خلاصه کتاب ذهنهای دیگر (Other Minds)
بعضی از کتابها نوشته شدهاند تا به پرسشی پاسخ دهند یا دست کم نتیجهی تلاش نویسنده هستند برای پاسخ دادن به پرسشی. اما کتاب ذهنهای دیگر از این کتابها نیست. “پیتر گادفری اسمیت” با کتاب “ذهنهای دیگر”، به ما پرسشهای جدیدی میدهد که برای رسیدن به پاسخشان نیاز به مطالعهی بیشتر داریم. پرسش کلیدی این است که خودآگاهی از کجا آمد؟
چرا کتاب ذهنهای دیگر را پیشنهاد میکنیم؟
ما انسانها از خودآگاهی بهرهمندیم. از وجود خودمان آگاهی داریم، و میدانیم که آدمیزادیم. اما این آگاهی در فرگشت از کجا پدید آمده. کدام موجودات دیگر این خودآگاهی را دارند؟ اولین جانورانی که حسی از زنده بودن داشتند، کدام جانوران بودند؟
مثلا اختاپوسها هم خودآگاهی دارند؟ اختاپوس بودن چه حسی دارد؟ آیا اصلاً حسی دارد؟ اصلاً درست است که احساسات موجودات دیگر را با مفاهیمی که خودمان ساختهایم توضیح بدهیم؟
کتاب “ذهنهای دیگر” پرسشهای جالبی شبیه به اینها را مطرح میکند.
نویسنده کتاب ذهنهای دیگر کیست؟
پیتر گادفری اسمیت نویسنده کتاب ذهنهای دیگر متولد 1965 است. گادفری اسمیت استاد تاریخ و فلسفه علوم در دانشگاه سیدنی است. بیشتر فعالیت گادفری در فلسفهی زیست شناسی و فلسفهی ذهن است. او در دانشگاه هاروارد، دانشگاه استنفورد، دانشگاه ملی استرالیا و مرکز فارغ التحصیلی CUNY نیز تدریس میکرد.
بسیار عالی بود، خسته نباشید
بازم یک اپیزود شنیدنی و متفاوت. هرچقدرم از evolution بشنویم بازم تکراری نمیشه. موزیکام خیلی خوبه.
در طول شنیدنش دائم یاد انیمیشن فایندینگ دوری بودم.این باهوش بودن واقعا تو فیلم خوب نشون داده شده بود.
داشتن خودآگاهی هم نکته تامل برانگیزی بود.یه جورایی شبیه تقسیم دنیا به خاورمیانه و شرق و غرب که تو یکی از پادکست ها گفتین منشاش یه دیدگاه اروپا محور بوده.
خصوصا با صدای Ellen دوست داشتنی ????
کانال بی چی شد.
مبحث بینهایت آگاهی بخش تکامل و فرگشت رو هر جا میشنوم لذت صد چندان میشود. مرسی از انتخاب بی نظیرتون. ????????????
آقای بندری من خیلی طرفدار کار های خوب و با کیفیت شما بودم…افراد زیادی رو هم تشویق کردم که به پادکست های شما گوش بدن…اما متاسفانه نمودار کارهاتون بعد یه اوج عالی الان در حال سقوطه…فکر می کردیم موقتی باشه ولی خیلی وقته که این روند ادامه داره…چنل بی که عملا تعطیل شده و هر چند ماه یکبار اپیزودی بسیار بد آپلود میشه(دندان پزشک)…در صورتی که بیشتر شنونده های بی پلاس از چنل بی هستن و برای خیلی ها از جمله من چنل بی از اول خیلی جذاب تر بوده و دلیل دنبال کردن کارهای شما همین بوده…امیدوارم چه در بی پلاس و چه در چنل بی برگردید به کیفیف بی نظیر گذشته مثل آموک،برندگان لوتو، گیزموندو، تاریخ جهان در شش لیوان، همه دروغ میگویند و …..
در زمینه نموداری که متمایل به پایین اومدن شده و کیفیت کم نظیر و فوق العاده پادکستهای قبلی خیلی باهاتون موافقم
به نظر من که خیلی عالی است. هرچند بعضی قسمتها و بعضی نظرات نویسنده/ ها رو دوست ندارم ولی کار شما عالیست.
