مولتی تسک بودن افسانه‌ای بیش نیست

افسانه مولتی تسک بودن

کدوم ارزشمندتره؟ روی کاری تمرکز کنیم و کامل انجامش بدیم و بعد بریم سراغ کار دیگه‌ای یا به اصطلاح مالتی تسک باشیم و بتونیم همزمان چند کار رو با هم پیش ببریم؟ دنیل گلمن که خلاصه‌ی کتابش به اسم «تمرکز» رو تو اپیزود ۱۱ پادکست فارسی بی‌پلاس شنیدیم می‌گه مالتی‌تسک بودن سرابی بیش نیست.

نویسنده: مریم مهری

سرچ که کنید گوگل پره از راهکارهایی که می‌گه چطوری مالتی تسک بودن رو در خودتون تقویت کنید تا بتونید چندتا کار رو همزمان انجام بدید تا هم بهره‌وری‌تون بالا بره، هم در وقتتون صرفه‌جویی کنید و هم زودتر به هدف برسید. ولی چقدر این کار شدنیه؟ آیا وقتی داریم همزمان چندتا کار رو با هم انجام می‌دیم واقعا کارآیی خودمون رو بیشتر می‌کنیم یا اینکه برعکس، داریم از بهره‌وری و وقت مفیدی که برای هر کار می‌ذاریم دور می‌شیم؟

برداشتن چند هندوانه با یک دست

دنیل گلمن تو یادداشتی که تو لینکدینش منتشر کرده درباره‌ی این توهمی که نسبت به مالتی تسک بودن وجود داره حرف می‌زنه. تو کتاب تمرکزش توضیح داده که اون چیزی که داره بیشتر و بیشتر از کفمون می‌ره تمرکزه و الان کسی اگه بتونه ده دقیقه متمادی روی کاری بمونه و از این شاخه به اون شاخه نپره، باید به خودش بباله. حتی تو بعضی از گزارش‌هایی که منتشر شده می‌گن دیگه حضور ذهن ما داره کمتر از ماهی می‌شه که حافظه‌ی کوتاه‌مدتش ده ثانیه‌س. حالا در دنیایی که دیگه چند دقیقه تمرکز کردن و حواس‌جمع بودن کیمیاست، عده‌ی زیادی به دنبال این هستند که واسه مالتی تسک بودن مهارت پیدا کنن. قبلا تو یادداشتی با عنوان «چرا زندگی مدرن به مغز ما آسیب می‌زند» درباره‌ی هزینه‌های مالتی تسک بودن برای مغز توضیح داده شده، اینجا دنیل گلمن به زاویه‌های دیگه‌ای از این موضوع نگاه کرده.

دنیل گلمن می‌گه ده‌ها سال قبل از غرق شدن در دریایی از حواس‌پرتی، هربرت سایمون دانشمند علوم شناختی این پیش‌بینی رو کرده بود که «آنچه اطلاعات مصرف می‌کنه توجهه. پس انبوه اطلاعات یعنی فقر توجه.»

با شیوه‌های جدید ارتباطی، ارتباطات اجتماعی ما داره آسیب بیشتری می‌بینه. تا به حال به یه بچه گفتید که تلفنش رو زمین بذاره و مستقیم تو چشمای شما که دارید باهاش صحبت می‌کنید، نگاه کنه؟ نیاز به چنین توصیه‌هایی داره به طور فزاینده‌ای بیشتر می‌شه چون حواس‌پرتی‌های دیجیتالی مهارت‌های اولیه‌ی انسانی مثل همدلی و حضور اجتماعی رو هدف گرفتن.

معنای نمادین تماس چشمی، کنار گذاشتن کاریه که در حال انجامش هستیم و احترام، مراقبت و عشقیه که برای ارتباط گرفتن نشون می‌دیم. نگاه نکردن به چشم مخاطب، معنای بی‌توجهی می‌ده و بی‌توجهی این پیام رو منتقل می‌کنه که نسبت به آدما بی‌تفاوت هستیم. چیزی که حالا دیگه همه‌جوره از ما ساطع می‌شه حتی اگه خودمون نخوایم که چنین آدمی در نظر دیگران باشیم.  

سرگردان از کاری به کار دیگر

درحالیکه نمی‌تونیم همزمان هم تو چشم یه نفر نگاه کنیم و به حرفاش توجه نشون بدیم و هم سرمون تو موبایل باشه و جواب پیغام دوستمون رو بنویسیم، ممکنه به خودمون ببالیم که می‌تونیم چند تا کار  رو با هم انجام بدیم. اما تحقیقات قانع‌کننده‌ای تو دانشگاه استنفورد نشون داده که این ایده یه افسانه بیشتر نیست. مغز چند تا کار رو با هم انجام نمی‌ده بلکه به سرعت از یه کار به کارهای دیگه می‌ره. یعنی اینا واقعا به موازات هم پیش نمی‌رن. هربار که از یه کار به کار دیگه‌ای سوییچ می‌کنیم، طول می‌کشه تا توجه ما به اون کار جلب بشه و کارایی ما هم به طرز محسوسی میاد پایین. یعنی ممکنه چند دقیقه طول بکشه که تو یه کار به تمرکز کامل برسیم.

