آدمها برای فرار از حوصله سررفتگیشون مدام میرن سراغ تلفنهای همراهشون اما این دستگاهها چقدر کسالت و ملال رو از بین میبرن؟ تحقیقات نشون میده که امروزه بیشتر از هر زمان دیگری انسان در مقابل کسالت و سر رفتن حوصلهش بیتحمل و مستاصله.
نویسنده: مریم مهری
نیر ایال و جولی لی میگن اگر موقع انجام یه کاری ذهن حواسجمع نداریم میتونه دلیلش این باشه که حوصلهمون از انجام اون کار سر میره و بنابراین وسطش هی میریم سراغ شبکههای اجتماعی. نویسندهها برای اینکه نشون بدن آدمیزاد چقدر از کسالت فراریه، اون آزمایش معروف رو مثال میزنن که آدمهای مورد مطالعه، برای خلاص شدن از سررفتن حوصلهشون، حاضر بودن به خودشون شوک الکتریکی دردناک وارد کنن.
نیر ایال و جولی لی نویسندههای کتاب «ذهن حواسجمع» هستن که خلاصهش رو تو اپیزود ۴۷ پادکست فارسی بیپلاس شنیدیم
کسالت بخش قابل انتظار زندگی بود
کلمهی «کسالت» حتی تا اواسط قرن نوزدهم وجود نداشت. وقتی مردم لحظات خالی رو تجربه میکردن به نظرشون اون لحظات یکنواخت و خستهکننده میرسید و هنوز به تعریفی از کسالت نرسیده بودن. آدما انتظار داشتن زمانهای خالی داشته باشن و اون رو به عنوان بخشی از انسان بودن پذیرفته بودن. این معنیش این نیست که از لحظههای کسلکننده لذت میبردن، ولی از زمانهای خالی غافلگیر نمیشدن. خیلیها فکر میکردن خدا جهان رو اینطوری ساخته.
یکنواختی اجتناب ناپذیر بود و تنهایی به عنوان بخشی از نظم چیزها پذیرفته میشد. مردم فکر میکردن این تنهایی گرچه ناخوشاینده اما غیر منتظره نیست و همه قراره تنهایی رو تو زندگیشون تجربه کنن. و تنهایی هم نه معنی تنها بودن، که معنی خلوت داشتن، میداد و عموما با دید مثبت و رستگارانه بهش نگاه میشد.
در بیشتر تاریخ بشر، تنهایی یا کسالت ویژگیهای پذیرفتهشدهی شرایط انسانی بودن. اما الان ما هرگز نباید تنها باشیم. همیشه باید به چیزی وصل باشیم و حواس خودمون رو از چیزی که درست مقابلمونه، پرت کنیم. به نظر میاد که این یه تغییر بزرگ در آگاهی باشه. در حالی که نسلهای قبلی یکنواختی رو به عنوان یه ویژگی عادی زندگی میدونستن که نباید ازش فرار کرد، امروز همراهی آنی و دائمی دستگاههای مختلفی که احاطهمون کردن، باعث میشه که وقتی احساس کسالت و تنهایی میکنیم، حس بدتری به ما دست بده. با وجود موبایلی که تو دستمونه، هیچ چالشی برای ما وجود نداره که وقتی دچار کسالت و ملال میشیم بهش غلبه کنیم.
ولی موبایل اولین تکنولوژی نیست که مردم برای از بین بردن خستگی و تنهایی بهش رو آوردن. در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ خیلی از مردم فکر میکردن که رادیو زندگی و زمانهشون رو متحول میکنه و اغلب میگفتن که «به لطف رادیو، مجبور نیستم در خانهام تنها بنشینم».
