل هستن.
وقتی به سراغ خیابان دلار میرویم بیشتر متوجه این موضوع میشویم. میتوانیم ریز به ریز جزئیات زندگی آدمهای مختلف را باهم مقایسه کنیم و ببینیم یکی از اهالی بورکینافاسو چه مدل مسواکی دارد یا ساعت مچی یک شهروند نروژی چه شکلی است.