عالی.
من تازه چند وقته از طریق CHANNEL B با این پادکست آشنا شدم. هر دوش خیلی عالیست به خصوص نحوه روایت و صدای آقای بندری که عالیست.
با اختلاف نسبت به پادکست های دیگه بهترین است
دو نکته در ارتباط با مطالب این اپیزود:
۱- توضیحاتی که درمورد «ساختار پوست ماهی کاتل» گفته، دقیقاً همون چیزیه که در ساختمان «فیلم نگاتیو رنگی» وجود داره. اگر درمورد ساختمان فیلم نگاتیو رنگی مطالعه کنید، کامل متوجه میشید. در کتاب «عکاسی پیشرفته | مایکل لنگفورد | رضا نبوی | دانشگاه هنر» توضیح داده شده.
۲- ماجرایی که درمورد خانمی که بینایی-ش رو از دست داده بود، ولی همچنان می-تونست کارهای روزمره-ش رو انجام بده، بهش میگن «حافظهٔ ماهیچه-ای»! که ارتباطی با بینا یا نابینا بودن فرد نداره. همهٔ ما در زندگی روزمره ازش استفاده می-کنیم. مثل جای دکمه-های کیبورد که بدون نگاه کردن بهش، دکمهٔ مورد نظرمون رو فشار میدیم.
دربارهی مورد شماره ۲ باید بگم که اصطلاح حافظهی ماهیچهای یا Muscle memory این فقط یک اصطلاحه و برای اشاره به کارهایی به کار میره که انگار پردازش خودآگاه لازم ندارن، وگرنه خود ماهیچهها حافظه ندارند. موضوع اون خانم هم تفاوت بین دو نوع پردازش اطلاعات بصری در دو منطقهی متفاوت مغز بود که دو کار متفاوت رو انجام میدادند. یکی خودآگاه پردازش میشد (که در مورد اون خانم اون بخش خودآگاه از بین رفته بود و احساس میکرد که کور شده) و یکی که ناخودآگاه انجام میشه و باعث میشد اون خانم همچنان بتونه بعضی از کارهای بصری رو انجام بده.
❤❤
گروه خوبی هستید .کارتون معرکه است.خوب فکرمیکنید روانشناسی رو بلدید. همه کارهاتون ارزش شنیدن داره و سهم خوبی در کتاب خونی و آشتی ایرانی های فراوان با کتاب دارید .کار بزرگی است در دوران کرونا فکر کنم همه دوستداران کتاب جهشی در خوندن کتاب داشتند که امیدوارم این حس ادامه داشته باشد.دست مریزاد.
نظریه فرگشت داروین که خیلی وقته جاشا به نظریه “طراح هوشمند” سپرده و هر دوشون کامل از دایره اعتبار ساقط شدند رفت. خود داروین هم بنده خدا ته کتابش ذکر کرده بود که اگه ساختاری وجود داشته باشه که حیاتش کاملا وابسته به اجزای حداقلی مشخصی برای کارکرد درست باشه در آنصورت نظریه من کامل میره زیر سوال که با کشف درون یاخته (سلول) و بعدش کشف باکتری فلاجلوم کاملا رفت به تاریخ پیوست. بعدش نظریه طراح هوشمند اومد به میون که ته مایه حرفش این بود که یه موجوداتی هوشمندتر از بشر اومدند (همون فضایی ها ) و ژنتیک بشر را تعریف کردند و از این مزخرفات. بیشتر این نظریات برا سرگرمی عالی اند و پایه علمی ندارند.بشر هنوز تو تعریف ساده ترین صفات ژن ها عاجزه که مرتبط با زیست شناسی و قابل مشاهده و آزمایش هستند چه برسه به مباحث روان شناختی بشر که حکم نرم افزار را داره براش و سعی که وفق دادن این مباحث روان شناختی با مباحث زیست شناختی و تکامل و فرگشت جز هدر دادن جوهر و کاغذ نیست.
با درود دوست گرامی.