حالا با تلفنهای هوشمند فقط به اونچه ایستگاه محلی ارائه میدن گوش نمیدیم. بیشمار فرصت انتخاب داریم و گوشیها امکان مکالمههای دوطرفهی فوری و سرگرمیهای صوتی و تصویری و متنی دارن. گوشی هوشمند یه تغییر خیلی چشمگیر در انتظارات ما از همراهی و سرگرمی رو باعث شده و نحوهی واکنش ما به کسالت و تنهایی رو هم تغییر داده. اینه که در عصر دیجیتال وقتی حوصلهمون سر میره، بیشتر از اونچه اجدادمون حس میکردن، متعجب و نگران میشیم.
گوشیهایمان، نجاتدهندگان ما از کسالت هستند؟
در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۲ از دانشجوهای آمریکایی، بیشتر از ۹۰ درصد گفتند که در طول کلاس از تلفنهای هوشمند یا دستگاههای دیگر خود استفاده میکردن و ۵۵ درصد گفتن که دلیلش بیحوصلگیه. کسالت در محل کار هم یه مشکل رو به رشد و “منبع مهم استرس” برای خیلی از آدماست. این میتونه پیامدهای شدید از جمله کاهش امید به زندگی داشته باشه. مطالعهای روی ۷۰۰۰ کارمند دولتی بریتانیا نشون میده که احتمال مرگ کارکنان خیلی بیحوصله در طول یک دوره تحقیقاتی ۲۴ ساله بیشتر از بقیه بوده. مردم احتمالاً از کار تا حد مرگ حوصلهشون سر نمیره ولی ممکنه که جوانتر بمیرن، چون افراد بیحوصله برای غلبه بر ملال، اغلب دنبال محرکهایی مثل غذای ناسالم، الکل، مواد مخدر و «رفتارهای پرخطر» هستند.
محققان دانشگاه رادبود هلند از ۸۳ داوطلب دکترا خواستند میزان کسالت و خستگی که هر ساعت در حین کار احساس میکنند رو گزارش بدن. این شرکتکنندگان برنامهای روی تلفنهای خودشون دانلود کردن که استفادهی اونها از دستگاه رو ردیابی میکرد و این امکان رو برای محققان به وجود آورد تا بفهمن شرکتکنندهها چه زمانی از گوشی به عنوان راهی برای مقابله با خستگی استفاده میکنن.
نتایج منتشر شده نشون داد که استفاده از تلفن روش موثری برای کاهش کسالت و خستگی نیست و حتی در بسیاری از موارد این احساسات رو بدتر میکنه. مردم با گوشیهاشون استراحتهای کوتاه بیمعنی زیادی انجام میدن، حتی زمانی که خستگی و بیحوصلگی کم یا متوسطه، و این اصلا چیز مفیدی نیست.
علت کسالت چیه؟ عقیدهای وجود داره که میگه کسالت میتونه ناشی از کمبود معنا باشه: ما نمیتونیم علاقهمون رو به کاری که انجام میدیم حفظ کنیم، درحالی که اساسا بهش اهمیتی هم نمیدیم. مکتب فکری دیگهای معتقده این مشکل به خاطر توجهه: اگر کاری برای ما خیلی سخت یا خیلی آسان باشه، تمرکز از بین میره و ذهن متوقف میشه. بعضی روانشناسهای اجتماعی میگن که هر دو عامل – کمبود معنا و کاهش توجه – نقشهای مستقل و تقریباً برابری در خستهکردن ما دارن.
خلاقیت میرود، ملال میماند
خیلی چیزها وجود داره که زمان تنهایی و کسالت به سراغمون میاد، فکرها، ایدهها و راه حلهای مختلف. ولی وقتی مجالی برای ملال و کسالت وجود نداشته باشه، چنین لحظاتی هم به ندرت خلق میشه. به نظر میاد در تلاش برای پایان دادن به کسالت به وسیلهی گوشی و تلویزیون و بازیهای رایانهای و چیزهای دیگه، خلاقیت ما هم از بین رفته و در واقع ملالمون بیشتر شده. ما دیگه حتی برای یه لحظه هم نمیخوایم تنها باشیم. منظور اون تنهایی که با یه آدم دیگه از بین میره نیست، منظور لحظاتیه که واقعا با خودمون، حواسمون و فکرمون تنها هستیم. توانایی ما برای تنها موندن در حال از بین رفتنه.