این آسیب به بقیه‌ی زندگی هم سرایت می‌کنه. دیگه ما نمی‌تونیم بیشتر از چند دقیقه یا حتی چند ثانیه حواسمون رو بدیم به کاری یا گفته‌ای و این باعث می‌شه هر چه بیشتر و بیشتر از کار عمیق فاصله بگیریم. دیگه نمی‌تونیم عوامل حواس‌پرتی رو راحت فیلتر کنیم و روی اونچه می‌خوایم متمرکز بشیم و این باعث سردرگمی و کاهش توانایی ماست.

تحقیقات دانشگاه استنفورد می‌گه کسانی که چند کار رو با هم انجام می‌دن راحت‌تر حواسشون پرت می‌شه. و وقتی سعی می‌کنن روی کاری تمرکز کنن، مغزشون نقاط بسیار بیشتری رو فعال می‌کنه و این باعث حواس‌پرتی بیشتر می‌شه و نه تنها تمرکز، بلکه درک تحلیلی و همدلی رو هم مختل می‌کنه.

رفتنش همیشگی نیست

اما اینجوری نیست که تمرکز برای همیشه از دست بره. می‌شه با تمرین‌هایی دوباره کنترل اوضاع رو به دست گرفت و مهارت‌های توجه رو افزایش داد. اگه مالتی تسک بودن باعث می‌شه توجهمون ضعیف بشه، تمرین تمرکز مثل شمردن نفس‌ها، حداقل تو کوتاه‌مدت، این ضعف رو بهتر می‌کنه. هرچند نشونه‌ای وجود نداره که بگه چنین چیزی بادوامه. بهبود بلافاصله بعد از تمرین‌های تنفسی اتفاق می‌افته و بعد هم از بین می‌ره. اگه می‌خوایم که اثر پایداری داشته باشه باید تلاش و تمرین‌های بیشتری انجام بدیم.

 یکی از راه‌هایی که دنیل گلمن پیشنهاد می‌کنه مدیتیشنه. حتی افراد مبتدی تو مدیتیشن هم می‌تونن مهارت‌های توجه رو تو خودشون به طرز شگفت‌انگیزی تقویت کنن. به عنوان مثال محققان دانشگاه کالیفرنیا در سانتاباربارا به داوطلبان دستورالعمل هشت‌دقیقه‌ای برای تمرکز روی تنفس دادن و به این نتیجه رسیدن که این جلسه تمرکز کوتاه (در مقایسه با خواندن روزنامه یا صرفاً استراحت) میزان سرگردانی ذهن اونا رو کم می‌کنه. ولی باز هم باید گفت که این تغییر پایدار نیست و برای پایدار کردنش تمرین لازمه تا تبدیل به عادت بشه. برنامه‌ها و اپلیکیشن‌های زیادی وجود داره که می‌شه ازشون کمک گرفت. معروف‌ترین تمرین، ۲۵ دقیقه کار و ۵ دقیقه استراحته. چیز مهمی که تو تمام این برنامه‌ها وجود داره توجه به زمانه چون اونه که افسار حواس‌پرتی رو به دست می‌گیره و برامون محدودیتی به وجود میاره که نتونیم مدام از این شبکه اجتماعی به اون یکی و از این بازی به اون بازی بریم.

 البته دنیل گلمن تو کتاب تمرکز می‌گه که گاهی هم لازمه تمرکز رو از کاری که مدت زیادی درگیرش هستیم برداریم تا بهره‌وری رو بالا ببریم. تمرکز زیاد از حد روی یه کار باعث می‌شه که ذهنمون نتونه به ایده‌های دیگه‌ای که برای انجام بهتر همون کار به کمکمون میان، فکر کنه. اگه می‌خواید در این باره بیشتر بدونید پیشنهاد می‌کنم اپیزود ۱۱ پادکست فارسی بی‌پلاس رو گوش کنید.

 

بیشتر کنجکاوی کنیم
تمرکز چطور به کیفیت روابطمون کمک می‌کنه؟
تمرکز چطور به کیفیت روابطمون کمک می‌کنه؟

در خبرنامه ششم پادکست بی‌پلاس از دنیل گلمن و کتاب تمرکز صحبت کردیم. اگر خوندن این نامه رو از دست بیشتر بخوانید

با اصل‌گرایی ذهنمان را برای سال جدید آماده کنیم
با اصل‌گرایی ذهنمان را برای سال جدید آماده کنیم

من ذهن آشفته‌ای دارم و قدرت تصمیم‌گیری خوبی هم ندارم. اما در اپیزود ۳۸ پادکست ‌بی‌پلاس خلاصه کتاب اصل‌گرایی رو بیشتر بخوانید

به چه کاری بچسبم چی رو رها کنم؟
به چه کاری بچسبم؟ چی رو رها کنم؟

ست گودین اولین روز از سال جدید میلادی یکی از اون حرف‌هایی رو در وبلاگش پست کرد که مثل خیلی بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *