کلیشههایی که در مسائل مختلف دربارهی زنها وجود داره فقط باعث شناخت نادرست از اونها نمیشه، گاهی سلامت جسم و روانشون رو تهدید میکنه. چون این کلیشهها فقط نقل دهن مردم کوچه و خیابون نیست، متخصصان امور مختلف هم در ذهنشون چنین سوگیریهایی دارند، هرچند انکارش کنن و هرچند سعی کنن توضیح منطقی براش پیدا کنن.
نویسنده: مریم مهری
دربارهی سوگیریهای شناختی در تصمیمگیریها، طراحی شهری و صنعتی و حتی در زمینهی پزشکی و دانش، کرولاین کریادو پرز تو کتاب زنان نامرئی مفصل صحبت کرده که خلاصهش رو در اپیزود ۵۸ بیپلاس شنیدیم. یکی از سوگیریهای شناختی اینه که یکسری اختلالها فقط به مردان نسبت داده میشه یا فقط در مردان جدی گرفته میشه. از جمله PTSD که به عنوان اختلال اضطراب پس از سانحه میشناسیمش. در حالی که زنان زیادی بعد از زایمان تجربهش میکنن، تجربههایی که سیستم پزشکی یا اجتماعی بهش اهمیت چندانی نمیده.
زایمان میتونه یکی از دردناکترین تجربههای زندگی یه زن باشه، اما اثرات دراز مدتی که تروما میتونه بر میلیونها تازهمادر داشته باشه هنوز تا حد زیادی نادیده گرفته میشه.
ترومای بعد از زایمان
PTSD یه اختلال اضطرابیه که از اتفاقات خیلی استرسزا، ترسناک یا ناراحتکننده نشات میگیره و اغلب از طریق فلاشبکها و کابوسها دوباره زنده میشه. این وضعیت برای اولینبار زمانی که سربازها از جنگ جهانی اول برگشتن و شاهد وحشتهای غیرقابل تصور بودن، برجسته شد. بیشتر از ۱۰۰ سال بعد از اون جنگ، PTSD رو هنوز مربوط به میدون جنگ میدونن و به عنوان چیزی که عمدتا مردها تجربهش میکنن، میشناسنش. ولی میلیونها زن در سراسر جهان نه از جنگیدن در میدون جنگ، بلکه از تلاش بعد از زایمان به PTSD مبتلا میشن و فارغ از اینکه چه ضربهای رو تجربه میکنن، علائم مشابهی بروز میدن.
زنهایی که دچار تروما میشن ممکنه نسبت به تجربهشون احساس ترس، درموندگی یا وحشت داشتن باشن و از خاطرات مکرری که حاوی فلاشبک به لحظهی تولد و افکار و کابوسهای مربوط به اونه رنج ببرن. این زنها وقتی در معرض چیزهایی قرار میگیرن که اونها رو یاد تجربهشون میندازه احساس ناراحتی، اضطراب یا وحشت میکنن و ممکنه هرچیزی که جلوی چشمشونه رو پس بزنن. متخصصان زنان و زایمان میگن که این آسیب ناشی از یادآوری حتی میتونه شامل صحبت کردن دربارهی تجربهشون باشه.
اختلالی که در زنان به رسمیت شناخته نمیشود
به رغم این نشونهها و اثرها،PTSD بعد از زایمان تازه در دهه ۱۹۹۰ و وقتی که انجمن روانپزشکی آمریکا توصیفش رو از اتفاق آسیبزا تغییر داد، به طور رسمی شناخته شد. این انجمن اول PTSD رو «چیزی خارج از محدوده تجربیات معمول انسانی» در نظر گرفت، اما بعد تعریفش رو تغییر داد تا شامل اتفاقی بشه که در اون فرد «شاهد تهدید یا آسیب جسمی جدی به خود یا دیگران بوده و باعث وحشت و درماندگیش شده».
قبل از این تغییر آسیبزا بودن زایمان خیلی عادی تلقی میشد، حتی با اینکه گاهی اوقات به مرگ زنها میانجامید. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی روزانه ۸۰۳ زن بر اثر عوارض بارداری و زایمان جانشون رو از دست میدن.
آمار رسمی چندانی در مورد تعداد زنهایی که از PTSD بعد از زایمان رنج میبرن وجود نداره و به دلیل ناشناخته موندن مداوم این وضعیت در مادرها، نمیشه گفت که چقدر شایعه. بعضی از مطالعاتی که تلاش کردن کمیت این مشکل رو اندازهگیری کنن، تخمین میزنن که ۴ درصد تولدها منجر به این اختلال میشه. یه مطالعه در سال ۲۰۰۳ نشون داد که حدود یک سوم از مادرانی که «زایمان تروماتیک» رو تجربه میکنن به PTSD مبتلا میشن. با توجه به اینکه سالانه ۱۳۰ میلیون نوزاد در سرتاسر جهان به دنیا میان، این آمار یعنی تعداد شگفتانگیزی از زنها ممکنه سعی کنن با این اختلال کنار بیان بدون اینکه شناختی ازش داشته باشن و بدونن وجود داره.
صرف نظر از آمار، این اختلال میتونه تاثیر طولانیمدت تو زندگی آدمها داشته باشه و علائمش به طرق مختلف نشون بروز کنه. بعضی از مادرها که دچار این اختلال هستند میگن که مرتب تصویرهای واضحی از تولد تو ذهنشون زنده میشه یا اینکه نمیتونن بچهشون رو از جلوی چشماشون دور کنن و به کسی اجازه بدن لمسش کنه و مدام به اتفاقات بدی که برای عزیزانشون میافته فکر میکنن.
