بچهها و نوههای ما از ژنهایی که از ما بهشون به ارث میرسه شکل و شخصیت پیدا میکنن ولی تحقیقاتی که در چندسال گذشته انجام شده، نشون میده که تجربههای سخت، زخمهای عمیق روانی یا خشونت هم میتونه از ما به بچهها و نوهها منتقل بشه بدون اینکه خودشون تجربهش کرده باشن.
نویسنده: مریم مهری
باتوجه به این نتایج دیگه نمیشه یه خط صاف کشید و گفت اینطرف خط ژنها هستند و اون طرف تجربههای زیسته و این دوتا از ما موجودی که الان هستیم رو ساختن. یه وقتهایی این دو میتونن روی هم اثر بذارن و ما رو تبدیل به آدم دیگهای بکنن. کوین جیمیشل تو کتاب مغز باشخصیت که خلاصهش رو در اپیزود ۷۳ پادکست بیپلاس شنیدیم، دربارهی دلیل اصلی رفتارهای ما که چه بخشی از اون مربوط به وراثته و چه بخشی مربوط به تجربه و محیط، حرف میزنه اما چیزی که هست اینه که این مرزی که بین این دو کشیده میشه میتونه با اتفاقهایی که میافته، مغشوش بشه.
تحقیقات درباره ی انتقال تروما از طریق ژن چی میگن؟
سال ۱۸۶۴، نزدیک به آخرای جنگ داخلی آمریکا، شرایط تو اردوگاههای اسیرهای جنگی در بدترین حالت خودش بود. بعضی اردوگاهها اونقدر شلوغ بودن که اسیرها هر کدوم به اندازه یه قبر جا داشتن و نرخ مرگ و میر اسرا خیلی زیاد شد.
کسانی که جون سالم به در بردند تجربیات دلخراش زیادی رو با خودشون به روزهای بعد از جنگ آوردن. سلامتیشون ضعیف شده بود، چشمانداز شغلی بدتر و امید به زندگی کمتری داشتن و با همین روحیه هم برگشتن تو جامعه. اما تاثیر این سختیها به کسانی که تجربهش کرده بودن محدود نشد، روی بچهها و نوههاشون هم تاثیر داشت و به نظر میرسید که از طریق ژن بهشون منتقل شده.
ولی تحقیقات نشون میده برخلاف خیلی از شرایط ارثی، این تاثیرها به دلیل جهش در خود کد ژنتیکی ایجاد نشده. پژوهشگرها داشتن نوع خیلی مبهمتری از وراثت رو بررسی میکردن: اینکه چطور اتفاقها در طول زندگی یک فرد میتونه نحوهی بیان DNA اونها رو تغییر بده و چطور این تغییر میتونه به نسل بعدی منتقل بشه.
به این فرایند اپی ژنتیک میگن که طی اون بیان ژنها عوض میشه بدون اینکه کد DNA تغییر کنه. در جواب به تغییرات محیطی که درش زندگی میکنیم، لیبلهای شیمیایی میتونه به DNA ما اضافه یا ازش حذف بشن. این لیبلها ژنها رو روشن یا خاموش میکنن و راهی برای سازگاری با شرایط در حال تغییر ارائه میکنن، بدون اینکه تغییر دائمی در ژنوم به وجود بیارن.
ولی اگه این تغییرات اپی ژنتیکی که ما در طول زندگی ازشون تاثیر میگیریم، واقعا به نسلهای بعدیمون منتقل بشه، پیامدهاش خیلی زیاده. تجربیات ما در طول زندگی بخصوص اون اتفاقهایی که بهمون آسیب زده، اثرات واقعی روی خانوادهی ما برای نسلهای آینده خواهد داشت.
تو تحقیقات مربوط به جنگ داخلی آمریکا سوابق سلامتی نزدیک به ۴۶۰۰ بچه که پدرشون اسیر جنگی بودن، مطالعه شد و اونا رو با بیشتر از ۱۵ هزار و ۳۰۰ جانباز جنگ که اسیر نشده بودن، مقایسه کردن.