من هم با تحقیقات دکتر بهی در زمینه دم فلاجلو کمی آشنا هستم. شک کردن در مسائل علمی بسیار ارزشمند و مفید است، و راهگشای پیشرفت علمی. اما در هیچ کجای دنیا و در هیچ محفل علمی یک فرضیه، آنهم با بار علمی و قدرت فرگشت، را به این راحتی که شما نسخه آن را پیچیدید رد نمی کنند. یک مورد نقض می تواند قدرت یک فرضیه علمی را، آن هم تا زمانی که توضیح علمی برای آن یافت نشود، کاهش دهد. این قضیه دم باکتری فلاژلو و ترتیب چیدمان اجزا دم باکتری ،یک تفسیر فلسفی و نگاه غیر علمی است به یک موضوع علمی. زمانی در مورد ساختار چشم هم همین ادعا را داشتند که با گذر زمان و تحقیقات و مطالعات بیشتر ادعایشان مردود شد. در این مورد هم اگر در فضاهای معتبر علمی جستجو بفرمایید توضیحات علمی قابل قبولی ارائه شده است. در این که در طبیعت مسائلی وجود دارد که انسان نتوانسته با فرگشت آنها را توضیح دهد شکی نیست. اما این به آن معنا نیست که فرگشت رد شد. هنوز هیچ نظریه ای قادر نبوده همچون فرگشت راهگشای مسائل طبیعت باشد. ولی اصلا غیرممکن نیست که زمانی نظریه ای ارائه شود که بسیار جامع تر و راهگشاتر از فرگشت باشد و و آنوقت اهل علم با کمال میل و خوشحالی فراوان آن را میپذیرند و از آن استفاده می کنند. اساسا یک دانش پژوه هرگز طرفدار، به معنای عام، یک نظریه نیست، که با تعصب از آن دفاع کند. بلکه با تحقیق و روشهای علمی سعی در تکمیل یک نظریه و یا رد آن دارد. بنابراین همیشه جا برای تحقیق و بحث و گفتگو و با طبع آن قلمفرسایی و سیاه کردن کاغذ هست.
ببخشید که سرتان را درد آوردم.
نظریهی intelligent design صرفاً یک بازیه که مخصوصاً در آمریکا از طرف گروهها و آدمهای مذهبی راه افتاده. بله داروین خودش گفته که اگر جزیی از یک ارگانیسم پیدا بشه که نشه از یک سیستم سادهتر ساخته شده باشه کل نظریهش میره رو هوا. و دقیقاً از همون موقع همه دنبال این بودن که چنین چیزی رو پیدا کنن و کسی موفق نشده.
اون داستانهای علمی تخیلی موجودات فضایی رو هم خیلی جدی نگیرید. موضوعشون فقط اینه که چون من نمیتونم باور کنم همهی این شگفتیهای طبیعی کار تکامل باشه پس از یه جای دیگه اومده، یا کار خداس، یا اگر نه پس حتما یه موجودات فضایی ایجادشون کردن.
جدای از این چیزی که شما گفتید نظریه داروین از نظر معرفت شناسی هم دارای ارزش بالایی نیست و هرگز یقینی تلقی نمیشه. نظریه داروین برمبنای علم تجربیه. مبنای این نظریه ریاضی یا نوعی علم یقینی نیست. بارها شاهد بودیم در حوزه علوم تجربی فردی با ارائه یک نظریه جایزه نوبل برده چندسال بعد فرد دیگری با رد همان نظریه قبلی دوباره جایزه نوبل برده! عموما علوم تجربی نمیتونن حقیقت از چیزی رو روشن کنن و ما هرگز نمیتونیم بگیم این چیزی که امروز به واسطه علوم تجربی میدونیم درسترین و غیر قابل انکارترین علم هست. در تعجم با این حجم از ندونستن ها و اعتبار کم چطور بعضی وجود خدا رو بدون هیچ استدلال و برهانی از طریق یه نظریه غیر قابل اثبات رد میکنند.
عاطفا خانوم جواب جمله آخرتون رو خودتون دادین !
اکثریت قاطع (نزدیک به ۹۷٪) جوامع علمی فرگشت را به عنوان نظریه علمی برتر در توضیح گوناگونی حیات پذیرفتهاند و انجمنهای علمی با قاطعیت در برابر چالشهای مخالفان استدلال کرده و آنها را رد کردهاند. هفتاد و دو آمریکایی برنده جایزه نوبل درخواست آموزش نظریه فرگشت را امضا کردهاند.