ساندی مان، روانشناس، در کتابی که سال ۲۰۱۶ به اسم “علم کسالت” نوشته، استدلال میکنه که کسالت و ملال استرس جدیده. وضعیتی که مردم تمایلی به تصاحبش ندارن، همونطور که زمانی در اعتراف به استرس مردد بودن. حالا اعتراف به اینکه استرس دارید به این معنیه که سرتون شلوغه، کارهای مختلف دارید و احتمالا خیلی مهم هستید. ولی گفتن اینکه حوصلهتون سر رفته نشون دهندهی اینه که کاری برای انجام دادن ندارید و فاقد تخیل یا ابتکار عملید یا از داشتن شغلی که مورد علاقهتون باشه عاجزید. اگه اعتراف کنی که حوصلهت سر رفته یعنی هیچ منبع درونی نداری. اگر چه کسالت دیگه برای بیشتر مردم به عنوان یه گناه به نظر نمیرسه ولی گرد و غبار شرم هنوز بهش چسبیده. اریش فروم روانشناس آلمانی جهنم رو اینطور تصور میکرد: مکانی که مدام در آن بیحوصلهای.
این نوشته چی میخواد به ما بگه؟ میخواد بگه امروز بیشتر از گذشته نسبت به کسالت و ملال کمتحمل و ازش فراری هستیم. درحالیکه خلاقیت و شکوفایی در همین لحظههای ملال و هیچ کاری نکردن میاد سراغمون. امروز میخوایم مدام خودمون رو مشغول کنیم و تنها راهی هم که به ذهن خیلیهامون میرسه پناه بردن به گوشیهای هوشمنده. اما تحقیقات نشون داده که گوشی ما رو از کسالت رها نمیکنه، بلکه کسالت رو بیشتر و ما رو در مقابلش کمتحملتر میکنه. این بیشتر شدن کسالت و ملال، در حالی که وقتی اتفاق میافته هیچ کار دیگهای برای غلبه بهش جز رفتن سراغ گوشی بلد نیستی، باعث افسردگی و استرس میشه و حال ما رو بدتر میکنه. کاری که باید بکنیم اینه که وقت ملال، ازش نترسیم، بریم به استقبالش و گوشیهامون رو سنگری برای جنگیدن باهاش نکنیم. خلاقیت و شکوفایی و رسیدن به راه حلهای بدیع در زندگی و تفکر، در همین لحظههای ملاله که میاد سراغمون.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تصویر اصلی یادداشت کار اشکان فروزان است.
برای نوشتن این مطلب از منابع زیر کمک گرفتم:
- https://www.newyorker.com/culture/annals-of-inquiry/what-does-boredom-do-to-us-and-for-us
- https://www.vox.com/recode/2019/5/2/18510958/social-media-addiction-boredom-loneliness-society-technology-smart-phones
- https://www.bbc.com/news/magazine-36195442#:~:text=Wijnand%20van%20Tilburg%2C%20assistant%20professor,where%20you%20were%20continually%20bored
- https://www.thedailystar.net/shout/news/boredom-and-how-social-media-makes-it-worse-2974226
دنیای امروز مدام میخواد بهمون القا کنه که باید از تمام زمانت استفاده کنی و این استفاده رو اینجوری معنی میکنه که تمام وقت باید در حال انجام کاری باشی که دستاورد مشخصی داشته باشه و به قولی میچسبه به این نقل قول که وقت طلاست، خوشبختانه به تازگی این طرز فکر داره جای خودشو به اندیشه های بهتری میده و شما هم جزوی از این فرایند هستید
خدا قوت