نرخ مرگ و میر پسرهای اسرا ۱۱ درصد بیشتر از پسران کسانی بود که رفته بودن جنگ ولی اسیر نشده بودن. پژوهشگرها فهمیدن که عوامل دیگهای مثل وضعیت اجتماعی-اقتصادی پدر و شغل و وضعیت تاهل پسر نمیتونه عامل افزایش میزان مرگ و میر باشه.
این مرگ و میر بیش از حد، عمدتا به دلیل میزان بالاتر خونریزی مغزی بود. اما یا دخترهای این اسیرها از این اثرات مصون هستند یا تحقیقات چندان و قابل قبولی روی دخترها انجام نشده. به هر حال تو اپیزود زنان نامرئی هم شنیدیم که چقدر پزشکی و تحقیقات پزشکی درمورد زنان سویههای شناختی دارن و ضربه میزنن به علم.
مطالعهای تو سال ۲۰۱۳ نشون داد که یه اثر بین نسلی تروما در ارتباط با بو وجود داره. پژوهشگرها رایحه شکوفههای گیلاس رو تو قفس موشهای نر بالغ پخش کردن و همزمان پای اونها را با جریان الکتریکی میکوبیدن. با چند دفعه تکرار، موشها بوی شکوفههای گیلاس رو با درد مرتبط کردن. کمی بعد، این نرها با موشهای ماده تولید مثل کردن. وقتی تولههاشون بوی شکوفههای گیلاس رو استشمام میکردن، نسبت به تولههایی که پدرهاشون شرطی نشده بودن، پرشیتر و عصبیتر میشدن. برای رد این موضوع که این تولهها از والدینشون دربارهی این بو یادگرفتن، توسط موشهایی که اصلا شکوفههای گیلاس رو بو نکرده بودن، بزرگ شدن. نوههای نرهای آسیبدیده هم حساسیت شدیدی نسبت به این عطر نشون دادن. در حقیقت نسلهای بعد به چیزی جز رایحهی شکوفههای گیلاس حساسیت نداشتن و این نشون میده که ارث مربوط میشه به همون بو.
این حساسیت به رایحه شکوفههای گیلاس با تغییرات اپیژنتیکی تو DNA اسپرم اونها مرتبط بود. نشانگرهای شیمیایی روی DNA اونها روی ژنی پیدا شد که گیرنده بویایی رو رمزگذاری میکنه، که در پیاز بویایی بین بینی و مغز اجرا میشه و در حس کردن بوی شکوفههای گیلاس نقش داره. وقتی که این تیم مغز نوزادان رو تشریح کردند، در مقایسه با موشهای کنترل، متوجه تعداد بیشتری از نورونهایی شدن که عطر شکوفههای گیلاس رو تشخیص میدن.
به نظر میرسه که نسل دوم و سوم از خود بو ترس نداشتن، بلکه حساسیتشون بهش بیشتر بود. این یافته روی ظرافت وراثت اپی ژنتیک تاکید میکنه، که اغلب فراموش میشه- اینکه نسل بعدی همیشه دقیقاً همون ویژگی رو نشون نمیده که والدینش به وجود آوردن. اینطور نیست که ترس به نسلها منتقل بشه، بلکه ترس از یه رایحه در یک نسل منجر به حساسیت به همون رایحه در نسل بعدی میشه.
اثرات تروما به ارث میرسه
پیامدهای انتقال اثرات تروما خیلی زیاده، حتی اگر بین نسلها به طرز ماهرانهای تغییر کنه. این نحوه نگرش ما رو تغییر میده که زندگی خودمون رو کاملا جدا از تجربهی والدینمون میبینیم و بر فیزیولوژی و حتی سلامت روان ما تأثیر میذاره. مهمه بدونیم عواقب کارها و تجربههامون میتونه رو زندگی بچههامون اثر بذاره، حتی مدتها قبل از تصور اونها و میتونه چرخش خیلی متفاوتی رو در انتخاب ما برای زندگی به وجود بیاره.