خلقت گرایی و طراحی هوشمند در جامعه علمی به عنوان شبه علم شناخته شدهاند،
ه علاوه جامعه علمی، نظریه طراحی هوشمند را به عنوان شعبهای از آفرینش گرایی جدید، غیرعلمی، یا شبه علم یا علم غیرمفید میدانند آکادمی ملی علوم ایالات متحده بیان کردهاست که نظریه طراحی هوشمند یا هر نظریه دیگری مبنی بر دخالت داشتن یک نیروی فراطبیعی در پیدایش منشأ حیات، علمی نیست. زیرا که نمیتواند توسط آزمایش بررسی گردد؛ و همچنین هیچ نوع پیشبینی یا فرضیه ای از خود ارائه نمیدهد
نظریه علمی به هیچ وجه “ثابت نمی شود” بلکه مورد تایید قرار می گیرد.آن چیزی که ممکن است ثابت بشود یا نه ، فرضیه علمی است و این غلط مصطلحی است که متاسفانه بسیاری ناآگاهانه استفاده میکنند.
در حال حاضر داده ها و اطلاعات در مورد نظریه فرگشت آنقدر زیاد است که باید کم کم آن را به عنوان یک “فکت علمی” شناخت و این حرف که این نظریه علمی رد شده است و از این نوع افکار ، حداقل در جامعه علمی خریدار ندارد.
باسلام
واقعا خسته کننده بوود
درود فراوان بر دوستان بی پلاس. چیزی که بیش از همه برایم جالب و جذاب است این همه تفاوت عقیده و سلیقه، آن هم در بین یک جامعه محدود، که اهل گوش دادن به بی پلاس هستند، وجود دارد. دقیقا قسمتی که برای من نوعی فوق العاده جذاب، تفکر برانگیز و هیجان انگیز بود برای دوستی دیگر خسته کننده و بی محتوا بوده. این نشان دهنده طیف بسیار وسیع سلایق است، و چه خوب که همه توان شنیدن و تحمل نظرات متفاوت و مخالف را داشته باشند.
این قسمت گل سرسبد بی پلاس بود. حداقل برای ما. بحث consciousness و نقش فرگشت در آن یک مقوله فوقالعاده جذاب و تفکر برانگیز است. حالا در این کتاب نگاه به مسئله از زاویه بررسی اختاپوس، بحث فرگشت، ethics، و چندین و چند مسئله دیگر، که هر کدام ساعت ها ی زیاد تفکر و تحقیق صدها صفحه نوشتن می طلبد. عالی بود، عالی.
فقط یک مسئله، ما توان خرید از blinkist را نداریم. چطوری میشود این کتاب را مطالعه کرد؟ لطفا راهنمایی بفرمایید. سپاس بی کران
سلام. خواستم بگم من هم با شما کاملا موافقم.
با درود دوباره،
از همه این حرفها بگذریم. آخر این منصفانه است که یک کتاب را معرفی کنید، ما را تشنه کنید، بعد از هیچ طریقی دست ما به کتاب نرسد. از هر کلکی که بلد بودم استفاده کردم برای “قرض گرفتن” کتاب. ولی نشد. Apple books داره ، آمازون هم داره، ولی هفت هشت دلار، تازه اگه کردیت کارتی باشه. شما که عضو blinkist هستید نمیشه یک جوری فایلش را دانلود کنید و به ما هم ” قرض” بدید؟
من هم خیلی خیلی گشتم هیچ جوری نتونستم پیدا کنم.
با سلام و تشکر از مطلب، لحن و ارائه زیباتون
یه مطلبی که نویسنده یا احتمالا خودتون جا انداختین، بحث کالبد اختری بود، یکی از هزاران کالبد ما که حرکات روتین ما رو مدیریت میکنه که اگر نبود، مثلا راه رفتن ما به ثورت رباتیک میشد. اگر براتون جالب هست، کمی در موردتش تحقیق بفرمایین، شاید بتونین یه مطلب خوبی رو در این زمینه هم ارائه بفرمایین.
ممنون از مطالب زیباتون که دید ما رو به جهان، تغییر میده.
