آیا آدم‌های خلاق استعداد ذاتی دارند؟

“حرف زدن از استعداد ذاتی خیانته” 

آیا آدم‌های خلاق استعداد ذاتی دارند؟

اگه از یه آدم معتمد بشنوید که همه‌ی اون چیزی که درباره‌ی استعداد ذاتی بهتون گفتن خالی از اعتباره چه حالی بهتون دست می‌ده؟ آیا باعث می‌شه که تغییری در زندگی‌تون به وجود بیاد؟ ست گودین نویسنده‌ی کتاب مهره‌ی حیاتی که خلاصه‌ش رو در اپیزود ۲۵ پادکست بی‌پلاس شنیدیم اون آدمیه که می‌گه خلاقیت ربطی به داشتن استعداد ذاتی نداره و با تمرین و تمرکز و تلاش به دست میاد و استعداد ذاتی در حقیقت چیزیه که بیش از ارزشش بهش بها داده شده. 

نویسنده: مریم مهری

به استعداد ذاتی بها نده 

ست گودین تو مصاحبه‌ای که چندماه پیش انجام داده درباره‌ی چندتا چیز مهم صحبت می‌کنه. یکی همین خلاقیته. درباره‌ی خلاقیت هم تو بلاگش زیاد صحبت می‌کنه و هم تو کتاب‌ها و سخنرانی‌ها و مصاحبه‌‌هاش. ازش می‌پرسن به نظرتون آدم‌های خلاق با استعداد خاصی به دنیا میان یا خلاقیت تماما قابل کسب کردن و یادگیریه؟ ست گودین جواب می‌ده که تقریبا هیچ‌کس با استعداد ذاتی تو یه زمینه‌ی خاص به دنیا نمیاد. حتی لری برد بسکتبالیست مشهور دهه هشتاد میلادی هم با استعداد ورزشی به دنیا نیومده. اون هم تلاش زیادی کرده و توی بسکتبال به مهارت رسیده. می‌گن لری برد کسیه که بالاترین امتیاز رو در شوت‌های سه امتیازی در طول تاریخ این ورزش در جهان به دست آورده. 

حرف زدن از استعداد ذاتی خیانتیه که باعث تضعیف روحیه‌ی آدمهایی می‌شه که می‌تونن با مهارت به خلاقیتی دست پیدا کنن. به هیچ‌کس نباید گفت تو فلان چیز آدم با استعدادی هستی. این درست نیست. اگه اشتیاقی کسی رو در مهارت خاصی می‌بینید این به این دلیل نیست که اون آدم استعداد ذاتی اون مهارت خاص رو داره، فقط به این دلیله که اون مشتاقه و جالبه که بدونیم اشتیاق داشتن به چیزی هم خودش یه مهارته. اشتیاق به خلق کردن هم مهارته. در این صورته که مهم نیست کی هستی. مهم اینه که چی می‌خوای و چقدر براش تلاش می‌کنی. مهارت‌ها به تمامی می‌تونن کسب بشن. و این نگاه انسانی‌تریه به توانایی‌ها و تلاش‌های انسان. در این صورته که آدم‌ها کمتر از هم متنفر هستن و خودشون رو محکوم و عاجز نمی‌بینن. 

 

سه مهارتی که باید یاد گرفت

ست گودین بین تمام مهارت‌هایی که به دست میاریم، سه مهارت رو از همه مهم‌تر می‌دونه. فرقی نمی‌کنه یه آدم بیست ساله باشی یا شصت ساله، شهری باشی یا روستایی یا میزان دسترسیست به منابع دست اول کم باشه یا زیاد، این سه تا مهارت برای تبدیل شدن به یه آدم بهتر، به کار همه میاد. 

مهارت خوشبینی

اولین اونها مهارت خوش‌بینیه. خوش‌بینی گرچه کلمه‌ی دستمالی‌شده‌ایه که آدم ممکنه ازش برداشت‌های سطحی کنه اما توانایی بزرگی برای تغییر داره. اینکه چیزها می‌تونن بهتر بشن و می‌شه که بهترشون کرد. نه اینکه همه‌چیز محکوم به زوال باشه یا کسی قدرت تغییرشون رو نداشته باشه. همین توانایی باعث می‌شه آدم زندگی بهتری برای خودش بسازه. خوش‌بینی معنیش این نیست که بشینی منتظر تا اتفاق‌های خوب بیفته. بلکه این باور رو داشته باشی که خودت می‌تونی بخشی از این تغییر باشی و عاملیت داشته باشی.