همهی زنهایی که زایمان سخت دارن دچار PTSD نمیشن. این موضوع ارتباط زیادی به درک زنها از آنچه از سر گذروندن داره. پژوهشگرها میگن زنهایی که هنگام تولد احساس عدم کنترل دارن یا مراقبت و حمایت ضعیفی میگیرن، بیشتر در معرض خطر ابتلا به PTSD هستند. یعنی زنهایی که در طول زایمان ماماهایی کنارشون هستند که احساس همدلی و دلسوزی ندارن و با توهین کلامی پرستارها و کارکنان بیمارستان مواجه میشن.
مطالعهای در یکی از دانشگاههای ادینبورگ نشون میده ماماها اغلب میدونن که زایمان میتونه برای زنها آسیبزا باشه، با این وجود اغلب اونقدر مشغول هستند که نمیتونن حمایت و اطلاعات کافی به مادران بدن. مخصوصا مادرانی که ممکنه در معرض خطر ابتلا به PTSD باشن و خیلی بیشتر بع این حمایتها و اطلاعات نیاز دارن.
گروه خاصی از زنها احتمال بیشتری برای ابتلا به PTSD دارن. فارغ از اینکه موقع زایمان چه تجربهای داشته باشن. مثلا زنهایی که سابقهی ترومای قبلی داشتن، قربانی سواستفادهی جنسی در دوران کودکی بودن یا کسانی که قبلاً PTSD یا افسردگی یا اضطراب رو تجربه کردن. احتمال ابتلای این زنها به PTSD پس از زایمان پنج برابر بیشتر از بقیهاس.
انگی که تازهمادران تحمل میکنند
یکی دیگر از مسائلی که بر سر راه تشخیص قرار میگیره انگیه که به این اختلال وارد میشه. بعضی از زنها از ترس اینکه به عنوان یه مادر شکست خورده قضاوت بشن یا نسبت به بچهشون ناشکر به نظر برسن احساس ناراحتی میکنن از اینکه علنی دربارهش صحبت کنن. به نظر میرسه تروما وقت تولد یه مسالهی فمینیستیه و تحقیقات زیادی در مورد ناباوری درد زنان، بهویژه زنان حاشیهنشین، وجود داره و اغلب صدای زنها خاموش میشه. خیلی از کارشناسها معتقدند که به زنها خیلی آسون گوش داده نمیشه و اطلاعات لازم برای اینکه بتونن بهترین تصمیم رو برای خودشون و خانوادهشون بگیرن در دسترسشون نیست. مثلا روشهای مختلف زایمان رو بلد نیستن و از خطراتی که موقع تولد ممکنه به سراغشون بیاد مطلع نمیشن. زنها زمانی که باردارند مثل شاهزادهای برای اطرافیان میمونن ولی وقتی نوزاد به دنیا میاد، دیگه همهچی مربوط میشه به نوزاد. غیرمعمول نیست که مادرهایی که از بیماری روانی رنج میبرن بشنوند که «بچه سالمی داری، چرا شکایت میکنی؟» و بعد از اون برای زنها حتی سختتره که شجاعت درخواست کمک توی خودشون پیدا کنن.
PTSD بعد از زایمان روی رابطه زنها با شریک زندگیشون هم اثر نامطلوب میذاره. گاهی باعث اختلال در عملکرد جنسی و همینطور اختلاف نظرهای شدید در روابط میشه. روی پیوند مادر و نوزاد هم تاثیر میذاره. یک تحقیقی که دربارهی این موضوع انجام شد و تقریباً همهی زنهایی که شرکتکرده بودن از احساس اولیهی طرد شدن نسبت به نوزادشون حرف زدن. این عوارض در طول زمان تغییر میکنه، اما نتیجه مطالعه نشون میداد که PTSD مرتبط با زایمان میتونه اثرات «شدید و پایدار» بر زنان و روابط اونها داشته باشه. اختلالی که در زنان چندان جدی گرفته نمیشه و اون رو بیشتر مربوط به مردان میدونن. به نظر میاد زمان زیادی باید بگذره تا این سوگیری ذهنی تغییر کنه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- برای نوشتن این مطلب از این منبع استفاده کردم.
واقعا از ته دل خیلی خیلی خوشحال شدم که یه نفر دیگه هم تونسته به این موضوع که چه عرض کنم. فاجعه پی ببره.
این سیستم اجتماعی کلاسیک زن رو صرف زمینه هی جهت حمل و بارور سازی اسپرم به نطفه و فرزند می دونه متاسفانه از آرا اثرگذار ترین فیلسوف و اندیشمند تاریخ افلاطون شروع شد که همچین نظریه ای رو داد.
و این تاثیر مخرب به قدری به قوت خودش پایدار و قدرتمنده که من حتی تو مرجعه معتبری مثه DSM_V نسخه ۲۰۲۰ ندیدم که زمینه های بروزش در دوران بارداری باشه.
چیزی که به همراه همکاران و بسیاری از متخصصین سلامت و تقریبا هر مامایی که با بیش از ۱۰ الی ۱۷ خانم باردار کار کرده باشه رو این PTSD رو حتی بخشی از استخون بندی و احتمالات رایج و ممکن برای هر مادری تلقی مب کنه.
چیزی که حتی خود مادر اگه ماها بش آگاهی بخشی ندیمو تو اون بستر همدلی عاطفی در قالب و شکل یکدلی تجربه نکنه و ازون empathy و sympathy نگذره حتی به خودش روا نمی دونه اینو که بابا شاید واقعا من یه دردی دارم چرا ندا درونیم باید به من همچین حسیو بده آخه و من فک کنم کاذب و دروغینه!!!!!
واقعا ممنون ازین اطلاع رسانی قشنگتون.