با درود جناب داریوش،
از توضیحتان مشخص است که کتاب را مطالعه کرده اید. ممکن است لطفا بفرمایید چگونه؟ از blinkist?؟ آیا فایل این کتاب بصورت آزاد موجود است و یا تنها از طریق خرید میسر است؟ با سپاس
بسیار عالی و لذتبخش بود، دم شما گرم، خسته نباشید.
بسیار شنیدنی و جذاب بود. ازتون واقعاً ممنونم بخاطر موضوع جالب و روایت بینظرتون از این کتاب. به دوستانی که علاقمند به اختاپوس ها شدند، توصیه میکنم مستند تازه ساخت My Octopus Teacher رو حتماً ببینید که محصول Netflix هست و با موسیقی و فیلمبرداری فوق العاده ش شما رو به مدت ٨۵ دقیقه مسحور خودش میکنه. البته باید اضافه کنم که تمرکزش با موضوع شما متفاوت هست اما دیدنش رو شدیداً بهتون توصیه میکنم.
ظاهرا خیلی تحت تاثیر فرگشت و تئوری شکست خورده ی داروین هستید. عزیزم حرفهای دانشمندان مخالف داروین رو هم بخون خودت متوجه میشی که داروینیسم رو دیگع خیلی ها قبول ندارند. شما خودت باور می کنی اجدادت مارمولک بوده ن؟!!
ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﻓﻬﻢ ﺩﻧﯿﺎ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﻙ ﭼﯿﺰﻫﺎﻳﻰ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﻄﺢ ﯾﮏ ﻧﻤﺎﯾﺶ ﺧﻨﺪﻩ ﺁﻭﺭ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ﻭ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﻮﻩِ ﺗﺮﺍﮊﺩﯼ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ..
سلام کار آقای بندری فوق العاده است مخصوصا” با ادبیات گفتاری بی نظیر من نود درصد بخاطر نوع بیان ایشون شیفته مطالب سایت شما شدم برای همه شما آرزوی موفقیت دارم
دوبار کامل گوش دادم. سپاس
کتاب کشف توانمندیها، چاپ موسسه گالوپ، نشر فرا
هر آدم باسوادی بهتره بخونش
سؤال :آیا کتاب ترجمه شده است؟
سلام وعرض ادب
عالی بود، خیلی جذاب بود
کتاب زنبور عسل و مورچه موریانه از موریس مترلینگ هم بخونین دوستان
من با دقت و علاقه گوش می کردم پادکستهاتون رو .ولی چندوقته گیر هستید رو نظریه فرگشت که برام سوال برانگیزه .تصمیم گرفتم دیگه کمتر سراغ پیجتون بیام .این نظریه از لحاظریاضی در ژنتیک ازاعتبار ساقطه
شما چند کتاب در مورد فرگشت خوندین؟؟؟؟؟
در واقع این باور غلط که انسان ها ، “تکامل یافته ی ” شامپانزه ها هستند همیشه باعث کج فهمی های بیشتر شده است.
چیزی که داروین می گوید این است که evolution یا همان فرگشت (و نه تکامل) به معنی این است که ما انسان ها با شامپانزه ها و همه ی گونه های حیات “با یکدیگر” نیا و جد مشترکی دارند
ممنونم از پادکست بی نظیرتون فقط من هرچی دنبال نسخه چاپی این کتاب گشتم نتونستم پیداش کنم اگر انتشاراتی میشناسید که زبان اصلی یا ترجمه شده ی این کتاب رو داشته باشه لطف میکنید اگر معرفی کنید .
خب با این تفاسیر هر اختاپوس با توجه به اینکه هر بازوش مغز نیمه مستقل داره نیازی به اجتماعی بودن نداره اما چیزی که ذهنمو مشغول کرده اینه که ممکنه مثلا یک بازوی اختاپوس از طعم چیزی خوشش بیاد اما بازوی دیگه نه؟ این استقلال در چه حدیه
و من فکر میکنم بزرگترین چیزی که باعث آگاهی در انسان میشه تضاد های درونیشه ، تمایلات متفاوتشه
یعنی همین تضاد در اختاپوس باعث شده تا در این حد هوشمند باشه؟!!!