بعضی محققان میگن که مکانیسمی برای نحوه عملکرد این قضیه پیدا کردن. ممکنه مولکولهایی شبیه به DNA – معروف به RNA – باشن که نحوه عملکرد ژنها رو تغییر میدن. البته که این درمورد همهی ژنها صادق نیست و بخش اعظمی از ژنوم ما بیتغییر باقی میمونه.
شواهد قوی وجود داره که RNA ممکنه در چگونگی ارثی شدن اثرات تروما نقش داشته باشه. پژوهشگرها بررسی کردن که تروما چطور در اوایل زندگی با دور کردن نوزادان موش بلافاصله پس از تولد از مادرشون منتقل میشه.
علائمی که این تولهها وقت بزرگ شدن نشون دادن همون علائمیه که بچههایی که تروما رو تجربه کردن، دارن. موشها نشانههایی از افزایش ریسکپذیری و دریافت کالری بالاتر رو نشون دادن که هر دو در بچههایی که از تروما جان به در برده بودن، دیده میشد. پژوهشگرها مولکولهای RNA رو از اسپرم موشهای نر که آسیب دیده بودن استخراج کردن و به جنین اولیه موشهایی تزریق کردن که والدینشون گرفتار چنین آزمایشی نشده بودن. نتیجه قابل پیشبینی بود. این تولهها با هم شبیه شده بودن.
تحقیقات نشون داده طولهای مختلف مولکولهای RNA با الگوهای رفتاری متفاوتی مرتبطه. RNA طولانیتر با مصرف غذای بیشتر مطابقت داره، واکنش بدن به انسولین و مقدار ریسکپذیری رو تغییر میده. مولکول RNA کوچکتر هم با نشانههای ناامیدی مرتبط بودن.
اینکه چطوری این مولکولهای RNA رفتار چندین نسل رو تغییر میدن هنوز معلوم نیست. علم وراثت اپی ژنتیکی اثرات تروما، علم جوونیه. یعنی هنوز بحثش داغه و شبیه وقتیه که برای اولینبار تحقیق دربارهیPTSD شروع شد. ۳۰ سال بعد، PTSD یه وضعیت پذیرفته شدهی پزشکیه که توضیح میده چرا میراث تروما میتونه چندین دهه از زندگی فرد طول بکشه.
اما اگه اثرات تروما به همین شکلی که در موشها وجود داره به نسلهای انسانی هم منتقل بشه، نباید نسبت به این وراثت احساس نگرانی کنیم. میشه با استفاده از تکنیکهایی مثل شناختدرمانی و رفتاردرمانی، تأثیر روی DNA رو خنثی کرد. سیستم ما قدرت انعطاف زیادی داره و خوشبختانه مثل قطعات ریختهگری نیست. حداقل در بعضی موارد، التیام اثرات تروما در طول زندگی ما، میتونه از بازتابش به نسلهای بعدی جلوگیری کنه.
_____________________________________
برای نوشتن این مطلب از این منبع استفاده کردم:
Can the legacy of trauma be passed down the generations?
سلام ، من از داغدیدگان سانحه قطار مشهد_یزد در یک ماه پیش هستم که در این حادثه مادر و خالهام را از دست دادم. خواهر و خواهرزاده ۹ ساله من هم در اون سانحه بودن و جون سالم به در بردن. اما نمیدونم از ساعت ۵:۳۰ صبح (لحظه وقوع اون اتفاق تلخ) تا حدود ساعت ۱۲ که از صحنه دور شدن چه چیزایی دیدن و چه تاثیر و ضربه ای روی روح و جسمشون گذاشته. همین بس که برای شناسایی پیکر مادرم کار به تست DNA کشید.(تو بخوان حدیث مفصل از این مجمل)
این اپیزود و کتاب معرفی شده کمک خوبی به ما در مقابله با این بلازدگی کرد.
سپاس فراوان بابت کار قشنگی که انجام میدهید.
حمید گل آرا