کوین کلی نویسنده‌ی کتاب آینده نزدیک هم مثل ست گودین خوشبینی رو یک مهارت می‌دونه، اگر کنجکاو شدین بیشتر درباره‌ی این مهارت بدونین به یادداشت خوشبینی یک ابزار است سر بزنین.

خوش بینی یک ابزار است

 

مهارت همدلی

مهارت دوم همدلی یا توان همذات‌پنداری با دیگرانه. برعکس اونچه که خیلی‌ها فکر می‌کنن این هم ذاتی نیست و با تمرین و تلاش به دست میاد. توانایی خود رو جای دیگری گذاشتن و از دریچه‌ی اونها به مسائل نگاه کردن. توجه به چیزهایی که ما نمی‌خوایم اما دیگران می‌خوان و دیدن چیزهایی که اونها می‌بینن اما ما نمی‌بینیم. آدمها فکر می‌کنن این مهارت فقط از ما یه آدم خوش‌قلب می‌سازه درحالیکه می‌تونه یه امتیاز باشه واسه کسی که در کسب و کاری فعالیت می‌کنه. چون همونطور که می‌دونیم ست گودین هم آدمی نیست که دنبال عارف و حکیم ساختن از دیگران باشه. اینجا هم نگاهش هم درونیه و هم بیرونی.

مهارت یادگیری

سومین مهارت هم مربوط می‌شه به اینکه یاد بگیریم که چطور یاد بگیریم. این جهان مال کسانیه که از چیزهای جدید نمی‌ترسن و سعی می‌کنن برن تو دلش و یاد بگیرن که چطور باهاش کار کنن یا یاد بگیرن فلان چیز چطور کار می‌کنه. اینکه تو هر سنی باشی مهارت یادگیریت رو حفظ کنی، از زوال آدم جلوگیری می‌کنه و باعث می‌شه به حیات و زندگی خودمون حس بهتر داشته باشیم و احساس مفید بودن برای خودمون و دیگران بکنیم. 

 

رفتن از یک مسیر تازه 

ست گودین تو کتاب مهره‌‌ی حیاتی می‌گه خوبه بتونی از چارچوبی که برات ساخته شده و جز این ازت انتظار نمی‌ره خارج بشی و راهت رو خودت بسازی و خودت تصمیم بگیری که کجا و چطور کارها رو انجام بدی. به اصطلاح همون مهره‌ی حیاتی باشی که یه مجموعه بدون اون کاری از پیش نمی‌إره. تو این مصاحبه هم اشاره می‌کنه به مهارت مهم تصمیم گرفتن. اینکه این راه رو که همه رفتن و از تو هم توقع می‌ره که طی کنی، نری. تصمیم بگیری که  در یه مسیر دیگه حرکت کنی. گاهی آدم خودش رو موظف به گذر از راه همیشگی و مسیری که همه رفتن می‌دونه. حتی براش هزینه‌ی زیادی هم می‌ده و با اینکه براش سخته، سختیش رو هم به جون می‌خره. قادر به گرفتن تصمیم دیگه‌ای نیست اما این هم انگار با مهارت و با تمرین به دست میاد که آدم نترسه از پا گذاشتن در راه‌های تازه. 

در نهایت ست گودین می‌گه نباید به فیدبک‌ها اونقدری بها داد که زندگی و آینده رو بر اساسشون چید. تو یه مهارتی رو یاد می‌گیری و نیاز داری کسی تاییدت کنه. این تایید مخربه. تایید گرفتن از معتبرترین آدمی که می‌شناسی رو تو ذهنت تصور کن. این تایید چقدر تاریخ مصرف داره؟ سه ساعت دیگه ممکنه نیاز داشته باشی که یه آدم دیگه هم تاییدت کنه و فردا یکی دیگه و همینطور این عطش پیش می‌ره و ته نداره. دلیلش اینه که این تاییدها به ما اطمینان خاطر می‌دن و انگار ترس از آینده رو کم می‌کنن ولی اگه عمیق‌تر فکر کنیم می‌دونیم کسی که اون تاییدها رو انجام می‌ده هم خودش از آینده چیزی نمی‌دونه. پس بهتره این بازی تایید برای اطمینان خاطر رو به هم بزنیم و بی‌توجه به فیدبک‌ها فقط چیزی رو انجام بدیم که می‌دونیم باید انجامش داد. بدون تفسیر، بدون ترس و بدون پاداش و انتظار هم انجامش بدیم. تمرکز کنیم روی همون چیزی که داریم روش کار می‌کنیم، فقط به این دلیل که باید انجام بشه، نه به بهترین شکلی که دیگران انتظارش رو دارن، به بهترین شکلی که در توان خودمون هست. بی‌خیال اینکه اون چیز فردا چی عایدمون می‌کنه و چطور بهمون اطمینان خاطر می‌ده. باید خودمون رو از فیدبکی که مفید نیست جدا کنیم و به اطمینان خاطری که باعث حواس‌پرتی‌مون می‌شه کاری نداشته باشیم. بعد می‌بینیم چیزهای نیک و خوب خودشون یکی یکی از راه می‌رسن و این شعار نیست هر چند در لفظ شعار به نظر بیاد. 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برای نوشتن این مطلب از منابع زیر استفاده کردم:
۱- چرا سخت کار کردن باعث شکست میشه؟
۲- وبلاگ ست گودین

۳- کتاب مهره حیاتی

 

بیشتر کنجکاوی کنیم
به چه کاری بچسبم چی رو رها کنم؟
به چه کاری بچسبم؟ چی رو رها کنم؟

ست گودین اولین روز از سال جدید میلادی یکی از اون حرف‌هایی رو در وبلاگش پست کرد که مثل خیلی بیشتر بخوانید

یادگیری از مسیر دشواری مطلوب
یادگیری از مسیر دشواری مطلوب

وقتی موضوع تازه‌ای را یاد می‌گیریم هم مفاهیم تازه می‌آموزیم و هم مهارت‌های تازه. اما یادگرفتن مفاهیم فقط تکرار کردن بیشتر بخوانید

ست گودین خلق هنر به جای تولید محصول
هنرمند باش

ما داریم در دوره‌ی یک تحول خیلی بزرگ زندگی می‌کنیم. خیلی از صنایعی که می‌شناسیم دارند به شکل عمیقی متحول بیشتر بخوانید

2 نظر برای “آیا آدم‌های خلاق استعداد ذاتی دارند؟

  1. سلام
    وقتتون به خیر
    ببخشید در پاراگراف های اول به این موضوع اشاره شد که استعداد ذاتی وجود نداره. ولی داخل پادکست استبداد شایستگی گفته شد که نمیشه هیچ وقت درست و عادلانه انسان ها رو مقایسه کرد چون شاید شما در جامعه ای به دنیا بیای با استعدادی که خیلی قابل پسند عام هست و شغل پر درآمدی داشته باشی در صورتی که چند سال پیش مثلا اگه استعداد هنری داشتی میتونستی فرد موفقی بشی
    خب، این مطالب یکم با هم متناقض نیست؟! چون یه جورایی در پادکست گفته شده که استعداد داتیه.
    حالا شاید من بد برداشت کردم . اگه از دوستان کسی نظری داره ممنون میشم بگه

    1. نویسنده‌ی کتاب استبداد شایستگی مایکل سندله. در حالیکه اینها نظرات ست گودینه و خیلی دور از انتظار نیست که نظر این دو نویسنده دقیقا یکی نباشه. اما چیزی که ست گودین بهش اشاره داره سوای امتیازاتیه که یک نفر از بدو تولد با خودش داره و مورد نظر مایکل سندله. مایکل سندل تمرکزش روی امتیاز و شانس‌های یک نفر در زندگیه درحالیکه ست گودین خیلی روی تلاش فردی تاکید می‌کنه و می‌گه که استعدادها رو می‌شه ساخت. خیلی جاها هم گفته استعداد رو کشف نکنید، بلکه به وجود بیاریدش.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *